آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

علائم آگاه کننده ی بیماری های روانی

علائم آگاه کننده ی بیماری های روانی :

معمولاً علائم بیماری های روانی به تدریج پیش می آیند و امکان دارد خود به خود از بین بروند یا شدت یابند مانند:

- تغییرات برنامه روزانه ، مانند زیاد خوابیدن یا زیاد خوردن ( پرخوابی ، پرخوری ) یا دشواری های جسمانی که قابل بیان نیست.

- هذیان(Delusion)

- اعتیاد به الکل یا سایر مواد مخدر و داروهای اعتیاد آور

- افسردگی

- توهمات (Hallucination )

- عدم همکاری و برخورد طبیعی با کارهای روزانه خود

- ترس های فراوان، خسته کننده یا اضطرابی

- احساس های عجیب ، یا خشم وغضب بی مورد

- افکار خودکشی یا اقدام به آن

- کناره گیری از خانواده ، زندگی ، دوستان و فعالیت های روزانه

امکان دارد این علائم مشخص کننده سایر دشواری های جسمانی علاوه بر بیماری های روانی باشد. در صورت بروز این علائم و ضعف یا شدت آن بایستی هرچه زودتر به متخصص روان پزشک مراجعه شود. 

روش های درمان:

معمولاً دارو درمانی توأم با روان درمانی بایستی انجام شود.

روان درمانی

(Psychotherapy) : شامل گردهمایی اعضای خانواده و شرکت در گروه درمانی است. روان درمانی فردی کمک فراوانی به بیماران روانی می نماید تا متوجه بیماری خود گردند. همچنین یاد می گیرند که با هر حادثه ای چگونه برخورد داشته باشند وعلل  بیماری خود را پیدا  نمایند و تعییرات مثبتی در زندگی آنان به وجود آید.آگاهی درمانی : یکی از انواع مؤثر روان درمانی است . بدین طریق به اشخاص از نظر یادگیری کمک می شود که راه های تازه فکر کردن و رفتارهای جدید را یاد بگیرند .

دارو درمانی

(Drug therapy) : درمان با دارو می تواند به تعادل مواد شیمیایی مغز کمک نماید. این داروها بسیاری از افراد را قادر به لذت بردن، فعالیت، و کاهش نشانه های ناراحت کننده می نماید ؛ البته باید دارو را تحت نظر پزشک استفاده نمود.شوک درمانی(Shock therapy) : بیشتر برای اشخاصی که دچار افسردگی شدید هستند به کار برده می شود.

اکثر بیماران روانی همچون سایر بیماری ها به طور سرپایی ، با مراجعه به مراکز و گرفتن دستورات دارویی ، درمان می شوند ؛ ولی عده ای باید مدتی بستری شوند و تحت درمان قرار گرفته و بعداً به طور سرپایی به درمان ادامه دهند.

توصیه :

اگر کسی را می شناسید که دچار بیماری روانی است حتی المقدور زمان بیشتری را با او به سر برید، رابطه خودتان را قطع نکنید. بگذارید بداند که هنوز برخورد خوبی با او می شود و برای او ارزش قائل هستید . حتی المقدور همواره سعی کنید او را به متخصص معرفی کنید.

شما می توانید داوطلب شوید، برنامه های آموزش مربوط به کمک به بیماران را ببینید و سعی کنید همواره آنان را تشویق و ترغیب و راهنمایی نمایید. اگر کسی را می شناسید که دارای علائم روانی است با مراکز روان پزشکی یا یک روان پزشک تماس بگیرید.

درمان اختلال دو قطبی

درباره اختلال دوقطبی ( اختلال خلقی دو قطبی یا افسردگی شیدایی ) بیشتر بدانید. مخصوصا کسانی که خود یا دوستان یا اقوامشان از این بیماری رنج می‌برند

اختلالات دوقطبی چیست ؟
ازاختلال دو قطبی با عنوان افسردگی شیدائی نام برده می‌شد. همانگونه که از نام قبلی استنباط می‌شود کسی که دچار اختلال دوقطبی است دچار نوسانات خلقی شدید میباشد.این نوسانات معمولا هفته ها یا ماها طول میکشد و با ان چه مردم عادی در زندگی روزمره تجربه میکنند بسیارمتفاوت است.

خلق افسرده: احساس شدید افسردگی
خلق شیدا: احساس شادمانی بسیار
خلق مختلط: به عنوان مثال خلق افسرده همراه با بیقراری و فعالیت بیش از اندازه ناشی از شیدائی.

شیوع اختلالات دو قطبی :
در حدود یک نفر از هر 100 بزرگسال در طول زندگی خود دچار این اختلال می‌گردد. معمولا این اختلالات بعد از سنین نوجوانی اتفاق می‌افتد. در سنین بالاتر از 40 سال این اختلالات غیر معمول است. مردان و زنان به یک اندازه در معرض ابتلا به این اختلالات قرار دارند.

انواع اختلال دو قطبی :
اختلال دو قطبی نوع 1
حد اقل یک دوره خلق شیدا به مدت یک هفته وجود دارد.اگرچه بیشتر مبتلایان دوره افسردگی را هم تجربه می‌کنند ولی بعضی از انها فقط دوره شیدائی را تجربه می‌کنند. دوره های شیدایی بدون درمان بین 3 تا 6 ماه به طول می‌انجامند.دوره‌های افسردگی در صورتی که مداوا نشوند 6-12 ماه ادامه پیدا می‌کنند.

اختلال دو قطبی نوع 2
در این نوع بیش از یک دوره افسردگی شدید وجود دارد. در صورتی که شدت خلق شیدایی کم است. این نوع به نام شیدائی خفیف (
Hypomania)
نامیده می‌شود.

اختلال دو قطبی با تناوب سریع Rapid cycling
در این دسته بیش از 4 بار نوسان روحی در طول یکسال وجود دارد. این نوع در حدود 10 درصد افراد مبتلا به اختلالات دوقطبی دیده میشود و می‌تواند با هر کدام از انواع 1 یا 2 همراه باشد.

اختلال خلق ادواری ( Cyclothymia )
در این نوع شدت نوسان خلق به اندازه اختلال دوقطبی نیست، اما می‌تواند زمان طولانی تری ادامه یابد. این حالت می‌تواند منجر به اختلالات دو قطبی گردد.

علل اختلالات دوقطبی
دلیل قطعی برای این اختلالات شناخته نشده، اما تحقیقات نشان می‌دهد که:
اختلالات دوقطبی منشائ ارثی دارد. به عبارتی ژنها بیشتر از تربیت در این اختلالات موثرند. ممکن است مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روحی را به عهده دارد عامل این اختلالات باشد. به این دلیل است که این اختلالات با دارو قابل درمان هستند. نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و یا بیماری بوجود بیایند.

علایم اختلالات دو قطبی
علائم بیماری بستگی به این دارد که خلق شما به سمت افسردگی یا شیدائی تغییر کرده باشد.

* علائم اختلال دو قطبی

شامل دو نوع علائم میباشد:

1-      علائم مانیا یا هیپومانیا (شیدائی)برای حداقل یکهفته، شامل حداقل 3 علامت از علائم زیروجود داشته باشد:

_     تحریک پذیری ،خلق شاد

_     حواسپرتی

_     اعتماد به نفس بالا احساس بزرگ منشی

_      کاهش نیاز به خواب

_      پرحرفی یا تندتند حرف زدن

_     پرش افکار

_      بیقراری یا افزایش فعالیتهای معطوف به هدف (از جمله فعالیتهای اجتماعی، تحصیلی، سکسی)

_     درگیری بیش از حد درامور لذتبخش که گاهی با عواقب ناراحت کننده وزیانبار همراه است

 

یا

2-علائم افسردگی برای حداقل دو هفته، شامل حداقل پنج علامت از علائم زیروجود داشته باشد:

_     خلق افسرده یا بی علاقگی شدید یا در اطفال به صورت تحریک پذیدی

_      کاهش انگیزه برای انجام کارها

_      کاهش وزن (افزایش یا کاهش اشتها) –در کودکان به صورت وزن نگرفتن

_      بیخوابی یا پرخوابی

_      بیقراری یا کندی جسمی-روانی

_      احساس خستگی وکمبود انرژی

_      احساس بی ارزشی یا گناهکار بودن

_      کاهش تمرکز بلاتصمیمی

                 _  افکار مکرر در مورد مرگ یا خود کشی

1- افسردگی :
احساس افسردگی احساسی است که همه ما در طول زندگی آنرا تجربه کرده ایم. این احساس می‌تواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگی کمک کند.
اما در افسردگی بالینی یا اختلالات دوقطبی این احساس افسردگی بسیار شدید تر است. در این حالت احساس افسردگی برای مدت طولانی باقی می‌ماند و حتی انجام امور عادی زندگی را سخت یا غیر ممکن می‌سازد. در صورتی که شما افسرده شده باشید متوجه این تغییرات در خود شده اید:

علائم روانی :
احساس غمگینی که از بین نمی‌رود.
احساس نیاز به گریستن بدون هیچ دلیلی
ازدست دادن تمایل و رغبت به همه چیز
عدم لذت بردن از چیزهایی که قبلا لذت می بردید.
احساس بی قراری و آشفتگی
از دست دادن اعتماد به نفس
احساس بی ارزشی و ناامیدی
زودرنجی و تحریک پذیری
فکرکردن به خود کشی
علائم فکری
از دست دادن قدرت فکر کردن مثبت و امیدوارانه
از دست دادن قدرت تصمیم گیری حتی در موارد ساده
مشکل تمرکز کردن
علائم جسمی
کم شدن اشتها و وزن
مشکل خوابیدن
بیدار شدن زودتر از موقع
احساس خستگی کامل
یبوست
عدم تمایل به رابطه جنسی
علائم رفتاری
مشکل در شروع و به پایان رساندن کارها- حتی کارهای روزمره
گریه کردن زیاد و یا احساس نیاز به گریه و عدم توانایی گریستن
پرهیز از مواجهه با افراد

2- شیدایی یا هیجان :
شیدایی یک احساس خوشحالی، افزایش انرژی و خوش بینی بیش از اندازه است. این حالت می‌تواند آنقدر شدید باشد که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است تفکرات عجیبی راجع به خود داشته باشید، تصمیمات بدی بگیرید و به صورت شرم آور،بی محابانه، مضر و گاهی خطرناک رفتار کنید. مانند حالت افسردگی، در این حالت هم زندگی فرد مختل می‌شود و می‌تواند روابط و کار فرد را تحت تاثیر قرار دهد. در حالتی که این حالت خیلی شدید نباشد به آن شیدائی خفیف می‌گویند.

در صورتی که شما شیدا شوید ممکن است حالات زیر را در خود مشاهده کنید:

علائم روانی :بسیار شاد و مهیج
عصبی و برانگیخته شدن توسط کسانی که در خوش بینی شما شریک نمی‌شوند
احساس برتری نسبت به سایرین
علائم فکری
پر از ایده های جدید و مهیج
پریدن از یک ایده یه ایده دیگر(پرش افکار)
شنیدن صداهایی که افراد دیگر نمی‌شنوند
علائم جسمی
ناتوان از خوابیدن یا بی نیازی به خواب
پر انرژی
افزایش تمایل به رابطه جنسی
علائم رفتاری
برنامه ریزی های بلندپروازانه و غیر واقعی
بسیار فعال و پر جنب و جوش
رفتارهای نا معمول
حرف زدن سریع – دیگران ممکن است متوجه صحبتهای شما نشوند.
تصمیمات عجولانه و گاهی با نتایج مصیبت بار
ولخرجی
احساس صمیمیت زیاد
بروز بیش از حد احساسات

اگر شما در اواسط دوره شیدایی برای اولین بار باشید، ممکن است متوجه هیچ چیز غیر عادی نشوید. حتی دوستان و خانواده شما نیز ممکن است متوجه نشوند.
حتی ممکن است اگر کسی سعی کند در این مورد نظری ابراز کند ناراحت شوید. در این حالت شما به تدریج در انجام امور روزمره و ارتباط با افراد دچار مشکل می شوید

درمان اختلال دو قطبی

 Treatment of bipolar disorder 

اختلال دو قطبی یک ناراحتی با شیوع زیاد است وافراد زیادی را در تمام دنیا از جمله ایران رنج میدهد.

آسیبی که این بیماری در زندگی انسان بر پیکرۀ جسمی واجتماعی و فرهنگی -روانی او وارد میکند بسیار شدیدتر از بیماریهای جسمی دیگر است.اختلال دو قطبی در مراحل مختلف عوارض مختلفی در بر دارد:

درمحله افسردگی این اختلال بی انگیزگی و بی  علاقگی وخلق تنگ باعث میشود که فرد اشتغال و....خود را از دست بدهد و بسیار از زندگی وهمقطارانش عقب بیفتد. گاهی شدت افسردگی به حدیست که حتی باعث اقدام به خودکشی میشود.

در مرحله شیدائی رفتارهای معطوف به هدف فرد افزایش می یابد، از جمله اینکه میل جنسی او افزایش یافته و همراه با کاهش قدرت قضاوتی که در این شرایط بر او مستولی میشود، باعث بی بندو باری و بوجود آمدن رفتارهای دور از شاَََُن از وی میشود ، که خیلی وقتها آبروی وی را زیر سوال می برد.ولخری ودست ودلبازی های وی باعث از دست دادن اموال و....میشود.

بیخوابی ، عصبانیت، پرخاشگری، پرحرفی، بی مبالاتیها، واقدامات ناگهانی ضربات شدیدی برسلامت شخص وارد میکند.

لذا درمان قاطع اختلال دو قطبی ضروریست.

اختلال دو قطبی یک بیماری درازمدت است لذا درمانی طولانی مدت را میطلبد.اختلال دو قطبی میتواند بسیار نوساندار باشد(از افسردگی به شیدائی یا برعکس) بنابراین ممکن است مرتبا نوع درمان عوض شود.گاهی درمان ضد افسردگی وگاهی ضد شیدائی.انچه در ای درمان ثابت میماند درمان تثبیت کنندۀ خلق است.

درمان داروئی

مهمترین داروهای تثبیت کننده خلق شامل : لیتیوم، سدیوم والپروئات، وکاربامازپین و لاموتریژین است که توسط روانپزشک با توجه به خصوصیات بیماری و خود بیمار انتخاب میشود.

ممکن است همزمان داروهای دیگری نیز استفاده شوند ازجمله داروهای کاهنده یا افزایندۀ میل جنسی، داروهای ضد افسردگی(از جمله SSRIs,TCAs,bupropion,...)، خواب آورها، ضداضطرابها، وداروهای ضدسایکوز(OLANZAPINE,RISPERIDONE,ZIPRASIDONE,...) در مواردیکه روانپریشی نیز بر دردهای بیمار افزوده شده باشد.

از نقش روان درمانی در درمان نباید غافل شد چه بسا بسیاری از علائم تشدید کننده، مشکلات بوجود آمده از بیماری، کاهش اعتماد به نفس، اضطراب داشتن این بیماری، سایکواجوکیشنpsychoedjucation برای ادغام این ناراحتی در زندگی بیمار بسیار حائز اهمیت است.

مدت درمان

درمان ابتدائی اگر شدت اختلال دو قطبی شدید نباشد معمولاَ 9 ماه تا یکسال میباشد ، ولی در رواندرمانی ها باید به او آموزش داده شود که مترصد علائم آغازین بیماری باشد(علائمی مثل : کاهش نیاز به خواب، پر حرفی، ولخرجی، افسردگی، افزایش انرژی ومیل جنسی و......).

پس از آن بسیاری از روانپزشکان درمان را پس از دادن اطلاعات فوق قطع میکنند ولی در مواردیکه اختلال دو قطبی شدید بوده باشد این درمان را حداقل برای 2/5 تا 5 سال ادامه میدهند. در موارد عود کننده درمان طولانی مدت لازم است.( درمان پیشگیری کننده از موارد عو د اختلال دو قطبی).

متاسفانه بسیاری از بیماران به علت توجیه نشدن یا اشکالات فرهنگی درخصوص مصرف دارو پساز بهبود اولیه با ایت تفکر که: بیماری درمان شده ودیگر عود نمیکند، درمان نگهدارنده را رها می کنند ونهایتاَ دوباره عوارض  اختلال دو قطبی  گریبانگیرشان میگردد.

به طور کلی درما شامل 4 قسمت است:

1.       درمان حاد بیماری (اختلال دو قطبی)

2.       درمان نگهدارنده maintainance

3.       درمان پیشگیری کنندهprophylactic

4.       درمان عوارض

مبارزه با افکار و باورهای غلط از جمله اعتیاد دار بودن داروهای روانپزشکی، بعضی از داروهای عطاری (وبه اصطلاح درمانهای گیاهی بدون مجوز از وزارت بهداشت)، لای کتاب باز کردن، رمّالی، دعانویسی و احضار ارواح و..... قسمت بزرگی از درمان به حساب می آید .

مراقبتهای شخصی
استفاده از رژیم غذایی مناسب
• نوشیدن مرتب نوشیدنی های غیر شیرین. اینکار به نگه داشتن سطح آب و نمک بدن شما کمک می‌کند.
• غذا خوردن منظم – اینکار به تعادل مایعات بدن کمک می‌کند.
• کاهش مصرف کافیین در چای ، قهوه و نوشابه- این مواد با افزایش ادرار سطح لیتیوم را بالا می‌برند.
تثبیت کننده های دیگر خلقی
گرچه لیتیوم موثرترین تثبیت کننده است، اما داروهای دیگری نیز وجود دارد.سدیم والپروت به اندازه لیتیوم موثر است ..
• رعایت بهداشت خواب.

بهترین دارو برای من کدام است؟
شما باید در این مورد با روانپزشک خود مشورت کنید، اما چند قاعده کلی وجود دارد،
• لیتیوم، سدیم والپروت، اولانزاپین معمولا برای درمان طولانی مدت تجویز می‌گردند.
• کارمازپین برای مواقعی که نوسان خلق سریعتر و متناوب تری دارید پیشنهاد می‌گردد.
• ترکیب دارویی نیز کاهی لازم است
بطور کلی بهترین دارو به وجود شما بستگی دارد. یک دارو ممکن است برای یک نفر مناسب باشد ولی در شخص دیگری اثر خوبی نداشته باشد. اما برای اولین تجویز اصولا دارویی تجویز می‌گردد که تاثیر بیشتری در دیگران نشان داده است.

بدون دارو چه اتفاقی می‌افتد؟
لیتیوم 30 تا 40 درصدازاحتمال عود بیماری کم می‌کند، اما هرچه تعداد دوره های شیدایی شما بیشتر باشد، احتمال عود آن هم بیشتر است.با افزایش سن ، احتمال عود دوره ها همچنان ثابت می‌ماند. حتی ممکن است شما برای مدت طولانی مشکلی نداشته باشید، اما همواره خطر بازگشت وجود دارد.

از چه موقع شروع به مصرف دارو کنیم؟
پس از گذراندن یک دوره، نمی‌توان گفت که دوره های بعدی چه زمانی باز می‌گردند. ممکن است شما مایل به مصرف دارو در این مرحله نباشید مگر اینکه دوره شما بسیار شدید بوده باشد. اگر برای بار دوم مبتلا شوید به احتمال 80 درصد دوره ها عود خواهند کرد. اغلب روانپزشکان در این حالت داروهای تثبیت کننده را پیشنهاد می‌دهند.

برای چه مدت یک داروی تثبیت کننده باید مصرف شود؟
برای حداقل دو سال بعد از یک دوره اختلال و تا 5 سال در حالتهای زیر میتون ادامه داد .
• عود مکرر دوره ها
• دوره جنون
• استفاده از الکل یا مواد مخدر
• داشتن استرس در خانه یا محل کار
در صورت ادامه داشتن مشکل، ممکن است مجبور شوید برای مدت طولانی تری به مصرف دارو ادامه دهید.
اطلاعات بیشتر در باره مصرف داروهای تثبیت کننده در کتابچه های مربوطه وجود دارد.

روشهای درمانی روانشناسیدر فاصله بین دوره های شیدایی یا افسردگی، درمانهای روانشناسی می‌تواند موثر ابشد. این درمانها باید حدود 16 جلسه یک ساعته به مدت 6 تا 9 ماه باشند.
این درمانها شامل:
• تربیت روانی(
Psycho education)- دانستن بیشتر در مورد اختلالات دو قطبی
• تحت نظر داشتن حالت روحی- کمک کردن به شما برای شناخت زمانهای تغییر حالت روحی
• استراتژی خلقی- کمک کردن برای جلوگیری از تغییر حالت روحی به شیدایی یا افسردگی کامل
• کمک برای افزایش مهارتهای سازگاری
• شناخت و رفتار درمانی(
CBT) برای افسردگی

شیدایی- افسردگی

اختلال دوقطبی (bipolar disorder) (یا بیماری شیدایی- افسردگی) یک بیماری روانی است که مبتلایان به آن نوسان‌های خلقی شدیدی را تجربه می‌کنند.
آنها ممکن است دوره‌هایی از بسیار پرانرژی بودن و/یا تحریک‌پذیرشدن یا برعکس دوره‌هایی از غمگینی و نومیدی را بگذرانند. اغلب این بیماران در فواصل این دوره‌های شیدایی (مانی) یا افسردگی، خلق طبیعی دارند.
اختلال دوقطبی دارای زمینه ارثی است و در برخی از خانواده‌ها بیشتر دیده می‌شود. این بیماری به طور معمول در انتهای نوجوانی یا در ابتدای بزرگسالی ظهور می‌کند.
پزشک برای تشخیص این بیماری باید سایر بیماری‌های را که می‌توانند نوسان خلق ایجاد کنند، کنار بگذارد.
دو نوع اختلال دوقطبی وجود دارد.
در اختلال دو قطبی نوع یک بیمار تنها دوره‌های شیدایی (مانی) را تجربه می‌کند.
در اختلال دوقطبی نوع دو بیمار دوره‌هایی از شیدایی خفیف ( هیپومانی) را به همراه دوره‌هایی از افسردگی شدید را تجربه می‌کند.
در دوره‌های شیدایی خفیف (هیپومانی) علائم یک شیدایی یا مانی تمام عیار مانند اختلال کارکرد اجتماعی یا شغلی و علائم روان‌پریشی دیده نمی‌شود.
همین خصوصیت تشخیص اختلال دوقطبی نوع 2 را مشکل می‌کند، زیرا دوره‌های هیپومانی ممکن است صرفا به صورت دوره‌هایی خلاقیت زیاد و کارهای موفقیت‌آمیز گزارش شود.
در اختلال دوقطبی علائم روانپریشی در دوره‌های افسردگی شدید یا مانی (و نه در دوره‌های هیپومانی) ممکن است مشاهده شود.
اختلال دو قطبی در صورت عدم درمان، ممکن است پیامدهایی مانند مختل‌شدن روابط با دیگران، افت کارکرد شغلی و تحصیلی، و حتی خودکشی را به دنبال داشته باشد.
اختلال دوقطبی نه تنها اثراتی بر فرد مبتلا می‎گذارد بلکه آثار جدی روی اعضای خانواده و حتی دوستان فرد مبتلا دارد. تشخیص زود هنگام و به موقع اختلال دوقطبی فاکتور مهمی در مقابله مؤثر با این اختلال است و در صورت عدم تشخیص، می‎تواند منجر به عوارض جدی و حتی خودکشی شود.
اختلال دوقطبی سالیانه بیش از دو میلیون نفر بزرگسال آمریکایی را درگیر می‎کند، لذا اختلال نادری نیست و پزشکان و روانپزشکان آمادگی کمک به شما و خانواده و دوستانتان را دارند.
اگر شما یکی را می‎شناسید که به نظر شما از اختلال دوقطبی رنج می‎برد، بهترین کاری که می‎توانید برای او انجام دهید این است که ارتباط او را با یک پزشک برقرار کنید.
1- به دلیل این که اختلال دوقطبی یک بیماری عودکننده است لازم است درمان پیشگیرانه به مدت طولانی انجام شود. قطع ناگهانی درمان‎های دارویی و یا روانشناسی باعث بازگشت چرخش‎های خلقی مرتبط با بیماری می‎شود.
2- اگر شما به اختلال دوقطبی مبتلا هستید یا فردی را می‎شناسید که به این اختلال مبتلا است، توصیه می‎شود به روانپزشک مراجعه کنید. هر چند پزشکان عمومی ممکن است به تنهایی نتوانند این اختلال را درمان کنند، ولی می‎توانند شما را به یک متخصص ارجاع دهند و این بهترین وضعیت برای دریافت کمک‎ها، حمایت‎ها و اطلاعاتی است که شما برای رویارویی با این اختلال به آن احتیاج دارید.
3- داروهایی وجود داد که به نام ”تثبیت کننده‎های خلق“ شناخته می‎شوند. این داروها توسط روانپزشک برای مبتلایان به اختلال دوقطبی تجویز می‎شوند. این داروها نه‌تنها در موارد بروز اختلال استفاده می‎شوند، بلکه به‌طور پیوسته در ادامه زندگی فرد مبتلا نیز مورد استفاده قرار می‎گیرند و علت آن این است که اختلال دوقطبی عود کننده است. گاهی اوقات برخی داروهای دیگر نیز همراه با داروهای تثبیت کننده خلق تجویز می‎شوند، ولی داروهای همراه غالباً برای دوره کوتاهی مورد استفاده قرار می‎گیرند.
4- درمان‎های غیر داوریی و روانشناسی باید همراه با داروها انجام شوند. این درمان‎ها می‎توانند به صورت جلسات انفرادی (در یک جلسه یا بیشتر) و یا کلاس‎های درمان گروهی باشند. صحبت کردن با فردی که با مشکلات مبتلایان به اختلال دوقطبی آشنا است باعث بهتر شدن نتایج درمانی می‎شود. برای مراجعه به این افراد و این که به کجا مراجعه کنید با روانپزشک خود مشورت نمایید.
5- همیشه آماده مقابله با عود بیماری باشید. فراموش نکنید اختلال دوقطبی به معنای دوره‎های غمگینی و نشاط است و بسیاری از بیماران به عنوان تنها راه رهایی از این وضعیت اقدام به خودکشی می‎کنند. مراقب این وضعیت باشید و در صورت بروز آن، فوراً با پزشک خود و یا با مراکز فوریت پزشکی تماس بگیرید. در این شرایط، حتی اگر عضو خانواده یا دوست شما، تنها یک روز توأم با افسردگی را می‎گذراند، از این که تماس شما با مراکز فوریت باعث اتلاف وقت او شود نترسید، زیرا عواقب تماس نگرفتن می‎تواند بسیار بدتر باشد.
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=38290
http://www.tehranpi.org/content/view/268/124/lang,pr/

علائم هشدار دهنده بیماری روانی چیست؟

 

هر فردی ممکن است در زندگی روزهای بدبیاری و نحس را هر از گاهی تجربه کرده باشد که در این شرایط اغلب شخص احساس خوبی از خود ندارد و یا با موضوعات خاصی دست به گریبان است.

‌انجمن روانپزشکی آمریکا در مقاله‌ای منتشر کرد: وقتی این موضوعات خاص و گریبانگیر آنقدر شدت و قدرت پیدا می‌کنند که تقریبا بر تمام جنبه‌های زندگی شما سایه می‌اندازند، شاید زمان آن فرا رسیده باشد که به یک روانپزشک مراجعه کرده و از وی کمک بگیرید. این انجمن برای شفاف سازی این مطلب فهرستی از علائمی را ارائه و منتشر کرده که نشانه‌های ابتدایی بروز بیماری روانی هستند و باید از جانب یک متخصص ارزیابی و بررسی شود. این علائم عبارتند از:

* احساس نگرانی و اضطراب دائمی یا ترس از چیزهایی که می‌دانید غیر منطقی هستند.

* احساس مداوم غم و افسردگی

* تغییرات خلقی آشکار یا تغییر در شخصیت فرد

* دشواری در انجام کارها و مسوولیتهای روزانه

* تجربه توهم یا افکار غیر واقعی

* تغییرات جدی و مهم در عادات تغذیه‌ای و خواب

* روی آوردن به مواد مخدر یا الکل برای تسکین یافتن

* احساس عصبانیت شدید و رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی

* تفکر خودکشی

پژوهشگران توصیه می‌کنند: در صورت مشاهده این علائم شخص باید برای کمک فوری به پزشک مراجعه کند.

به گفته متخصصان؛ هر فردی ممکن است به بیماری روانی مبتلا شود. این بیماری‌ها می‌توانند پیامد یک اتفاق مصیب بار، جراحت و بیماری باشد و یا هیچ دلیل بارزی نداشته باشد. علائم اختلال روانی معمولا در حدود 20 سالگی بروز می‌کند اما ممکن است خود بیماری حتی تا سالهای پیری مشخص نشود. برخی از سرنخ‌های این قبیل بیماریها نیز در دوران کودکی تثبیت می‌شوند. هرچند علت اصلی بیماری روانی هنوز شناخته شده نیست اما محققان احتمال می‌دهند که بروز اختلال بیولوژیک در مغز می‌تواند عامل تظاهر این قبیل اختلالات باشد.

براساس این گزارش؛ با درمان موثر امکان بهبودی وجود دارد. درمان این نوع بیماری اغلب یک پروسه چند گانه شامل اقداماتی چون مصرف دارو، روان درمانی، تغذیه، حمایت جامعه و خانواده و تغییر در سبک زندگی است.

برای بهبود یافتن، استراحت نیز ضروری است. گاهی ممکن است چندین هفته طول بکشد تا مصرف دارو تاثیر بگذارد. علت نیاز بیمار به استراحت زیاد تنبلی یا عدم همکاری نیست بلکه در واقع تاثیر بیماری است که مغز و جسم فرد را ناتوان می‌کند.

شایان ذکر است که حمایت و درک خانواده و جامعه و اطرافیان هسته اصلی درمان بیماریهای روانی است.

افسردگی

 شرح بیماری
افسردگی‌ عبارت‌ است‌ از احساس‌ غم‌، دلسردی‌، یا ناامیدی‌ به‌ مدت‌ حداقل‌ 2 هفته‌ در اغلب‌ روزها و اغلب‌ ساعات‌ روز، به‌ علاوه‌ علایم‌ همراه‌.
    علایم‌ شایع‌
از دست‌ دادن‌ علاقه‌؛ بی‌حوصلگی‌ و دل‌زدگی‌؛ ناتوانی‌ از لذت‌ بردن‌
احساس‌ ناامیدی‌؛ بی‌حالی‌ و خستگی‌
بی‌خوابی‌؛ خواب‌ زیاد یا ناراحت‌
گوشه‌گیری‌ اجتماعی‌؛ احساس‌ بی‌ارزش‌ بودن‌ ومورد نیاز نبودن‌
بی‌اشتهایی‌ یا پرخوری‌؛ یبوست‌
از دست‌ دادن‌ میل‌ جنسی‌
مشکل‌ داشتن‌ در تصمیم‌گیری‌؛ مشکل‌ داشتن‌ در تمرکز
یکباره‌ به‌ گریه‌ افتادن‌ بدون‌ توضیح‌ مشخص‌
احساس‌ گناه‌ شدید به‌ خاطر وقایع‌ بی‌اهمیت‌ یا خیالی‌
تحریک‌پذیری‌؛ بی‌قراری‌؛ افکار خودکشی‌
دردهای‌ مختلف‌، مثل‌ سردرد، درد قفسه‌ سینه‌ بدون‌ شواهدی‌ از بیماری‌ جسمی‌
    علل‌
برای‌ بیماری‌ افسردگی‌ واقعی‌ هیچ‌ علت‌ یگانه‌ و روشنی‌ نمی‌توان‌ متصور بود. بعضی‌ از عوامل‌ زیست‌شناختی‌ مثل‌ بیماری‌های‌ جسمی‌، اختلالات‌ هورمونی‌، یا بعضی‌ داروها می‌توانند نقش‌ داشته‌ باشند.
عوامل‌ اجتماعی‌ و روانی‌ نیز می‌توانند نقش‌ داشته‌ باشند.
اختلالات‌ ارثی‌ نیز می‌توانند مؤثر باشند.
بروز این‌ حالت‌ ممکن‌ است‌ با تعداد وقایع‌ ناراحت‌کننده‌ زندگی‌ فرد ارتباط‌ داشته‌ باشد.
    عوامل تشدید کننده بیماری
عصبانیت‌ یا احساس‌ دیگری‌ که‌ فرو خورده‌ شده‌ باشد.
داشتن‌ شخصیتی‌ وسواسی‌، منظم‌ و جدی‌، تکامل‌گرا، یا شدیداً وابسته‌
سابقه‌ خانوادگی‌ افسردگی‌
وابستگی‌ به‌ الکل‌
شکست‌ در کار، ازدواج‌، یا روابط‌ با دیگران‌
مرگ‌ یا فقدان‌ یکی‌ از عزیزان‌
از دست‌ دادن‌ یک‌ چیز مهم‌ (شغل‌، خانه‌، سرمایه‌)
تغییر شغل‌ یا نقل‌ مکان‌ به‌ یک‌ جای‌ جدید
انجام‌ بعضی‌ از اعمال‌ جراحی‌ مثل‌ برداشتن‌ پستان‌ به‌ علت‌ سرطان‌
وجود یک‌ بیماری‌ یا معلولیت‌ عمده‌
گذر از یک‌ مرحله‌ از زندگی‌ به‌ مرحله‌ای‌ دیگر، مثلاً یائسگی‌ یا بازنشستگی‌
استفاده‌ از بعضی‌ از داروها مثل‌ رزرپین‌، داروهای‌ مسدودکننده‌ بتا آدرنرژیک‌، یا بنزودیازپین‌ها
محرومیت‌ از داروها و مواد محرک‌ مثل‌ کوکائین‌، آمفتامین‌ها، یا کافئین‌
بعضی‌ از بیماری‌ها مثل‌ دیابت‌، سرطان‌ لوزالمعده‌، و اختلالات‌ هورمونی‌
    پیشگیری‌
تغییرات‌ عمده‌ زندگی‌ را پیش‌بینی‌ و آمادگی‌ لازم‌ برای‌ مواجهه‌ شدن‌ با آنها را کسب‌ کنید.
حتی‌الامکان‌ از عوامل‌ خطر پرهیز کنید.
   عواقب‌ مورد انتظار
در بسیاری‌ از موارد، بیماری‌ خود به‌ خود خوب‌ می‌شود، اما با کمک‌ گرفتن‌ از پزشک‌ می‌توان‌ مدت‌ افسردگی‌ را کم‌ کرد و روش‌های‌ مقابله‌ با افسردگی‌ را فرا گرفت‌. عود افسردگی‌ شایع‌ است‌. درصد بهبودی‌ بالا است‌، حتی‌ اگر فرد به‌ هنگام‌ افسردگی‌، نسبت‌ به‌ بهبودی‌ خود دید منفی‌ داشته‌ باشد.
    عوارض‌ احتمالی‌
خودکشی‌. علایم‌ هشداردهنده‌ آن‌ عبارتند از: ـ گوشه‌گیری‌ از خانواده‌ و دوستان‌ ـ عدم‌ توجه‌ به‌ ظاهر خود ـ به‌ زبان‌ آوردن‌ این‌ که‌ فرد می‌خواهد «همه‌ چیز را تمام‌ کند» یا اینکه‌ «زیادی‌ است‌ و مزاحم‌ دیگران‌.» ـ شواهدی‌ از داشتن‌ نقشه‌ برای‌ خودکشی‌ (مثلاً نوشتن‌ وصیت‌نامه‌ یا توجه‌ به‌ یک‌ سلاح‌ قتاله‌) ـ خوشحالی‌ ناگهانی‌ پس‌ از احساس‌ نومیدی‌ طولانی‌ مدت‌ ـ عدم‌ بهبود افسردگی‌
    درمان‌
    اصول‌ کلی‌
در صورتی‌ که‌ علایم‌ خفیف‌ تا متوسط‌ باشند، روش‌های‌ به‌ عهده‌ گرفتن‌ مراقبت‌ از خود را در پیش‌ گیرید:
با دوستان‌ و خانواده‌ صحبت‌ کنید.
به‌ طور منظم‌ ورزش‌ کنید.
یک‌ رژیم‌ غذایی‌ متعادل‌ و کم‌چرب‌ داشته‌ باشید.
الکل‌ مصرف‌ نکنید؛
کارهای‌ عادی‌ زندگی‌ خود را ادامه‌ دهید.
فیلم‌های‌ خنده‌دار و شاد ببینید.
در صورت‌ امکان‌ به‌ تعطیلات‌ بروید.
احساسات‌ خود را در یک‌ دفتر خاطرات‌ روزانه‌ بنویسید.
سعی‌ کنید مشکلات‌ در روابط‌ با دیگران‌ را حل‌ کنید (البته‌ بهتر است‌ که‌ در این‌ زمان‌ تصمیمات‌ عمده‌ نگیرید).
تا حدی‌ که‌ می‌توانید فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری خود را حفظ‌ کنید.
مسؤولیت‌های‌ خود را تا زمان‌ بهبودی‌ به‌ فرد دیگری‌ واگذار کنید.
به‌ گروه‌های‌ حمایتی‌ در مورد افسردگی‌ بپیوندید.
   داروها
داروهای‌ ضدافسردگی‌ برای‌ بعضی‌ از افراد که‌ افسردگی‌ طولانی‌مدت‌ یا نسبتاً شدید دارند.
لیتیم‌ برای‌ مواردی‌ که‌ دوره‌هایی‌ از سرخوشی‌ غیرطبیعی‌ و افسردگی‌ متناوباً رخ‌ می‌دهند.
   فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد. فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری ها و علایق‌ روزانه‌ را حفظ‌ کنید حتی‌ اگر حوصله‌ آنها را ندارید.
   رژیم‌ غذایی‌
یک‌ رژیم‌ عادی‌ و متعادل‌ داشته‌ باشید حتی‌ اگر اشتها به‌ غذا ندارید.
    درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان علایم‌ افسردگی‌ دارید.
اگر احساس‌ تمایل‌ به‌ خودکشی‌ یا ناامیدی‌ دارید.