آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

با نحوه تفسیر نتایج آزمایش آشنا شوید

با نحوه تفسیر نتایج آزمایش آشنا شوید

خیلی از افراد پس از انجام آزمایشهای پزشکی و دریافت برگه نتایج، علاقه‌مندند پیش از بازگشت نزد پزشکشان برای مطلع شدن از معنا و مفهوم اعداد و حروف اختصاری متعدد و ظاهرا عجیب و غریب، بدانند که حداقل برخی از این حروف و اعداد به چه امری اشاره دارد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، اگر چه امروزه آزمایش‌های بسیار دقیقی وجود دارند که می توانند مقدار میکروسکوپی جزیی‌ترین اجزای روی سلول‌های سرطانی را هم در بدن اندازه بگیرند و یا هر لحظه عناصر پروتئینی یا شیمیایی جدیدی معرفی می‌شوند که اندازه‌گیری آنها در خون یا دیگر مایعات بدن می تواند به پزشکان در تشخیص بیماری‌ها کمک کند اما برای اغلب مردم و همچنین بسیاری از پزشکان، کلمه «آزمایش‌» یادآور آزمایش کامل خون، یعنی همان آزمایش معروفی است که تعداد سلول‌های اصلی خون طی آن اندازه‌گیری می شود.

آزمایش خون یا CBC که مخفف جمله انگلیسی «شمارش کامل خون» است، یکی از ابتدایی‌ترین و در عین حال اصلی‌ترین آزمایشاتی است که می تواند زمینه تشخیص بسیاری از بیماری‌ها و از آن مهم‌تر، بیانگر شرایط کلی و حیاتی بدن باشد.

* انواع آزمایشات

آزمایشات روتین شامل:

الف-آزمایش خون CBC_FBS_BS_Hb-HCT_PLT-PT-PTT-Cholestrol_Fb-Cr- BUN-Na- K-Ca-LDL-HDL-

ب- آزمایش ادرار UA-UC

ج-آزمایش مدفوع: گایاگ و کشت مدفوع

سایر آزمایشات غیر روتین است و در مورد بیماران خاص استفاده می شود شامل:

د- آزمایش مغز نخاع

و-آزمایش خلط

ه- آزمایش کشت تراشه

ی- سایر آزمایشات

* حروف اختصاری در هر آزمایش

FBS قند خون ناشتا
MCHC غلظت متوسط همو گلوبین
WBC شمارش گلبول های سفید
RBC شمارش گلبول های قرمز
HB همو گلوبین

HC هماتو کریت (درصد گلبول های قرمز در خون)
HCV حجم متوسط گلبول های قرمز
HCH مقدار متوسط همو گلوبین در گلبول های قرمز
R.D.W ضریب تغییرات اندازه گیری گلبول های قرمز
PLT شمارش پلاکت ها

PTE در صد پلاکت ها
MPV حجم متوسط پلاکت ها
MCH وزن متوسط هموگلوبین
MCV حجم متوسط هموگلوبین
M/E نسبت سلول های زاینده گلبول سفید به قرمز

RDW پهنای گلبول قرمز در منحنی
UA تجزیه کامل ادرار ( PH،رنگ ،بو،توده های متراکم)
TGs تری گلیسیرید (چربی که باعث رسوب در رگ هاو عروق می شود)
HCG تست حاملگی
FSB آزمایش قند خون

* توضیحات آزمایش خون

VLDL : مخفف و مختصر شده VERY LOW DENSITY LIPOPROTEIN است که از دسته خانواده لیپوپروتین ها محسوب می شود (شیلومیکرون- HDL- LDL). شیلومیکرون چربی های غذایی را در خون حمل و نقل می کند درحالی که VLDL چربی های داخلی مخصوصا کلسترول را .

CHYLOMICRONES : شیلومیکرون ذراتی است حاوی پروتئین و چربی که در واقع چربی های غذایی را از روده به کبد و عضلات و قلب منتقل می کند و عمدتا حاوی تریگلیسرید میباشند.

BILIRUBIN : ماده ای است که از کاتابولیسم هِم HEME زنجیره گلوبین به وجود می آید . چنانچه این ماده در خون زیاد شود یرقان یا زردی به وجود می آید. یرقان می تواند به چند علت به وجود آید یا ناشی از همولیز شدید گلبولهای سرخ باشد یا ناشی از نقص های انزیمهای کبدی باشد – و یا ناشی از انسداد باشد.

HBA۱C : در گلبولهای سرخ انواع مختلفی از هموگلوبین ها وجود دارد که بیشترین غلظت را در افراد بالغ هموگلوبین نوع A تشکیل میدهد اما مقدار کمی از این نوع توسط کربوهیدراتها گلیکوزیله می شود که به آن HBA۱C میگویند این نوع از هموگلوبین در افراد دیابتیک غلظت بیشتری دارد و در واقع نشان دهنده میزان قند خون این افراد طی دو سه ماه گذشته می باشد.

RETIC : مخفف و مختصر شده reticolocyte است که از دسته سلول های سرخ خون بحساب می آید . بدلیل نابالغ بودن در رنگ امیزی حیاتی شبکه هایی از رشته های ریبوزومی در آن مشاهده می شود . این سلول ها از نظر اندازه بزرگ هستند. حضور این سلولها درخون رابطه مستقیم با فعالیت خونسازی مغز استخوان دارد. تعیین درصد این سلو لها درخون جهت براورد میزان خونسازی موثر است.

PBS : مخفف و مختصر شده برای peripheral blood smear می باشد که منظور از آن مشاهده اسمیر خون محیطی است . و گزارش اشکال غیر طبیعی و اندازه های غیر طبیعی از گلبولهای سرخ خون محیطی است.

Diff : مخفف و مختصر شده differential است که منظور از آن تعیین درصد گلبولهای سفید خون بصورت چشمی است .در این ازمایش تعداد ۱۰۰ تا ۲۰۰ عدد گلبول سفید بطور چشمی شمارش می شود و در صد عدد انواع مختلف سلول های سفید خون گزارش میگردد.عمدتا در عفونتهای میکروبی نوتروفیل ها درصد بالایی پیدا میکنند و در عفونتهای ویروسی عمدتا درصد لنفوسیتها افزایش پیدا می کند.

G۶PD : مخفف و مختصر شده برای glucose ۶ phosphate dehydrogenase است که یک نوع انزیم درونسلولی است که در گلبولهای سرخ هم یافت می شود این انزیم در گلبولهای سرخ یک انزیم کلیدی جهت حفظ غشای گلبولهای سرخ محسوب می شود چنانچه این انزیم کمبود و یا نایاب باشد همولیز گلبولهای سرخ خود بخود رخ میدهد و فرد دچار انمی ناشی از همولیز خواهد شد.

BUN : مخفف و مختصر شده BLOOD UREA NITROGEN است سنجش این پارامتر سرمی برای ارزیابی عملکرد کلیه بسیار مفید است . اوره یک محصول فرعی است که از متابولیسم پروتئین ها در کبد تولید می شود و در واقع ضایعات ناشی از مصرف پروتئین ها بصورت اوره از کلیه ها دفع میگردد بنابراین شاخص خوبی جهت بررسی عملکرد کلیه می باشد.

Cr : مخفف و مختصر شده CREATININE است این جسم آلی در بدن از ماده ای به نام کراتین فسفات حاصل می شود که در عضلات تولید میگردد . مقدار این جسم در بدن افراد مختلف بستگی متناسب با توده عضلانی فرد دارد مثلا در نوزادان کمتر و در مردان بالغ با توده عضلانی زیاد بیشتر. از این تست به کمک تست BUN جهت عملکرد کلیه استفاده می شود.

AST: مخفف و مختصر شده ASPARTATAE TRANSAMINASE است . که یک آنزیم بوده و در بدن در بافتهای مختلف وجود دارد به عنوان مثال این انزیم در کبد – قلب – گلبولهای سرخ و .. وجود دارد. بالا بودن این انزیم در مقادیر غیر طبیعی نشانگر حضور بیماری در فرد است مانند همولیز درون عروقی – آسیبهای کبدی ناشی از هپاتیت و یا کبد چرب – آسیبهای قلبی.

ALT : مخفف و مختصر شده ALANINE TRANSAMINASE است همانند AST یک انزیم محسوب می شود که در همان بافتهایی که AST وجود داد این انزیم نیز حضور دارد و مقادیر بالا ی این انزیم مرتبط است با همان بیماری های که در مورد AST بیان شد.

PRO : مخفف و مختصر شده PROTEIN است . این تست جهت اندازه گیری کل پروتئین های سرمی بکارگرفته می شود . از آنجایی که در سرم تعداد متنوعی پروتئین وجود دارد و هر کدام مرتبط با بیمارهای خاصی است لذا جهت تعیین نوع پروتئین مذکور میبایست تست دیگری به نام پروتئین الکتروفورز انجام گردد تا مشخص گردد که افزایش یا کاهش مربوط به کدام نوع پروتئین سرمی است.

MCH : مخفف و مختصر شده MEAN CORPOSCULAR OF HEMOGLOBIN است و بیانگر میزان متوسط هموگلوبین در هر سلول است. براساس واحد پیکوگرم بیان می شود.

MCHC : مخفف و مختصرشده برای MEAN CORPOSCULAR HEMOGLOBIN CONCENTRATION است و بیانگر میزان غلظت متوسط هموگلوبین در سلول قرمز است. این اندکس گلبول سرخ با میزان رنگدانه هموگلوبین مرتبط است و به اصطلاح گلبول سرخ را هایپرکروم و یا هیپوکروم می گویند.

RDW : مخفف و مختصر شده برای RED BLOOD CELL DITRIBUTION WIDTH است. اندازه این عبارت نشاندهنده میزان یکنواختی و یا عدم یکنواختی اندازه گلبولهای سرخ خون است. که هر چه این عدد کمتر باشد به معنی آنست که گلبولهای سرخ خون یکدست تر است از نظر اندازه و برعکس اگر این عدد بزرگتر باشد نشانه عدم یک دست بودن گلبولهای سرخ خون است و مرتبط با بعضی بیماری ها ست. برای شک به آنیزوسایتوزیس و پویکیلوسایتوزیس می توانید به سراغ این اندکس گلبول سرخ بروید.

Lym : مخفف و مختصر شده برای کلمه LYMPHOCYTE است که از نظر تعداد از گلبولهای سفید مهم خون می باشد و کاهش یا افزایش در میزان این سلول خونی هم مرتبط با بیماری های غالبا ویروسی است اگرچه با بیماری های دیگری نیز مرتبط است.

NEU : مخفف و مختصر شده برای کلمه NEUTROPHIL است که از دیگر گلبولهای سفید مهم خون است و افزایش و کاهش در تعداد آن مرتبط با بیماری های غالبا عفونی و باکتریایی می باشد اگرچه با بیماریهای دیگری نیز ارتباط دارد.

CBC : مخفف CELL BLOOD COUNT است و اشاره به شمارش و اندازه گیری تمام مقادیر قابل اندازه گیری و قابل محاسبه خون دارد . که شاملWBC – RBC – HCT-HGB-PLT-MCH-MCV-MCHC-MPV-RDW-…… می شود .

WBC : مخفف WHITE BLOOD CELL است و اشاره به تعداد و شمارش سلولهای سفید خون دارد که شامل نوتروفیل – منوسیت – لنفوسیت – بازوفیل – ائوزینوفیل می شود.

RBC : مخفف RED BLOOD CELL است و منظور از آن تعداد گلبولهای قرمز خون می باشد.

HGB : مخفف HEMOGLOBIN است و منظور از آن میزان رنگدانه خون انسان است که مقدار آن در خون نشاندهنده کم خونی یا پرخونی و یا طبیعی بودن خون فرد است . PLT: مخفف PLATELET بوده و به تعداد سلول هایی به نام پلاکت در خون اشاره دارد. این سلول های در انعقاد خون نقش دارند و تعداد آنها مرتبط با بیماریهای انعقادی خون می باشد.

HCT : مخفف HEMATOCRIT می باشد و بیانگر نسبت حجم سلولی خون و بخش مایع خون می باشد.

MCV : مخفف MEAN CORPOSCULAR VOLUME است و به میانگین حجم گلبولهای سرخ خون اشاره دارد.

* جزئیات آزمایش خون

برای آشنایی بیشتر با اجزای این آزمایش و فهمیدن اینکه معنی آن چند حرف انگلیسی با اعدادی که روبه‌رویشان نوشته می شود چیست، می توانید مطالب زیر را بخوانید:

RBC

RBC مخفف کلمه سلول‌ قرمز خون است. این سلول‌های قرمز یا همان گلبول‌های قرمز، در واقع اصلی‌ترین قسمت خون و عامل رنگ قرمز آن هستند. خود این رنگ قرمز به دلیل وجود ماده‌ای به نام هموگلوبین است که کمک می کند گلبول‌ قرمز، اصلی‌ترین وظیفه خود یعنی حمل و نقل اکسیژن و دی‌اکسیدکربن را انجام دهد. به طور خلاصه می شود گفت گلبول‌های قرمز وسیله حمل و نقل اکسیژن از ریه به بقیه سلول‌های بدن هستند.

مقادیر طبیعی: بین ۴/۷ تا ۶/۱ میلیون در هر میکرولیتر خون. این عدد برای خانم‌ها مقداری کمتر و در کودکان مقداری بیشتر است.

* چه چیزهایی باعث کاهش آن می‌شوند؟

خونریزی‌های گوارشی یا خون‌ریزی‌‌های واضح از محل زخم، سوءتغذیه و فقر آهن یا کمبود ویتامین B۱۲ ، شکستن سلول‌های خونی یا همولیز در اثر بعضی بیماری‌های خاص مثل فاوسیم، بعضی مشکلات ژنتیکی مثل گلبول‌های قرمز سلول داسی‌شکل و مشکلات مغز استخوان باعث پایین آمدن مقدار گلبول‌های قرمز می‌شوند.

نارسایی و بعضی مشکلات کلیوی، بیماری‌های مزمن و تومورهای سرطانی و همچنین بیماری‌های روماتویید هم باعث از بین رفتن RBCهای خون و کاهش این عدد در برگه آزمایش می‌شوند.

RBC Index

الف: تعیین میانگین حجم یک گویچه قرمز( (A- MCV
ب: تعیین میانگین مقدار هموگلوبین در یک گویچه قرمز و غیره( (B –MCH
ج: گزارش مرفولوژی گویچه های قرمزخون C -Red Blood Cell morphology report D -Immature cells report
د: گزارش سلولهای نارس
ه: گزارش انگل خونی از جمله انگل مالاریا در صورت مشاهده
E – Malaria Parasit report
آزمایش CBC به طور کامل توسط کارشناس آزمایشگاه انجام می گردد که نتیجه آن بسیار ارزشمنداست.

* چه چیزهایی باعث افزایش آن می شود؟

مقدار بالای گلبول قرمز می تواند نشان‌دهنده ظرفیت‌ بالای حمل اکسیژن باشد. در بعضی ورزشکاران و همچنین زندگی در ارتفاع به خاطر کمبود اکسیژن در هوا باعث افزایش RBC خون می شود. بیماری‌های ریوی یا کلا هر نوع بیماری‌ای که هیپوکسی مزمن (کمبود اکسیژن طولانی مدت در بدن) ایجاد می کند، مثلا بیماری‌ مادرزادی قلبی، هم باعث تولید بیشتر RBC می‌شوند.

نکته: گلبول قرمز به طور طبیعی بعد از تولید در مغز استخوان ۱۲۰ روز در خون زندگی می کند و در آخر عمر خود خرد می شود و به عناصر سازنده‌اش تبدیل می شود. مقدار RBC‌ها در طی بارداری به طور طبیعی کمی کمتر نشان داده می شود چون حجم مایع خون افزایش پیدا کرده است. عدد RBC در واقع مقدار دقیق گلبول‌های قرمز در ۱میلی‌لیتر خون محیطی است. بسته به آزمایشگاه و نوع کیت مورد استفاده، ممکن است مقیاس شمارش این سلول فرق کند. خوردن داروهایی مثل کلرامفنیکل هم باعث کاهش RBC می شود.

HCT

هموتوکریت یا HCT هم یکی از مقادیر اندازه‌گیری گلبول قرمز است. به طور کلی «هم» به معنی آهن است و هر جا در هر کلمه‌ای آمد حتما آن کلمه ارتباطی با گلبول قرمز دارد.

هماتوکریت درصدی از حجم کلی خون است که از گلبول قرمز ساخته شده و با اندازه‌گیری قسمت قرمز رسوب خون در لوله آزمایش نسبت به کل ارتفاع خون اندازه‌گیری می شود. به خاطر بیماری‌ها و شرایط مختلفی که می توانند اندازه‌گیری RBC و Hgb را با اشکال مواجه کنند، HCT هم اندازه‌گیری می شود تا به طور مستقیم نشان‌دهنده اندازه هموگلوبین و گلبول قرمز در خون باشد. این عدد معمولا با درصد نشان داده می شود.

مقادیر طبیعی: اعداد بین ۴۲ تا ۵۲ درصد برای آقایان و ۳۷ تا ۴۷ درصد برای خانم‌ها نرمال به حساب می آید. در خانم‌های باردار درصد بالاتر از ۳۳ طبیعی است.
محدوده خطر: HCT بالاتر از ۶۰ درصد و پایین‌تر از ۱۵ درصد باید باعث نگرانی پزشک شود.

* چه چیزهایی باعث کاهش آن می شود؟

تقریبا همان دلایل RBC،Hgb به علاوه شرایطی مثل پرکاری تیرویید، سیروزکبدی، نارسایی مغز استخوان و میلوم مولتیپل باعث کاهش هماتوریت می‌شوند.

* چه چیزهایی باعث افزایش آن می شود؟

سوختگی، اسهال شدید، بیماری‌های انسدادی ریوی، از دست دادن زیاد آب، تولید بیش از حد گلبول قرمز عوامل افزایش HCT هستند.

نکته: بیماری‌هایی که باعث به وجود آمدن شکل‌های غیرطبیعی گلبول قرمز می‌شوند (مثل بیماری گلبول قرمز داسی‌‌شکل) مقدار HCT را تغییر می‌دهند. وقتی مقدار گلبول سفید به شدت بالا باشد بر مقدار HCT موثر است. در صورت طبیعی بودن اندازه‌های گلبول قرمز، مقدار هماتوکریت ۳ برابر هموگلوبین است. هماتوکریت را نباید بلافاصله بعد از خون‌ریزی شدید اندازه‌گیری کرد.

WBC

این سه حرف مخفف «سلول‌های سفیدخون» و نشان‌دهنده گلبول‌های سفید است. اندازه‌گیری مقدار گلبول‌های سفید خون یکی از روش‌های اصلی تعیین وجود عفونت در بدن است چون این سلول‌ها که جزو سیستم دفاعی بدن هستند در شرایط بیماری‌های عفونی و غیرعفونی واکنش‌های مختلفی از خود نشان می‌دهند.

* شمارش WBCها دو جزء دارد:

یکی مقدار کلی گلبول‌های سفید در یک میلی‌لیتر خون و جزء دیگر شمارش جزء به جزء این سلول‌ها چون گلبول‌ سفید خود متشکل از پنج نوع مختلف است که کم و زیاد شدن هر کدام از این انواع معنی خاص خود را دارد. کلمه «diff» که در جلوی CBC به معنی آزمایش خون نوشته می شود درخواست برای شمارش همین انواع مختلف گلبول‌سفید است.

مقادیر طبیعی: در بزرگسالان و بچه‌های بالاتر از ۲ سال مقدار گلبول‌سفید بین ۵ تا ۱۰ هزار در هر میلی‌لیتر خون طبیعی است.

محدوده خطر: WBC کمتر از ۲۵۰۰ و بیشتر از ۳۰۰۰۰ هر کدام نشان‌دهنده بیماری‌هایی هستند که می توانند گاهی خطرناک باشند.

* چه چیزهایی باعث کاهش آن می شود؟

لکوپنی یا کاهش گلبول‌سفید به مقادیر زیر ۴هزار گفته می شود که معمولا در نتیجه نارسایی مغز استخوان، مسمومیت دارویی عفونت بسیار زیاد، سوءتغذیه، بیماری‌های خودایمنی، ایدز، به وجود می آید. در بسیاری از انواع نارسایی‌های مغز استخوان (مثلا بعد از شیمی‌درمانی،‌ رادیوتراپی و…) هم این مقدار کاهش می‌‌یابد.

* چه چیزهایی باعث افزایش آن می شود؟

افزایش گلبول‌سفید، لکوسیتوز نام دارد و به مقادیر بالاتر از ۱۰هزار گفته می شود. که به طور معمول نشان‌دهنده عفونت، التهاب، تخریب بافت بدن و یا لوسمی یا سرطان خون است. ضربه و جراحت، استرس و تب هم مقدار WBC را افزایش می‌دهند.

نکته: عمل اصلی گلبو‌ل‌سفید مبارزه با عفونت و حذف عوامل خارجی و مزاحم است و در مواقع آلرژ‌ی‌ها هم این سلول‌ها مسوول بروز واکنش هستند. تغییر هر کدام از انواع WBC معنی خاص خود را دارد و ممکن است نشان‌دهنده عفونت با میکروب، ویروس و یا حتی استرس باشد. فعالیت شدید بدنی و ورزش سنگین هم برای مدتی باعث بالا رفتن تعداد WBC در خون می شود. بارداری و زایمان هم این مقدار را افزایش می‌دهند.

Hgb

در برگه‌های آزمایش مختلف ممکن است به صورت‌های مختلف HGB،Hg، یا Hgb نوشته شود. هم اینها مخفف کلمه هموگلوبین، یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده گلبول‌ قرمز است. این ماده که در آن آهن به کار رفته خود از اسید آمینه تشکیل شده و جایگاه‌های مختلفی برای ترکیب با اکسیژن دارد. هموگلوبین در جایی که اکسیژن زیاد وجود دارد با آن ترکیب می شود و در محیط کم اکسیژن آن را آزاد می کند. اندازه‌گیری مقدارکلی هموگلوبین در واقع نوعی نشان‌هنده تعداد گلبول‌های قرمز است.

مقادیر اصلی: مقدار طبیعی برای آقایان بین ۱۴ تا ۱۸ گرم در هر دسی‌لیتر است و برای خانم‌ها مقادیر بین ۱۲ تا ۱۶ گرم در هر دسی‌لیتر طبیعی محسوب می شود.

محدوده خطر: هموگلوبین زیر ۵ و بالای ۲۰ مقادیر بحرانی به حساب می‌آیند و حتما نیازمند رسیدگی فوری هستند.

* چه چیزهایی باعث کاهش آن می شود؟

دقیقا همان دلایل کاهش گلبول‌های قرمز چون هموگلوبین را هم تخریب می‌کنند باز کاهش مقدار آن در خون می‌شوند. کم‌خونی، خون‌ریزی شدید، سرطان، سوءتغذیه، بیماری لوپوس، بیماری‌های کلیوی و بزرگی طحال باعث کاهش هموگلوبین می‌شوند. مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها، آسپیرین و ایندومتاسین و همچنین داروهای ضدسرطان هم هموگلوبین خون را کم می‌کنند.

* چه چیزهایی باعث افزایش آن می شود؟

مشکلات ریوی، سوختگی شدید، نارسایی مزمن ریه و از دست دادن زیاد آب (دهیدراسیون‌) مقدار این ماده حیاتی را افزایش می‌دهند. جنتامایسین و متیل‌دوپا هم جزو داروهایی هستند که عوارض جانبی‌شان افزایش Hgb است.

نکته: مقدار Hgb در بارداری کاهش می‌یابد چون با اینکه خون‌سازی کمی بیشتر شده است اما حجم مایع بدن و خون بالا رفته و مقدارکلی هموگلوبین در هر دسی‌لیتر آن کاهش می‌یابد. زندگی در ارتفاع هم به خاطر نیاز بیشتر بدن به اکسیژن و کمبود اکسیژن محیط باعث تولید بیشتر هموگلوبین می شود. در طحال اغلب سلول‌های پیرخون تخریب می‌شوند. بزرگ شدن طحال یعنی تخریب بیشتر سلول‌ها و به همین دلیل به دنبال آن کاهش RBC و Hgb رخ می‌دهد.

ازدواج و بیماری دو قطبی

ازدواج و

بیماری شدید روانپزشکی

ازدواج سنت و نیازی است که افراد با انگیزه های مختلف به آن اقدام می کنند. سن ازدواج، زمان ازدواج، تهیه مقدمات ازدواج، شرایط شغلی و اجتماعی همگی از مواردی است که در تصمیم به ازدواج نقش موثری دارند

در مورد ازدواج بیمار مبتلا به بیماری  دو قطبی نظرات و نگرش های مختلفی وجود دارد. پیش از پرداختن و حلاجی مسئله ازدواج بیمار مبتلا به بیماری شدید روانپزشکی، به چند اعتقاد و فکر غلط میپردازیم

ازدواج باعث بهبودی بیماری میشود. برخی اعتقاد دارند که فرزند بیمارشان ازدواج کند فشار روانی ناشی از تجرد کاهش یافته و فرد بهبود مییابد

رفع نیاز جنسی باعث بهبودی بیماری میشود. برخی فکر میکنند که با ازدواج و ارضاء نیاز جنسی، بیماری فروکشی میکند

بهتر است بدانیم که “ازدواج” با همه منافع و فواید آن، با استرس و فشار روانی حتی برای هر زن و مرد سالم از روانی همراه است. بدیهی است برای کسی که به بیماری شدید روانپزشکی مبتلا است این فشار به مراتب بیشتر است. افزایش فشار روانی یکی از عواملی است که میتواند باعث عود و شدت یافتن بیماری شود.

به همین دلیل بسیاری از خانواده ها پس از ازدواج فرزندشان که دچار بیماری روانپزشکی است با نتایج عکس آن چیزی که توقع داشتند مواجه میشوند

برای گرفتن تصمیم به ازدواج فرزند بیمار خود به سوالات زیر جواب دهید

آیا خود بیمار تمایل به ازدواج دارد یا خیر؟

اگر پاسخ خیر است به ازدواج وی اصرار نداشته باشید

اگر پاسخ بیمار بلی است، در این صورت

علت تمایل وی به ازدواج تشکیل خانواده و بچه دار شدن است یا ارضاء میل جنسی؟

اگر نیت اصلی بیمار ارضاء تمایلات جنسی است، بهتر است از روش هایی که به ازدواج دائم ختم نمی گردد استفاده نمود

اگر نیت اصلی بیمار تشکیل خانواده و داشتن فرزند در کنار ارضاء تمایلات جنسی است، در این صورت برای ازدواج دائم میبایست آماده شد

برای ازدواج دائم بهتر است به نکات زیر توجه نمود

برای انتخاب همسر میبایست توقع خود را از نظر موقعیت اجتماعی وی کمتر نمود

همسر آینده بیمار نقش همسر و تا حدی مراقبت از بیمار را در زندگی مشترک آینده میبایست بازی نماید

برای داشتن فرزند تعجیل نباید کرد

از پنهان کردن بیماری فرزند خود در برابر همسر آینده اکیدا خودداری نمایید. در برخی موارد برای اجتناب از بر هم خوردن ازدواج ممکن است خانواده بیماری بیمار را پیش از ازدواج پنهان نمایند که این کار عواقب شرعی و قانونی در پی دارد و خود فشار روانی بسیار زیادی را برای بیمار به همراه خواهد داشت

به همسر آینده بیمار تا حد امکان بیماری فرزند خود را توضیح دهید و در صورت لزوم با ملاقات پزشک معالج بیمار میتوان توضیحات لازم را به طرف مقابل ارایه نمود

هدف از این توضیح ایجاد نگرانی و وحشت در دل خانواده همسر احتمالی نیست بلکه ایجاد آگاهی لازم و اتخاذ تصمیم آگاهانه است تا پس از ازدواج با مشکلات و اختلافات کمتری مواجه گردند

خانواده بیمار بهتر است بداند منظور از ازدواج سپردن بیمار به همسر آینده و رفع مسئولیت از خود نیست چرا که زندگی مشترک با یک فرد دیگر علی الخصوص در صورت داشتن فرزند با مسوولیت هایی همراه است که بیمار از عهده آنها به تنهایی بر نخواهد آمد و نیاز به کمک بیشتری خواهد داشت

پس از ازدواج نیاز بیمار به حمایت خانواده بیش از زمان مجردی وی خواهد بود. توجه به این مطلب به خانواده در تصمیم آگاهانه به ازدواج کمک می کند

پس از ازدواج داروی بیمار قطع نخواهد شد. در دورانی که صحبت از ازدواج و انجام مراسم مربوطه است حتی بهتر است با وجود اینکه بیماری عود نکرده و تشدید نیافته، کمی مقدار دارو افزایش یابد. علت افزایش دارو این است که ازدواج برای بسیاری از افراد سالم و یا مبتلا به بیماری روانپزشکی منبع استرس و فشار روانی است. این فشار روانی میتواند باعث عود بیماری و تشدید حداقل خفیف علایم بیماری گردد. پس هدف از افزایش مقدار دارو در این مرحله در واقع پیشگیری است هرچند که بیمار نیاز به مقدار اضافی دارو ندارد

پاکسازی درونی

 پاکسازی درونی

یک راه برای پاکسازی به‌هم ریختگی فضای درونی‌مان حفاظ گذاشتن برای حیاط ذهنمان است؛ اینکه از چیزهایی که وارد ذهنمان می‌شود آگاه باشیم، با کلمات، افکار و توجه‌مان شروع کنیم. ممکن است از این آگاه نباشیم اما انرژی زیادی را صرف غیبت کردن، بدگویی درمورد دیگران، قضاوت کردن مردم، پیدا کردن اشتباهات آنها و غرق شدن در افکار منفی مثل حسادت، گناه یا ترس و بهانه آوردن برای پوشاندن احساس واقعی‌مان می‌کنیم.

شاید همه اینها به نظرتان کمی اغراق‌آمیز بیاید اما اگر واقعاً مراقب خودمان، افکار و کلماتمان باشیم، متوجه خواهیم شد که هر روز در نقطه‌ای، حتی ناآگاهانه، خیلی از این احساسات را داریم. خیلی‌وقت‌ها این تخطی بسیار ظریف است مثل یک قضاوت منفی درمورد گارسن یک رستوران یا خسته‌شدن از یک مشتری تلفنی و بدگویی درمورد او و یا گفتن یک دروغ کوچک برای بهانه آوردن به جای نه گفتن. این نیست که با داشتن این احساسات یا گفتن این کلمات به آدم‌های بدی تبدیل می‌شویم. یعنی این چیزها زباله هایی بی‌فایده هستند که فضای درونی ما را اشغال می‌کنند و به درد سلامت درونی‌مان نمی‌خورند.

برای پاکسازی درونی خود این چهار قانون را رعایت کنید:
۱. چیزی که واقعاً منظورتان است بگویید. به چیزی که می‌گویید واقعاً اعتقاد داشته باشید.
۲. چیزی را به کسی نگویید مگراینکه بتوانید آن را به همه بگویید.
۳. چیزی را که نمی‌توانید بیرون بگویید، درون نگویید.
۴. چیزی نگویید مگر اینکه درست، مفید و بامحبت باشد.

 اینجا هر کدام از این موارد را با جزییات بیشتر بررسی می‌کنیم:

۴ قانون برای آرام کردن ذهن

۱. چیزی که واقعاً منظورتان است را بگویید. به چیزی که می‌گویید واقعاً اعتقاد داشته باشید.

قسمت اول: چیزی که واقعاً منظورتان است را بگویید.

 آیا برای جلوگیری از برخورد کامل با یک موقعیت ناراحت‌کننده می‌فهمید که مشغول بهانه‌آوردن هستید؟ بعنوان مثال، دوستتان از شما می‌خواهد که در یک مهمانی شرکت کنید. واقعاً دوست ندارید به آنجا بروید اما بهانه می‌آورید که، «نمی‌توانم جور کنم بیام» یا «خیلی سرم شلوغه»، تا بتوانید به آرامی از چیزی یا کسی یا فعالیتی جلوگیری کنید. نمونه دیگر می‌تواند این باشد که کسی از شما می‌خواهد کاری برای او انجام دهید که شما خیلی به آن راغب نیستید، اما احساس گناه می‌کنید و نمی‌توانید به او نه بگویید، به همین دلیل از برخورد با آن فرد جلوگیری می‌کنید (تلفن‌ها یا ایمیل‌های او را جواب نمی‌دهید) یا بهانه‌ای می تراشید که حقیقت ندارد. دلیلش این نیست که نمی‌توانید کاری انجام دهید. واقعیت این است که تصمیم گرفته‌اید آن کار را انجام ندهید اما عمل بهانه آوردن یا اجتناب از آن، جنبشی در فضای درونیتان آغاز می‌کند که برای حفظ آن نیاز به انرژی دارید. به جای سکون و آرامش حالا خود را مشغول فکر کردن به این «دروغ» می‌کنید. وقتی می‌خواهید چیزی بگویید، تصمیمی آگاهانه بگیرید که حقیقت محض یا آنچه واقعاً منظورتان است را بگویید. حقیقت محض لازم نیست خشن یا ناراحت‌کننده باشد، می‌توانید این کار را با مهربانی اما قاطعانه انجام دهید. وقتی چیزی که می‌گویید حرف خودتان باشد، هیچکس نمی‌تواند آن را رد کند، حتی اگر آنچه می‌شنوند را دوست نداشته باشند؛ چون حقیقت را گفته‌اید و دقیقاً به آن اعتقاد داشته‌اید.

قسمت دوم: به چیزی که می‌گویید واقعاً اعتقاد داشته باشید.

گاهی‌اوقات برای رد کردن مسئولیت از سرمان یا از سر عادت چیزی می‌گوییم که واقعاً به آن اعتقاد نداریم. بعنوان مثال، به والدین یا نزدیکانمان پشت تلفن می‌گوییم «دوستت دارم»، نه به این دلیل که واقعاً منظورمان این است، بلکه از سر عادت. این کلمات به طور خودکار از دهانمان خارج می‌شوند، طوریکه معنای واقعی خود را از دست می‌دهند. در مثالی دیگر می‌گوییم، «زود بهت زنگ می‌زنم»، یا «فردا بهت زنگ می‌زنم». یا به دوستی پیشنهاد کمک می‌دهیم اما چندان تمایلی برای انجام حرفمان نداریم و فقط به این دلیل به زبانش می‌آوریم که ساده بوده و باعث خوشحال شدن فرد مقابل می‌شود.

ممکن است تصور کنیم که این نظرات عادی بی‌ضرر هستند اما در عمق درونمان می‌دانیم که درست نیستند. اینها شروع دروغهای کوچک ما هستند و به مرور زمان به افکار گناه‌آلود تبدیل می‌شوند که حواس شما را از از این لحظه پرت می‌کنند. به خودتان متعهد شوید که به هر چه که به زبان می‌آورید واقعاً اعتقاد داشته باشید و وعده توخالی که قدرت یا قصد انجام آن را ندارید به کسی ندهید.

۲. چیزی را به کسی نگویید مگراینکه بتوانید آن را به همه بگویید.

چه قبول کنیم یا نه، بیشتر ما نوعی غیبت کردن را دوست داریم. همچنین خیلی سریع اشکالات دیگران را پیدا می‌کنیم و با دوستانمان درمورد آن حرف می‌زنیم. یا بیچارگی کسی را می‌فهمیم و دوست داریم به دیگران هم اطلاع دهیم. مطمئناً نمونه‌های زیادی از این را در زندگی خودتان داشته‌اید اما برای برای نمونه به یک مورد اشاره می‌کنیم: نسیم دچار مشکل احساسی شد و امروز در محل کار سر یکی از همکاران داد می‌زند و ما به محض اینکه به خانه می‌آییم موضوع را فوراً به همسرمان می‌گوییم.

نمونه دیگر اینکه علی از کار خود اخراج شده است و وقتی درمورد آن می‌شنویم چون از او خوشمان نمی‌آید حتی درموردش جوک هم درست می‌کنیم. در دو هر نمونه، نمی‌توانیم همان چیز را برای همه بازگو کنیم، مخصوصاً خود نسیم یا علی. و اگر واقعاً فضای درونیمان را موقع و بعد از گفتن این کلمات مشاهده می‌کردیم، ته دلمان احساس خوشحالی زیادی نمی‌کردیم. وقتی آگاهانه چنین گفتگویی را مشاهده می‌کنیم، یاد می‌گیریم که هیچ کاری برای غذا دادن به روحمان انجام نداده‌ایم، همه کاری که کردیم ایجاد انرژی منفی و تعارض درونی بوده است که فضای درونی ما را آلوده کرده است. به خودتان متعهد شوید که هیچ چیزی را به کسی نگویید مگراینکه بتوانید آن را به همه دنیا اعلام کنید. برای پراکنده نکردن انرژی منفی به خودتان متعهد شوید.

۳. چیزی را که نمی‌توانید بیرون بگویید، درون نگویید.

بیشتر ما منتقد خودمان هستیم. چون چیزهایی که به خودمان، در حریم شخصی ذهنمان می‌گوییم را نمی‌توانیم به دنیا اعلام کنیم، باور داریم که تنها کسانی هستیم که از این گفتگو‌های شخصی منفی، اعتمادبه‌نفس کم و اضطراب آسیب می‌بینیم. وقتی چیزی خوب پیش نمی‌رود، اولین کسی که مقصر می‌دانیم خودمان هستیم و اشتباهاتمان را نقد می‌کنیم. همه ما با خودمان حرف می‌زنیم اما زمانی مشکل ایجاد می‌شود که به این گفتگو با خود ایمان می‌آوریم، طوریکه باورهای اشتباهی درباره خودمان در ما شکل می‌گیرد. این باورهای اشتباه برای روحمان و سلامت آینده‌مان حیاتی می‌شود مگراینکه برای فراموش کردن این باورها کاری بکنیم.میگناir دفعه بعدی که این صدا را در سرتان شنیدید که «من احمقم» یا «من به اندازه کافی خوب نیستم» یا «من موفق نیستم» یا هر فکر منفی دیگری، بفهمید که این خودتان نیستید. می‌توانید با صدای بلند بگویید، «این من نیست. این درست نیست!» و این فکر را در سرتان پرورش دهید، «از امروز به بعد، من انتخاب می‌کنم که فراموشت کنم، چون دیگر در خدمت من نیستی. تو واقعی نیستی و از امروز به بعد از دست تو آزاد می‌شوم.» فرض اصلی در قانون سوم برای پاکسازی درون این است که هر فکری را که نمی‌توانید با صدای بلند برای بقیه (هر کسی) عنوان کنید، اصلاً به درون سرتان راه ندهید. فضای درونیتان را تمیز نگه دارید.

۴. چیزی نگویید مگر اینکه درست، مفید و توام با محبت باشد.

 بعضی‌ها اینقدر با خودشان حرف می‌زنند که به صورت حرف‌های پوچ از دهانشان بیرون می‌زند. به آدمهایی که در اتوبوس حرف می‌زنند یا دوست دارند در محل‌کار با حرف زدن، خودشان را سرگرم کنند، نگاه کنید. اگر تعداد حرف‌های به دردبخور و واقعاً جالب آنها را بشمارید، تعدادشان بسیار کم خواهد بود. اینها نه تنها موجب حواس‌پرتی اطرافیانشان می‌شود، مقدار بسیار زیادی انرژی برای حرف زدن از آن فرد می‌گیرد. آخرین باری که به مدت طولانی درمورد مسئله‌ای حرف زدید و خستگی که بعد از آن داشتید را به خاطر آورید. علاوه‌براین، هرچه چیزهایی که می‌گوییم بی‌فایده‌تر باشند، چیزهای بی‌فایده‌تری هم به ذهنمان برمی‌گردانیم. اما نگران نشوید، راه‌هایی برای خاموش کردن آن وجود دارد.

بعضی‌ها روزه سکوت را امتحان می‌کنند، روزهایی که در آن نه حرف می‌زنند، نه چیزی می‌خوانند و نه از کامپیوتر استفاده می‌کنند. و در پایان آن روز، حس آرامش و انرژی بی‌اندازه‌ای می‌کنند. مراقب چیزهایی که می‌گویید باشید و فقط چیزهایی بگویید که موارد زیر درمورد آن صدق کند:
آیا چیزی که می‌گویم…

 • به نظرم درست است؟ از ته قلبم برمی‌آید؟
• برای کمک کردن به یک فرد یا موقعیت خاص مفید است؟
• مهربانانه و بامحبت است؟ مثل تحسین یا پیشنهاد کمک؟

بیماری روانی چیست؟

بیماری روانی چیست؟

 

 

اختلالات روانی شامل طیف گسترده ای از نشانه های رفتاری و روان شناختی می باشد که توانایی فرد را در

کنارآمدن با مشکلات روزمره زندگی کاهش می دهد. این رفتارها به گونه ای است که برای فرد رنج و ناسازگاری بسیارایجاد می کند و از دید اطرافیان، نامعقول و غیرقابل درک می باشد و برای آنها ایجاد ناراحتی می کند. ضمن اینکه رفتار این بیماران در پاره ای از موارد به گونه ای است که از معیارهای اخلاقی و هنجارها عدول می کند.
ویژگی های بیماری


۱- تغییرات غیرطبیعی روان فرد یعنی در تفکر، عاطفه، حافظه، ادراک و قضاوت فرد که از رفتار و گفتار او شناخته می شود.
۲- این تغییرات باعث ناراحتی و رنج خود فرد و اطرافیان او می شود.
۳- این تغییرات و ناراحتی های حاصل از آن باعث اختلال در فعالیت های روزمره شغلی، تحصیلی، فردی و ارتباط با دیگران می شود.
بنابراین وقتی گفته می شود فردی دچار بیماری روانی شده است که او نشانه هایی از بیماری داشته باشد که شدید باشد، طولانی یا تکراری باشد و باعث مزاحمت و رنج خود و دیگران شود و اختلاف در فعالیت های روزانه وی ایجاد نماید. لازم به یادآوری است که بین واکنش های روانی در دو حالت سلامتی و بیماری، حالتی نیز وجود دارد که به نام مشکل روانی نامیده می شود. در این حالت فرد نه سالم است و نه همه نشانه های بیماری را دارد. حالتی خفیف است یا بعضی از نشانه های روانی را دارد. در این گونه موارد یک مشاوره یا راهنمایی ساده کمک بزرگی به حل آنها می کند. این مشکلات می تواند فردی، خانوادگی، شغلی یا اجتماعی باشد.
نشانه های بیمار

 

نشانه های بیماری های ر وانی به سه دسته

۱- اختلال در کارکردهای بدنی، ۲- اختلال در کارکردهای روانی و ۳- اختلال در فعالیت ها و سایر کارکردها تقسیم می شود.
۱- اختلاف در کارکرد بدنی
الف) اختلال در خواب: فرد به خواب نمی رود. گاه می نشیند و گاه در رختخواب دراز می کشد و نگران است که چرا خوابش نمی برد، گاه نیمه شب بیدار می شود و مجدداً به خواب نمی رود و گاه به ندرت سرتاسر شب را با بی خوابی طی می کند و صبح هم سر حال نیست. هر یک از این ناراحتی ها ممکن است به تنهایی یا با یکدیگر وجود داشته باشد. از دیگر نشانه های اختلال خواب، دیدن کابوس، حرف زدن و یا راه رفتن درخواب است.
ب) اشتها و مصرف غذا: فرد اشتها ندارد و کمتر از حد معمول می خورد یا اینکه اشتها دارد و از خوردن غذا لذت نمی برد او همچنین کاهش وزن پیدا می کند. پرخوری نیز گاه،روانی و بیمارگونه است.
۲- اختلال در کارکرد روانی:


الف) رفتار: رفتارهای فرد باعث ناراحتی افراد خانواده و دیگران شده و یا آنها را در شرایط بسیار سختی قرار می دهد. رفتار فرد ممکن است برای خود یا دیگران ناخوشایند، وسواسی یا خطرآفرین باشد. ممکن است رفتاری پرتحرک، بیقرار یا بی هدف داشته باشد و دیگران را بدون دلیل کتک زده و یا اذیت و آزار نماید. لجبازی، بهانه گیری، پرخاشگری، عصبانیت و پرتاب کردن اشیاء از دیگر نشانه های شایع مشکلات و اختلالات روانی و عاطفی در افراد مبتلا به بیماری است. گاه ممکن است فرد خیلی گرفته، گوشه گیر، خجالتی و آرام باشد، هیچ نوع فعالیتی از خود نشان ندهد و ساعت ها در نقطه ای بنشیند یا دراز بکشد.
ب) تکلم و تفکر: بیمار یا بیش از اندازه صحبت می کند، یا صحبت هایش غیرضروری است یا خیلی کم حرف می زند و گاه اصلاً حرف نمی زند. گاه کلام بی ربط بوده و فهمیده نمی شود. زمانی نیز صحبت های خاص و اعتقادات نادرستی را که مورد تأیید دیگران نیست طرح می کند. کسی او را جادو کرده است، هر غذایی که به او داده می شود مسموم است، این اعتقادات محکم و نادرست که مورد تأیید اطرافیانم نیست «هذیان» نام دارد.
ج) هیجانات: فرد ممکن است در رابطه با شرایط خاص به شکلی غیر طبیعی یا افراطی هیجانی شود، بی مورد یا افراطی بخندد، گریه کند یا عصبانی شود، گاه عاطفه نامناسب دارد و یا هیچ نوع عاطفه مناسبی در جای خود از خود نشان نمی دهد. مثلاً در جمع مثل مجسمه یک جا نشسته، می خندد یا گریه می کند، بدون اینکه دلیل مشخصی داشته باشد. غمگینی، افسردگی، سرخوشی، ترس و اضطراب بدون دلیل و طولانی نیز ممکن است دیده شود.
د) ادراک: فرد ممکن است در فهم تحریکاتی که از حواس پنج گانه اش دریافت می شود، دچار اختلال شود، آنها را نادرست یا با سوء تعبیر دریافت دارد. او می تواند چیزهایی را ببیند که وجود ندارد و یا صداهایی را می تواند بشنود که از جایی نمی آیند و چیزهایی را روی پوست خود احساس کند که وجود ندارد (توهم). شنیدن صدایی که او را صدا می کند و یا به او دستور می دهد یا به وی توهین می کند در بیماران روانی شدید زیاد دیده می شود (توهم شنوایی).
ه) حافظه: فرد حافظه اش را از دست داده و وقایع را فراموش می نماید. در این حالت آن چیزی را که چند دقیقه پیش دیده یا شنیده و یا عمل کرده است فراموش می کند. او به یاد نمی آورد که پول، لباس یا سایر وسایل خود را در کجا گذاشته است (حافظه نزدیک) نمی تواند به یاد بیاورد که در چند روز گذشته با چه کسانی رفت و آمد داشته و یا چند هفته پیش چه کسانی را دیده است. ممکن است حافظه دورش از دست داده و نتواند به یاد بیاورد که حتی اسم بچه هایش چیست و خواهر و برادرش در کجا زندگی می کنند. گاه فرد راه معمولی را گم می کند.
و) هوش و ذکاوت: در بعضی بیماری های روانی هوش و توان تصمیم گری دچار اختلال می شود و مهارت های استدلالی فرد کاهش می یابد. در کارهای روزمره دچار اشتباهات زیادی می شود. قادر به انجام محاسبات ساده ریاضی یا یادگیری جدید نیست و مثل افراد کودن و خنگ عمل می کند.
ز) سطح هوشیاری: در بعضی اختلالات روانی که بیشتر ناشی از ضایعات عضوی مغز است، سطح هوشیاری بیمار کاهش می یابد. فرد در شناخت اطرافیان دچار اشکال می شود و از نظر تشخیص افراد، زمان و مکان اختلال پیدا می کند.
۳- اختلال در فعالیت ها و سایر کارکردها
الف) فعالیت های فردی: فرد به نیازهای بدنی و بهداشتی خود توجهی نمی کند، خود را نمی شوید، حمام نمی رود و سر و صورت خود را مرتب نمی کند و غذا نمی خورد، گاه دیده می شود که در حالت شدید فرد پابرهنه راه می رود و بیجا لخت می شود.
ب) فعالیت های اجتماعی: بیمار با خانواده، دوستان و اطرافیان رفتاری نادرست یا غریب پیدا می کند، به دیگران توهین، فحاشی، اذیت و آزار و حمله می کند. در بین جمع به شکلی نامناسب عمل می کند که باعث تعجب دیگران و مغشوش شدن جمع و جلسه می شود. گاه ممکن است آنچنان بی پروا عمل کند که باعث ناراحتی یا خنده و تمسخر دیگران شود. به هم خوردن ساختار، ارتباط و مدیریت خانواده نیز شیوع زیادی دارد.
به محض مواجه شدن با حملات فوق سعی کنید سریعاً به مراکز مشاوره و فوریت های روانپزشکی رجوع کنید، چرا که بسیاری از بیماری های روانی در بدو پیدایش قابل پیشگیری و درمان هستند