آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

چه وقت ازبیماری با دیگری سخن بگویید

 حرف زدن از وضعتان: چه وقت از آن با دیگری سخن بگویید


وب‌سایت 
Healthline هفت نکته به شما پیشنهاد می کند تا زمانی که نیاز به درددل و بحث در مورد بیماری دوقطبی خود با دوستان، خانواده، فرد مورد علاقه و حتی با رئیس تان دارید، از آن ها استفاده کنید.

چه دیروز و چه 20 سال پیش دوقطبی بودن در شما تشخیص داده شده باشد، وقت‌هایی هست که حس می کنید احتیاج دارید در مورد شرایط خود با کسی درددل کنید. دلیلی ندارد هر بار با غریبه ای مثل نوجوانی که در رستوران سر خیابان کار می کند حرف بزنید، اما گاه خانواده، دوستان و بعضی روابط خانوادگی چاره ای جز این باقی نمی گذارند.

ادامه مطلب ...

جعبه نور

به چیزی که قرار بود حالم را بهتر کند نگاه کردم. لامپ فلورسنت بود! وقتی پرسیدم تفاوت این جعبه با بقیه ی چراغ های مهتابی چیست دکتر توضیحات جالبی داد. اول اینکه توی چشم همه ی ما سطحی حساس به نور به نام رتینا هست. رتینا خیلی شبیه فیلم دوربین عمل می کند. علاوه بر این اخیرا معلوم شده که رتینا یک گیرنده ی بسیار قوی نور است و برای همین هم به تنظیم ساعت بیولوژیک بدن کمک زیادی می کند. ساعت بیولوژیک هم که در اختلال دوقطبی سردسته ی خواب و خوراک و تفریح بود. علت افسردگی های فصلی همین تغییر در مقدار و زمان تابش نور خورشید بود. رتینا نور کافی دریافت نمی کرد و ساعت بیولوژیک را بهم می ریخت. خلق من هم احتمالا به همین دلیل افسرده شده بود. از طرفی دکتر می گفت بعضی ها اعتقاد دارند جعبه ی نور به ترشح بیشتر سروتونین در مغز کمک می کند. همان ماده ی شیمیایی که وقتی کمتر از مقدار عادی ترشح می شد باعث افسردگی می شد. اولین راه افزایش سروتونین داروهای ضد افسردگی بود که در افراد دوقطبی مثل من باید خیلی با احتیاط تجویز شوند. بهرحال من فهمیده ام که وقتی اسم اختلال دوقطبی می آید، هیچ عاملی صددرصد علت تغییر خلق نیست! برای همین رفتم این جعبه ی نور را از داروخانه خریدم. فرق این لامپ ها این است که طیف آبی ندارند. قرار بر این بود که روزی دو مرتبه صبح و عصر از این جعبه استفاده کنم. هر بار ده دقیقه لامپ را روشن می کردم و چشمم را می بستم و دراز می کشیدم تا نور به پلکم بخورد. یکی از عوارضی که این روش دارد خشک شدن چشم است. پس یک قطره ی چشم هم خریدم. مثل همیشه دکتر توضیح داد که این یک درمان تکمیلی است و یک وقت به سرم نزند داروهایم را قطع کنم! جعبه ی نور سطح ملاتونین را در مغز کاهش می داد و ممکن بود این قضیه و افزایش سروتونین دوباره من را سمت هیپومانیا ببرند، برای همین هم هفته ی اول را با احتیاط شروع کردیم. من از دکتر پرسیدم قضیه ی نور آبی چیست؟ نور آبی همان چیزی بود که از مانیتور تلویزیون و کامپیوتر و خیلی از چراغ خواب ها صادر می شد و همان اوایل دکتر تذکر داده بود که از همه ی این ها حداقل دو ساعت قبل از خواب دوری کنم.

بعد از 10 روز، جعبه ی نور تاثیرش را نشان داد. من و جعبه ی نور ، با کیسه ی داروهایی که شاید تا همیشه دنبال خودم می کشم، و دفترچه های قطور جدول خلق و خواب ام، کنار پویا راه درازی داریم. دستم را روی سر جعبه ی نور می کشم و فکر می کنم توی تاریک ترین روزهای دوقطبی، وقتی گاهی کف اتاق می نشستم و فکر می کردم هیچ چیز هیچوقت بهتر نمی شود، یا برعکس،کسی از من خوشبخت تر نیست، وقتی از کارهای عجیب خودم خجالت زده می شدم، هیچوقت فکر نمی کردم روی دیوار این بیماری مرموز و مزمن یک شکاف باریک برای نور هست.

تشویق و انتقاد مثبت

تلاش برای کنترل فرد مبتلا در دوران تغییرات خلقی ممکن است مثل نگهداری و کنترل یک گربه در منزل باشد. اما کنترل فرد مبتلا در دوران بحران بخشی از وظیفه ی شما جهت مراقبت از وی است.

چنین مدیریتی نیازمند توانمندی های روحی است، بخصوص زمانیکه فرد وضعیت روحی غیرقابل پیش بینی دارد.

به عنوان یک " پرستار" ، اکثر اوقات باید به وی یادآوری کنید که داروهای خود را سر وقت مصرف کند و وظایف روزانه ی خود را پشت گوش نیندازد. گاهی باید به او بگویید که لبخند بزند یا آرام بگیرد. مجبور خواهید بود بیش از تمایل خود به وی امر و نهی کنید.

چند روش برای جلوگیری از رفتارهای کنترلی وجود دارند:

تشویق بدون اصلاح

اگر همواره فرد مبتلا را مورد انتقاد قرار دهید به تدریج دچار این تصور می شود که هیچوقت کاری را درست انجام نمی دهد. بخش مهمی از کمک به افراد مبتلا جهت رشد و نمو آنها تشویق رفتارهای مثبت و تلاش برای کاهش رفتارهای منفی است.

از گفتن عباراتی چون " دوستت دارم، اما..." خودداری کنید، چرا که " اما " تقریبا کاملا قسمت مثبت احساسات شمارا نقض می کند. جملات مثبت را جدا از جملات انتقادی مطرح کنید. همچنین تلاش کنید در برابر هر عبارت منفی و انتقادی تعداد زیادی جملات تشویقی و مثبت بکار ببرید.

انتقاد سازنده، انتقادی که با هدف کمک به فرد مبتلا است همیشه به جملاتی که وی را ناراحت، سرزنش، و تحقیر می کنند ترجیح دارند.

انتظار عالی بودن نداشته باشید

هچ انسانی حتی اگر مبتلا به اختلال دوقطبی نباشد هم هرگز کامل و عالی نخواهد بود. هر فردی در طول زندگی با چالش هایی روبرو خواهد بود و در مواردی کم می آورد.

اگر انتظار دارید فردی کامل و عالی باشد، همیشه سرخورده خواهید شد. اگر از خودتان چنین انتظاری دارید هم بدانید که همیشه سرخورده خواهید شد.

اختلال دوقطبی احتمال ارتکاب اشتباه را، بخصوص در دوران مانیا، بالا می برد. هرچه بیشتر خود را برای اشتباهات فرد مبتلا آماده کنید، شرایط را برای همه راحتتر خواهید کرد.

صبور بمانید

شکیبایی کلید کمک به فردی است که با یک مشکل بزرگ مثل اختلال دوقطبی درگیر است.

احساس فرسودگی روحی یک حس طبیعی در طول زندگی است. همانقدر که نمی توانید از فرد مبتلا انتظار عالی بودن داشته باشید، از خودتان هم نباید چنین انتظاری داشته باشید.

در حین حال که ممکن است از دست فرد مبتلا کلافه شوید، صبوری کلید رابطه ی مثبت در دراز مدت است.

اگر احساس می کنید در حال از دست دادن صبر و آرامش خود هستید، مقداری فاصله بگیرید و به خودتان فرصت بدهید تا دور از محیط پر تنش آرامش خود را بازیابید.

اجماع

می توانید گلوی خود را با گفتن باید و نباید ها خراش بدهید، اما اگر فرد در وضعیت دفاعی و لجبازی است، راهی به جایی پیش نخواهید برد.

باید نوعی رابطه و موافقت دو نفره در تمام جنبه های رابطه وجود داشته باشد، این نوع توافق طیفی شامل تقسیم کارهایی مثل ظرف شستن تا قبول تصمیم های فرد مقابل را در بر می گیرد.

هرچه روند تصمیم گیری را بدون توافق و بلاتکلیف نگه دارید در زمان های بحرانی قبول تصمیم از سمت فرد غیرمتعادل غیر محتمل تر خواهد بود.

انتقادپذیر باشید

انتقاد یک خیابان دوطرفه است. اگر شما رفتارهای فرد مبتلا را تصحیح می کنید، بپذیرید که وی هم شما را تصحیح خواهد کرد.

روش انتقادی شما ممکن است در ابتدا مورد پذیرش فرد مقابل قرار نگیرد و هیچکس نباید طرز تفکر " همینکه من می گم و لاغیر" داشته باشد.  تلاش کنید هیچ چیز را بیش از حد به خودتان نگیرید.

از آنجاییکه شما انسان هستید، اشتباه خواهید کرد. تمام هدف ، پردازش روشی است که مورد قبول همه باشد.

اجازه ی سو استفاده ندهید

تمام این ها بدین معنی نیست که پذیرای سو استفاده باشید. استفاده از عبارات زشت، فحاشی، تهدید، یا هرچیز دیگری شبیه به اینها هرگز نباید توسط هیچکس تحمل شوند. اگر فرد مبتلا واقعا از کنترل خارج شد، شاید لازم باشد که با مشاور وی صحبت کنید. اگر وضع بحرانی شد، احتمالا وی نیاز به بستری دارد.

خودکشی و راهکارهای مقابله

  

اگر در حال ورود به دوره افسردگی باشید متاسفانه احتمال اینکه به فکر پایان دادن به زندگی‌تان بیفتید زیاد است. ممکن است این افکار تمام مدت با شما باشد اما با وخیم‌تر شدن افسردگی‌تان بیشتر و جدی‌تر شود و همراه با آن نگرانی و  اضطرابتان هم افزایش یابد.

برای بعضی‌ها حس خودکشی محدود به دوران افسردگی‌شان نمی‌شود بلکه همیشه با آنهاست. بیماری می‌گفت: «می‌دانم که یک روز خودم را خواهم کشت. دیر یا زود این کار را می‌کنم، فقط معلوم نیست کی.»

ادامه مطلب ...

روابط رمانتیک : چه وقت رابطه را ترک کنیم؟


 

بهم زدن رابطه یا فکر کردن به قطع رابطه به دلیل  اینکه اختلال دوقطبی غیر قابل تحمل شده است، امر رایجی است. قبل از اینکه چنین تصمیمی بگیرید سوالات زیر را از خود بپرسید.

وقتی وارد یک رابطه می شویم همیشه بهترین چهره ی خود را نشان می دهیم تا مورد توجه و علاقه ی فرد مقابل قرار بگیریم. اشکالات و کمبودها بعدا نمود پیدا می کنند.

وقتی  افراد به تدریج در رابطه احساس راحتی و اعتماد می کنند، شریک رابطه ، مساله اختلال دوقطبی خود را با شما در میان می گذارد. حتی اگر در لحظه متوجه نباشید، این قدم بزرگی جهت استحکام بخشیدن به اعتماد بین طرفین رابطه است. در گذر زمان، بالا و پایین های اختلال دوقطبی را خواهید شناخت. از نزدیک تاثیرات مانیا و افسردگی را مشاهده خواهید کرد.

رها کردن شریک رابطه زمانیکه تحمل شما به دلیل تاثیرات اختلال دوقطبی تمام می شود، اتفاق رایجی است. پایان دادن به هر رابطه ای دشوار است، و تصمیم گیری در مورد زمان اجرای این تصمیم به دلیل شرایط خاص روحی فرد ، اوضاع را پیچیده تر می کند.

با وجود اینکه واقعا می خواستید در کنار او بمانید، زمانی می رسد که باید به گزینه های واقع بینانه ی خود فکر کنید، و تصمیم بگیرید که آیا زمان جداشدن فرا رسیده است یا نه.

چند سوال مهم است که باید پیش از هر تصمیمی از خود بپرسید:

·         آیا شریک رابطه برای بهبود وضعیت خود تلاش می کند؟

·         آیا وضعیت او روند بهبودی دارد؟

·         صبر و تحمل من چقدر است؟

·         آیا رفتارهای او سلامت روحی و جسمی من را تهدید می کند؟

·         آیا می توانم اورا آنطور که هست بپذیرم یا می خوام وی را تغییر دهم؟

·         آیا دنبال تعادل و آرامش هستم یا به دنبال هیجان و اتفاق هستم؟

اگر می خواهید که فرد تغییر کند، ابتدا به این فکر کنید که چقدر تغییر دادن خود شما دشوار است. در عین حال که درمان اختلال دوقطبی به بهبود اوضاع کمک می کند، روندی پر چالش و همیشگی است.

بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی می توانند خلاق، جذاب، پر انرژی، و الهام بخش باشند، در عین حال ممکن است غیرقابل پیش بینی، بی قید و بند، بی توجه ، و خود محور هم باشند. بعضی از این ویژگی ها رابطه را به چالش می کشند.لذا فرد باید ظرفیت های خود را برای وارد شدن و ماندن در چنین رابطه ای بررسی کند.

بعضی متخصصان معتقدند هیچ زمان مناسب مطلقی برای قطع کردن رابطه به دلیل اختلال دوقطبی وجود ندارد. اگر چنین تصمیمی دارید، سعی کنید فرد یا اختلال اورا سرزنش نکنید. ابتلای به این اختلال گناه او نیست.  اختلال دوقطبی اختلالی جدی است، و بودن با فردی که تلاشی برای بهبود خود نمی کند واقعا دشوار است. اگر فرد هرکمکی را رد می کند، شاید بهتر است به اتمام رابطه فکر کنید

در اینجا شرایطی را مطرح می کنیم که دلایل خوبی برای تصمیم بر قطع رابطه هستند:

·         شریک رابطه خطرناک شده است

·         بی توجه و بی قاعده است

·         عمدا از درمان فرار می کند

·         شمارا برای مشکلات خود سرزنش می کند.

مهمترین قانون در اتمام رابطه مساله ی امنیت خود شما است، بخصوص اگر فرد در شرایط نامتعادلی قرار داد. مسلما قطع ناگهانی رابطه ممکن است شرایط روحی فرد بیمار را بدتر کند، اما اگر مساله ی امنیت شما مطرح است، باید برای حفظ امنیت روحی و جسمی خود اقدام کنید.