آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

جعبه نور

به چیزی که قرار بود حالم را بهتر کند نگاه کردم. لامپ فلورسنت بود! وقتی پرسیدم تفاوت این جعبه با بقیه ی چراغ های مهتابی چیست دکتر توضیحات جالبی داد. اول اینکه توی چشم همه ی ما سطحی حساس به نور به نام رتینا هست. رتینا خیلی شبیه فیلم دوربین عمل می کند. علاوه بر این اخیرا معلوم شده که رتینا یک گیرنده ی بسیار قوی نور است و برای همین هم به تنظیم ساعت بیولوژیک بدن کمک زیادی می کند. ساعت بیولوژیک هم که در اختلال دوقطبی سردسته ی خواب و خوراک و تفریح بود. علت افسردگی های فصلی همین تغییر در مقدار و زمان تابش نور خورشید بود. رتینا نور کافی دریافت نمی کرد و ساعت بیولوژیک را بهم می ریخت. خلق من هم احتمالا به همین دلیل افسرده شده بود. از طرفی دکتر می گفت بعضی ها اعتقاد دارند جعبه ی نور به ترشح بیشتر سروتونین در مغز کمک می کند. همان ماده ی شیمیایی که وقتی کمتر از مقدار عادی ترشح می شد باعث افسردگی می شد. اولین راه افزایش سروتونین داروهای ضد افسردگی بود که در افراد دوقطبی مثل من باید خیلی با احتیاط تجویز شوند. بهرحال من فهمیده ام که وقتی اسم اختلال دوقطبی می آید، هیچ عاملی صددرصد علت تغییر خلق نیست! برای همین رفتم این جعبه ی نور را از داروخانه خریدم. فرق این لامپ ها این است که طیف آبی ندارند. قرار بر این بود که روزی دو مرتبه صبح و عصر از این جعبه استفاده کنم. هر بار ده دقیقه لامپ را روشن می کردم و چشمم را می بستم و دراز می کشیدم تا نور به پلکم بخورد. یکی از عوارضی که این روش دارد خشک شدن چشم است. پس یک قطره ی چشم هم خریدم. مثل همیشه دکتر توضیح داد که این یک درمان تکمیلی است و یک وقت به سرم نزند داروهایم را قطع کنم! جعبه ی نور سطح ملاتونین را در مغز کاهش می داد و ممکن بود این قضیه و افزایش سروتونین دوباره من را سمت هیپومانیا ببرند، برای همین هم هفته ی اول را با احتیاط شروع کردیم. من از دکتر پرسیدم قضیه ی نور آبی چیست؟ نور آبی همان چیزی بود که از مانیتور تلویزیون و کامپیوتر و خیلی از چراغ خواب ها صادر می شد و همان اوایل دکتر تذکر داده بود که از همه ی این ها حداقل دو ساعت قبل از خواب دوری کنم.

بعد از 10 روز، جعبه ی نور تاثیرش را نشان داد. من و جعبه ی نور ، با کیسه ی داروهایی که شاید تا همیشه دنبال خودم می کشم، و دفترچه های قطور جدول خلق و خواب ام، کنار پویا راه درازی داریم. دستم را روی سر جعبه ی نور می کشم و فکر می کنم توی تاریک ترین روزهای دوقطبی، وقتی گاهی کف اتاق می نشستم و فکر می کردم هیچ چیز هیچوقت بهتر نمی شود، یا برعکس،کسی از من خوشبخت تر نیست، وقتی از کارهای عجیب خودم خجالت زده می شدم، هیچوقت فکر نمی کردم روی دیوار این بیماری مرموز و مزمن یک شکاف باریک برای نور هست.

نظرات 1 + ارسال نظر
حسن نوری یکشنبه 3 دی‌ماه سال 1396 ساعت 01:43 ب.ظ

سلام.ببخشید میشه بگید چطوری تونستید جعبه نور رو تهیه کنید؟تو ایران نیست کلا.اگه بفروشین حاضرم به دو برابر قیمت بخرم.لطفا راهنمایی ام کنید.

به دنیای مجازی باور خوش آمدید.

ساعات کاری : شنبه تا چهارشنبه - 9:00 صبح الی 9:00 شب تماس با ما : 02537731188
شاید بتونند کمک کنند
http://baavar.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد