آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

چه وقت ازبیماری با دیگری سخن بگویید

 حرف زدن از وضعتان: چه وقت از آن با دیگری سخن بگویید


وب‌سایت 
Healthline هفت نکته به شما پیشنهاد می کند تا زمانی که نیاز به درددل و بحث در مورد بیماری دوقطبی خود با دوستان، خانواده، فرد مورد علاقه و حتی با رئیس تان دارید، از آن ها استفاده کنید.

چه دیروز و چه 20 سال پیش دوقطبی بودن در شما تشخیص داده شده باشد، وقت‌هایی هست که حس می کنید احتیاج دارید در مورد شرایط خود با کسی درددل کنید. دلیلی ندارد هر بار با غریبه ای مثل نوجوانی که در رستوران سر خیابان کار می کند حرف بزنید، اما گاه خانواده، دوستان و بعضی روابط خانوادگی چاره ای جز این باقی نمی گذارند.

 


وب‌سایت 
Healthline هفت نکته به شما پیشنهاد می کند تا زمانی که نیاز به درددل و بحث در مورد بیماری دوقطبی خود با دوستان، خانواده، فرد مورد علاقه و حتی با رئیس تان دارید، از آن ها استفاده کنید.

چه دیروز و چه 20 سال پیش دوقطبی بودن در شما تشخیص داده شده باشد، وقت‌هایی هست که حس می کنید احتیاج دارید در مورد شرایط خود با کسی درددل کنید. دلیلی ندارد هر بار با غریبه ای مثل نوجوانی که در رستوران سر خیابان کار می کند حرف بزنید، اما گاه خانواده، دوستان و بعضی روابط خانوادگی چاره ای جز این باقی نمی گذارند.

شیوه ای که با آن از وضعیت خود با فردی دیگر حرف می زنید، کاملا بستگی به انتخاب شما دارد. از آنجا که بسیاری از مردم تا وقتی شخصا با یک اختلال روانی روبرو نشده باشند، قادر به درک آن نیستند، شوخ طبعی در چنین موقعیتی می تواند کارساز باشد.

به علاوه بهتر است به آنچه به شخص دیگر می گویید، به مواردی مانند داروها، روان درمانی، حسی که درباره ی اختلال خود دارید و تاثیرهایی که بر زندگی تان گذاشته است، دقت کنید.  بسته به موقعیتی که در آن هستید، شاید کم گویی بهترین انتخاب باشد.

اگر سوال های یک شخص باعث شد احساس ناراحتی کنید، با آرامش این احساس خود را بیان کرده و گفت و گو را تمام کنید. می توانید به آن شخص بگویید که در آن لحظه آمادگی صحبت کردن در این مورد را ندارید، اما در زمان مناسب بیشتر از این موضوع با او حرف خواهید زد.

مهم ترین مساله این است که رودربایستی نداشته باشید و تنها از چیزهایی حرف بزنید که دوست دارید با دیگری در میان بگذارید.

توصیه ی ما این است که برای صحبت کردن درباره ی اختلال دوقطبی از لحنی ساده و غیراحساساتی استفاده کنید، درست شبیه حالتی که می خواهید از یک نقص جسمی حرف بزنید.

بعضی اوقات خوب است که یک مکالمه ی خیالی را تمرین کنید. مثلا این که زانودرد دارید. در مورد آن به دیگری توضیح دهید که چطور ممکن است به خاطر این درد گاهی نتوانید در فعالیتهای جمعی مانند رفتن به کوه شرکت کنید. همچنین می توانید بگویید که بعضی وقتها درد نمی گذارد شما با دیگری دم خور شوید، اینکه این موضوع چقدر برایتان ناخوشایند است، اما مسوولیت این دوری را به عهده می گیرید، و اینکه لازم است برای پیشگیری از درد بیشتر، دارو مصرف کنید.

{توضیح من: فکر می کنم در قسمت آخر این پاراگراف در مورد چیزی غیر از زانو درد  صحبت میشه، که اون رو تغییر دادم. و همین طور جمله ی آخر رو که مربوط به الکل میشه}

اگر بتوانید این جمله ها را بدون احساساتی شدن و با لحنی ساده در مورد زانویتان بگویید (یعنی مثلا وارد جزییاتی مانند نتایج عکسهای MRIنشوید)، آن وقت از همین شیوه برای حرف زدن از اختلال دوقطبی استفاده کنید.

با این حال، کلماتی که  به کار می برید کاملا به انتخاب خودتان بستگی دارد. اگر دوست داشته باشید در هنگام صحبت از این موضوع خودتان را «دیوانه» بنامید، مشکلی نیست، به شرطی که رابطه ی میان شما به نقطه ی اعتماد و صمیمیّت رسیده باشد.

اگر دو طرف بتوانند احترام متقابل را حفظ کنند، استفاده از طنز در مورد جنبه های ناخوشایندِ موضوع باعث راحتی بیشتر در مکالمه خواهد شد. اما اگر رابطه هنوز به چنین نقطه ای نرسیده باشد، اجتناب از کلمات عامیانه، شوخی یا طنز تلخ بهتر است.

در یک رابطه ی عاطفی

معیار یک رابطه ی سالم، اعتماد است. هر چه بیشتر بتوانید به شخص مقابلتان اعتماد کنید و از رازهایتان بگویید، در رابطه ی خود، و همچنین در کنترل وضعیت تان؛ موفقیت بیشتری خواهید داشت. رازگویی رابطه و پیوند را محکمتر خواهد کرد.

طرف مقابل شما کافی است یک همراه باشد. اگر یک همراه داشته باشید که بتوانید رازهایتان را به او بگویید شما را به شدت در درمان و شرایط سخت کمک خواهد کرد، و همچنین به آن فرد امکان می دهد از آن چه بر شما می گذرد درک درستی پیدا کند. با دانستن، او برای روبرو شدن با دوره های شیدایی یا افسردگی شما آمادگی بهتری خواهد داشت و می تواند در هر دو وضعیت به شما در کنترل آنها کمک کند.

اگر درگیر یک رابطه ی عاطفی هستید اما برای پرده برداشتن از وضع خود به فرد مقابلتان اعتماد ندارید، به احتمال زیاد  یک رابطه ی اشتباه  را آغاز کرده اید.

در یک رابطه ی عاطفی نوپا

لزومی ندارد در اولین قرارتان، اختلال دوقطبی تان موضوع بحث باشد. اما هر چه به قرارهای بیشتری می روید، پرده‌برداشتن از وضعیتتان لازم خواهد شد.

اگر روند حرفهایتان به طور تصادفی به سلامتی روان کشیده شد (مثلا طرف مقابل تان از مشکلاتی در خانواده اش حرف بزند)، موقعیت خوبی برای اشاره کردن به وضیعتتان پیش آمده است.

اما این احتمال که این موضوع چنین آسان در گفتگوهایتان ظاهر شود زیاد نیست. پس باید زمان مناسبی را برای صحبت از این موضوع با آن فرد انتخاب کنید. دیر یا زود زمانی خواهد رسید که دیگر باید به اجبار به این وضعیت اعتراف کنید: متاسفانه اختلال دوقطبی موردی است که اغلب بدون میل و اطلاع قبلی ظاهر می شود.

آسان ترین راه برای آغاز صحبت در این مورد در یک مکان آرام و بدون مزاحمت دیگران است. وضعیت خود را توضیح دهید، از اینکه چه تاثیری بر شما می گذارد و همچنین کارهایی که برای درمان آن انجام می دهید، صحبت کنید. برخی افراد ممکن است در این نقطه واکنش خوبی نشان ندهند، ولی یک همراه خوب وضعیت شما را می پذیرد و شما را در تمام راه تنها نمی گذارد.

شاید اگر شما بتوانید به تنهایی وضعیت خود را کنترل کنید، مشکل خاصی پیش نیاید، اما اگر واقعا می خواهید آن فرد شریک زندگی تان شود، پرده برداشتن از اختلال دوقطبی قدم بزرگی برای ایجاد اعتماد است.

به خانواده

خانواده ی شما به شما عشق می ورزند و شما را در هرچه انجام دهید حمایت می کنند، حتی اگر گاهی این عشق را به شیوه هایی نامتعارف بروز دهند. اعضای اصلی خانواده تان باید اولین کسانی باشند که از وضعیت شما باخبر می شوند زیرا با این آگاهی حمایت آنها شما را بیشتر از آنکه فکرش را کنید، یاری خواهد کرد.

راحت ترین راه این است که اعضای خانواده را دور هم جمع کنید یا به صورت تلفنی به آنها اطلاع دهید. هیچوقت آن را به صورت یک اطلاعیه ی مهم درنیاورید که در جمع های خانوادگی، مثل مهمانی ها، اعلام شود. فایده ای ندارد که برای موضوعی مانند اختلال دوقطبی به نقل محفل دیگران تبدیل شوید.

چون اختلال دوقطبی ریشه هایی ژنتیکی دارد، تشخیص بیماری شما می تواند دیگر اعضای خانواده ی شما را در صورت تجربه ی علامت های هشداردهنده کمک کند.

اگر با برخی از اعضای خانواده تان رابطه ی چندان خوبی ندارید، در صورت عدم تمایل، لازم نیست چیزی به او بگویید.

به رئیس تان در محل کار

در کشور آمریکا، قانونی برای حمایت از افراد دچار ناتوانی های طبیعی (Americans With Disabilities Act) وضع شده است مطابق با این قانون کسی نمی تواند شما را تنها به خاطر ابتلا به اختلال دوقطبی از کار اخراج کند، مگر اینکه این وضعیت شما را از انجام وظایفتان بازبدارد یا در محیط کاری تان برای خود یا دیگران  خطری ایجاد نمایید.

آیین نامه ی استخدامی مربوط به شغل خود را مطالعه کنید تا بدانید که آیا در آن الزامی برای گفتن از شرایط تان به رئیس یا مسوول نیروی انسانی آمده است. در برخی مشاغل پرخطر مانند آتش‌نشانی یا نیروی پلیس،  ممکن است معاینه های سالیانه ای انجام شود تا معین گردد که آیا وضعیتتان ممکن است در شغلتان مخاطره آمیز باشد.

تصمیم گیری در مورد اینکه به رئیس تان در محل کار از وضعیت خود بگویید یا نه، کاملا به خودتان بستگی دارد. شاید بهتر باشد از اختلال دوقطبی خود اشاره ای به رئیس تان نکنید، مگر اینکه مطمئن باشید احتمال به مخاطره افتادن شغلتان ناشی از آن، پیش خواهد آمد.

به همکاران در محل کار

مجبور نیستید به تمام همکارانتان بگویید به چه اختلالی دچار هستید. اما ممکن است گفتن آن به چند نفر از همکاران نزدیکتان مفید باشد. به آنها نیز، مانند  بقیه موارد، در مورد اختلال خود توضیح دهید و این حق را برای خود محفوظ بدارید که هرگاه دوست نداشتید، در مورد آن حرف نزنید.

رابطه ی شما با همکارتان هر چقدر هم دوستانه باشد، یک رابطه ی حرفه ای است. پس لزومی ندارد از همه چیز را به او بگویید.  فایده ی آگاه کردن دیگران این است که آنها حال شما را بهتر می فهمند و درک بهتری از اثر این اختلال بر شرایط کاری تان به دست خواهند آورد.

در هر نوع رابطه به طور کلی

از نظر من در دوستی یا روابط حرفه ای، تنها وقتی به صحبت از این اختلال نیاز خواهد شد که امکان به خطر افتادن آن رابطه به خاطر اثرات این وضعیت زیاد باشد. اگر خطری متوجه رابطه نباشد، درست همان طور که فشارخون ربطی به دیگران ندارد، لزومی به اگاه کردن دیگران از این اختلال خود ندارید. اگر گاهی به طور تصادفی بحث به این سمت کشیده شود و دوست داشته باشید اشاره ای به خود کنید، اشکالی ندارد. حفظ حریم خصوصی شما  تصمیمی شخصی و از آن شما است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد