اختلال رفتاری در تشخیص (disorder Bipolar) یک نوع بیماری روانی است که با ایجاد اختلال در نفر باعث بروز تغییرات و دگرگونی های ناگهانی در رفتار ، حالات ، انرژی و توانایی عملکرد فرد مبتلا می شود . ممکن است هر فردی در زندگی شخصی به دلایل مختلف مانند شرایط محیط زندگی ، فشار کاری و ... تغییراتی در حالات و رفتار خود مشاهده کند مثلا این که یک روز کاملا شاد و بشاش و پر انرژی است و در روز دیگر افسرده و کسل و بی حال ، این قبیل تغییرات در حالات رفتار انسان طبیعی است و گاهی پیش می آید و با بیماری دو شخصیتی کاملا متفاوت است . این بیماری می تواند در پی یک خودکشی ناموفق ، بر هم خوردن یک رابطه عاطفی ، طلاق و جدایی و از دست دادن شغل و تهدید شدن موقعیت اجتماعی فرد رخ دهد . یک خبر خوب برای همه این بیماران این است که اختلال دو شخصیتی قابل درمان است و بیماران پس از طی کردن پروسه درمانی خود می توانند از یک زندگی عادی لذت ببرند .
طی آخرین آمار منتشر شده در کشور آمریکا بیش از 2 میلیون نفر به این اختلال رفتاری مبتلا هستند . نشانه های این بیماری روانی معمولا در پایان دوره کودکی و شروع بلوغ می نماید و حداکثر موارد در سنین بزرگسالی خود را نشان می دهد . بنابراین ممکن است فردی سالها از این اختلال رفتاری رنج ببرد ولی به دنبال تشخیص و درمان آن نباشد .
این اختلال رفتاری با تغییرات بسیار زیاد در رفتار و حالات روحی فرد همراه است و دامنه این تغییرات از افسردگی ، ناراحتی و ناامیدی بسیار شدید تا شادی و خوشی جنون آمیز گسترده است و در فاصله میان این دو قطب بیماری ، فرد یک دوره زمان را نیز طی می کند .
همراه با این تغییرات در رفتار و حالات بیمار ، تغییرات عمده ای نیز در میزان انرژی و نحوه عملکرد بیمار رخ می دهد . دوره فراز و اوج گرفتن حالات و رفتار را دوره جنون یا « مانیا » و زمان بهبود و کاهش شدید رفتارها را دوره افسردگی می نامند .
- افزایش محسوس در میزان انرژی و فعالیت بیمار ، ناآرامی و بی قراری
- رفتارها و حالات ناشی از شادی و خوشحالی بیش از حد
- تحریک پذیری و زود رنجی شدید
- بی ثباتی و ناپایداری عقاید و به قول معروف از شاخه ای به شاخه دیگر پریدن
- سریع و تند و بدون تامل صحبت کردن
- حواس پرتی و عدم تمرکز
- بی خوابی و بد خوابی های شبانه
- عدم توانایی جهت قضاوت میان خوب و بد ، درست و نادرست
- تمایل به خوشگذرانی و ولگردی های مداوم بروز رفتارهای غیر عادی
- افزایش شدید تمایلات جنسی
- تمایل به مصرف داروهای خواب آور
- بروز رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی بدون دلیل
تشخیص این دوره از بیماری بسیار آسان است ، بویژه اگر بروز حداقل 3 تا از رفتارهای ذکر شده در بالا بیش از یک بار در روز اتفاق بیفتد و این علائم هر روز به دمت یک هفته تکرار می شود .
- افسردگی ، ناراحتی و بی احساسی
- احساس ناامیدی و گناه و بدبینی نسبت به هر چیز
- احساس بی ارزشی و بی هدف بودن
- از دست دادن علاقه و لذت در مورد مسائلی که پیش از این از آنها لذت می برده است
- کم شدن شدید انرژی و احساس رخوت و کسلی شدید
- عدم توانایی در یادآوری مسائل ، تصمیم گیری و تمرکز
- احساس خواب آلودگی شدید در تمام طول روز
- کاهش یا افزایش محسوس وزن بدن
- بروز دردهای مزمنی که دلیل آن ناراحتی و بیماری جسمی نباشد
- فکر کردن به مرگ و خودکشی و حتی تلاش برای خودکشی
چناچه فردی 5 مورد از موارد ذکر شده را هر روز به مدت دو هفته نشان دهد ، اختلال رفتاری 2قطبی در او تشخیص داده می شود . ممکن است این فراز و نشیب های رفتاری و شخصیتی برای خود بیمار قابل توجه و محسوس نباشد و به عبارت دیگر وی از قبول واقعیت طفره برود . این وظیفه خانواده و دوستان بیمار است تا هر چه سریعتر جهت درمان و بهبود شرایط روحی او اقدام نمایند . زیرا با گذشت مدت زمان طولانی از بیماری پروسه درمانی طولانی تر و سخت تر می شود .
گاهی اوقات بیمار در دوره اوج بیماری علایمی از روان پریشی و اختلالات روانی مانند توهم و فکر و خیالات واهی از خود نشان می دهد . مثلا عنوان می کند که قادر است چیزهایی را ببیند که افراد عادی نمی توانند ببینند و یا مصرانه بر عقاید و تفکراتی پافشاری می کند که با هیچ منطق و استدلالی قابل توجیه نیست .
گاهی اوقات برخی افراد جنون و افسردگی را تواما و در یک زمان بروز می دهند که به آن حالت دو قطبی ترکیبی گویند . مثلا در این شرایط فرد بیمار ممکن است به طور همزمان هم بسیار غمگین و نا امید باشد و هم شدیدا احساس پر انرژی و فعال بودن داشته باشد .
تشخیص بیماری دو قطبی یا دو شخصیتی
این اختلال رفتاری مانند سایر بیماری های روحی و ذهنی است و از طریق معاینه فیزیکی و سی تی اسکن و یا آزمایش خون تشخیص داده نمی شود ، بنابراین تشخیص آن بر عهده کارشناسان روان شناسی و روانپزشکی و از طریق اثبات علایم و نشانه های این بیماری امکانپذیر است . در این راه تنها کسی که می تواند به بیمار کمک کند روانپزشک است . تشخیص این بیماری به ویژه در مراحل اولیه آن بسیار حائز اهمیت است . زیرا اقدام به خودکشی یکی از شایع ترین تبعات این بیماری روانی است . بنابراین تشخیص به موقع بیماری و اقدام جهت درمان آن می تواند فرد را از مرگ نجات دهد .
علل و عوامل به وجود آورنده بیماری دو شخصیتی
دانشمندان معتقدند از آنجایی که این بیماری در خانواده به ارث می رسد و احتمال بروز بیماری در کودکان که یکی از والدین به اختلال دو شخصیتی مبتلاست ، بسیار بیشتر است ، پس مساله ژنتیک در بروز آن نقش دارد . اما لازم به ذکر است که ژنتیک به تنهایی در آن دخیل نیست و فاکتورهای دیگری هم در این بیماری نقش دارند . از جمله می توان به ساختار و فعالیت مغز و فاکتورهای محیطی اشاره کرد . اخیرا با استفاده از تکنیک های جدید عکسبرداری و تصویر برداری از مغز به وسیله MRI ، FMRI ، PET دانشمندان به این نتیجه رسیدند که مغز بیماران مبتلا به اختلال دو شخصیتی از نظر نحوه عملکرد با مغز یک انسان سالم متفاوت است .
بنابراین امید است که با تلاش و تحقیق بیشتر در این زمینه درمان قطعی بیماران محرز شود . برای درمان چنین بیمارانی علاوه بر مشاوره های روان شناسی ، از درمان دارویی جهت کنترل حالت ها و علائم بیماری نیز استفاده می شود .
نقش غده تیروئید در این بیماری
در افراد مبتلا به اختلال دو شخصیتی ، اختلال و تغییر در عملکرد غده تیروئید بسیار مشخص تر و جدی تر است . زیرا افزایش یا کاهش شدید هورمون تیروئید منجر به تغییرات رفتاری بارز و مشخص می شود بنابراین کنترل سطح هورمون تیروئید و درمان پر کاری و کم کاری تیروئید در افراد مبتلا به این بیماری روانی بسیار مهم است .
نقش نزدیکان بیمار در درمان وی
افراد مبتلا به بیمارانی های روحی و روانی از جمله بیماران مبتلا به دو شخصیتی به حمایت و کمک افراد خانواده و دوستان خود نیازمندند . در بسیاری از موارد دیده شده است که تشویق و کمک نزدیکان این بیماران در کوتاه تر شدن پروسه درمانی بسیار موثر بوده است . برخورد این بیماران نیاز به بستری شدنهای طولانی مدت در بیمارستان های روانی دارند و قطعا در این زمان بیشتر از هر وقت دیگری به حمایت و تشویق و دلگرمی نزدیکان و دوستان خود محتاجند . گاهی اوقات افراد خانواده مجبور هستند خود را با شرایط بیمار وفق دهند گرچه این کار بسیار مشکل است ، اما تحمل و کمک به بیمار واقعا ضروری و مهم است .
ملحق شدن به گروههای پشتیبان یعنی گروهی از افراد که همگی به این اختلال رفتاری مبتلا هستند و بحث و تبادل نظر در درمان بیماران بسیار تاثیر گذار است
/ روحیه خوب
اختلال دوقطبی با تغییرات و بالا و پایین رفتنهای اخلاقی بین هیجان و افسردگی شناخته میشود. در طول دوره هیجان، فرد ممکن است از واقعیت جدایی کامل پیدا کند.
در جنون خفیف یا هیپومانیا که یکی از علائم این اختلال است، فرد وضعیت بسیار پرانرژی پیدا میکند اما هوشیاری خود به واقعیت را از دست نمیدهد.
دکتر بیردن میگوید، "جنون خفیف میتواند وضعیت واقعاً لذتبخشی باشد. روحیه فرد به شدت تقویت میشود و انرژی و خلاقیت بسیار زیادی پیدا میکند و به نشاط میرسد. این قسمت بالای اختلال دوقطبی است."
۲/ ناتوانی در انجام کارها
پُر بودن خانه از انبوه کارهای نیمهتمام یکی از ویژگیهای اختلال دوقطبی است. افرادیکه بتوانند از انرژی خود وقتی در فاز هیپومانیا هستند استفاده کنند میتواند بازده بسیار خوبی داشته باشند.
این افراد معمولاً از یک کار سراغ کار دیگر میروند، پروژههای غیرواقعبینانه دارند که معمولاً ناتمام میماند.
دکتر دان مالون (Don Malone) مدیر مرکز سلامت رفتاری و دپارتمان روانپزشکی کلنیک کلیولند در اوهایو میگوید، "این افراد معمولاً قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون کار را شروع میکنند بدون اینکه بتوانند آنها را به اتمام برسانند."
۳/ افسردگی
فردی که در وضعیت افسردگی اختلال دوقطبی است درست شبیه به فردی که افسردگی عادی دارد به نظر خواهد رسید. دکتر مالون میگوید، "آنها همان مشکلات افرادیکه دچار افسردگی معمولی هستند را با انرژی، اشتها، خواب و تمرکز خواهند داشت."
متاسفانه، قرصهای ضدافسردگی معمولی به تنهایی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مناسب نیست. حتی ممکن است چرخههای تغییر روحیه را در این افراد بیشتر کند و یا فرد را به اپیزود جدایی از واقعیت بفرستد.
او می گوید، "داروهای ضدافسردگی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی میتواند خطرناک باشد زیرا ممکن است آنها را دچار جنون کند."
۴/ آسیبپذیری
برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دچار "جنون ادغامی" شوند که در آن علائم افسردگی و هیجان را همزمان تجربه میکنند. در این وضعیت، این افراد معمولاً به شدت آسیبپذیر میشوند.
همه آدمها روزهای بد در زندگی دارند به همین دلیل است که تشخیص این نوع دوقطبی بسیار دشوارتر است.
دکتر بیردن میگوید، "همه ما گاهیاوقات آسیبپذیر و دمدمیمزاج میشویم اما در افرادی که دچار اختلال دوقطبی هستند این وضعیت شدیدتر است تاجاییکه در روابط آنها ایجاد مشکل میکند، مخصوصاً وقتی فرد بگوید، نمیدانم چرا اینقدر آسیبپذیرم واقعاً نمیتوانم آن را کنترل کنم."
۵/ تند حرف زدن
بعضی افراد ذاتاً پرحرف هستند اما "حرف زدن زورکی یکی از متداولترین نشانههای اختلال دوقطبی است.
دکتر بیردن میگوید، این نوع حرف زدن زمانی اتفاق میافتد که فرد در یک مکالمه دونفره نیست. فرد تند تند حرف میزند و اگر سعی کنید حرف بزنید، مطمئناً این اجازه را به شما نخواهند داد. همچنین این افراد معمولاً از موضوعی به موضوع دیگر میپرند.
۶/ مشکل در محلکار
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً سر کار مشکل دارند زیرا بسیاری از علائم آنها در توانایی آنها برای انجام کارهایشان و برابری با بازده کاری همکارانشان اخلال ایجاد میکند.
علاوه بر مشکل در تمام کردن کارها، ممکن است دچار اختلال خواب، آسیبپذیری و مشکلات رفتاری فاز هیجان و افسردگی سایر زمانها باشند که موجب خوابیدن بیش از اندازه و سایر مشکلات روحی و رفتاری میشود.
دکتر مالون اعتقاد دارد که بسیاری از مشکلات این افراد در محل کار مشکلات بینفردی هستند.
۷/ اعتیاد به الکل و موادمخدر
دکتر بیردن میگوید، حدود ۵۰ درصد از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دچار مشکل اعتیاد نیز هستند، مخصوصاً اعتیاد به الکل.
بسیاری از این افراد وقتی در فاز هیجان هستند به الکل روی میآورند تا کمی خود را آرامتر کنند و در زمانهای افسردگی نیز برای تقویت روحیه خود باز به الکل روی میآورند.
۸/ دمدمی مزاجی
وقت این افراد در فاز هیجان هستند، دچار اعتمادبهنفس ... میشوند.
دکتر مالون میگوید، "آنها احساس بزرگی میکنند و عواقب آن را در نظر نمیگیرند. همه چیز به نظرشان خوب میرسد."
دو مورد از متداولترین رفتارهایی که از این ناشی میشود اعتیاد و بیبندوباری و رفتارهای جنسی نامتعارف است. او ادامه میدهد، "بیماران زیادی داشتهام که روابط جنسی داشتهاند که اگر در فاز جنون و هیجان نبودند، به هیچ عنوان انجام نمیدادند. در این فاز آنها رفتارهایی از خود نشان میدهند که با وضعیت طبیعی آنها تطابق ندارد."
۹/ مشکلات خواب
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد میخوابند و همیشه احساس خستگی دارند.
در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی میخوابند اما هیچوقت احساس خستگی نمیکنند.
حتی با چند ساعت در شبانهروز احساس بسیار خوب و شادی دارند و انرژی بسیار بالایی دارند.
دکتر بیردن میگوید تنظیم یک برنامه خواب مشخص برای این بیماران، اولین کاری است که برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام میدهد.
۱۰/ پرواز افکار
تشخیص این نشانه کمی دشوار است اما وقتی فرد در فاز جنون است زیاد اتفاق میافتد. افراد تصور میکنند که ذهنشان در حال مسابقه است و قادر به کنترل آن نیستند و نمیتوانند افکارشان را کندتر کنند.
این پرواز افکار گاهی در حرف زدن اجباری هم اتفاق میافتد.
دکتر بیردن میگوید، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است تشخیص ندهند یا نپذیرند که ذهنشان غیرقابل کنترل شده است.
گاهی شاد و شنگول و گاهی بدخلق و عصبی.گاهی خندان و با روی گشاده جواب خانواده را میدهیم و گاهی با عصبانیت.
این حالت، نشانگر بیماری روانی است که پزشکان به آن بیماری دوقطبی میگویند. در جامعه ما به دلایل مختلف این بیماری رایج است و خیلی از ما این ویژگیها را جدی نمیگیریم و برای معالجه آن حاضر به مراجعه به روانشناس نیستیم چراکه براساس یک تفکر اشتباه قدیمی فکر میکنیم ممکن است به ما انگ دیوانه بودن بزنند.
در حالیکه خیلی از این مشکلات قابل حل است و کافی است این واقعیت را بپذیریم که ما از نظر روحی متعادل نیستیم و مشکل داریم.
به اعتقاد پزشکان، معتادان و مصرفکنندگان داروهای مخدر مثل داروهای کروتون و افرادی که در شیفتهای شب کار میکنند، از جمله افرادی هستند که دچار این بیماری میشوند.
اختلال دوقطبی چیست؟ خیلی از ما دوقطبی هستیم
ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که چه اشکالی دارد که شخصی انرژی زیادی داشته باشد؟ مشکل این است که شما شاید کارهای اغراقآمیز یا غیرعاقلانهای طی حالت مانیایی (شوق افراطی) انجام دهید. بسیاری از عقاید شما غیرمنطقی هستند و حرفهای اغراقآمیز شما ممکن است حتی بهترین دوستهایتان را هم با شما غریبه کند. بعد از این مرحله، انرژی شما پایین میآید وقتی این اتفاق میافتد شما به افسردگی شدید میرسید. ۱۰ تا ۱۵ درصد از افرادی که اختلال دوقطبی دارند این حالات خود را با خودکشی پایان میدهند.
این بیماری در مردان ابتدا حالتهای مانیک و در خانمها حالتهای افسردگی ایجاد میکند. هرچه این اختلال زودتر شروع شود، دوره این بیماری شدیدتر خواهد بود.
این اختلال در صورتی که کنترل نشود، در زندگی شخصی، خانوادگی و شغلی فرد، آشفتگی بهوجود میآورد و شخص خسارت میبیند و نشانههای بیماری در طول زندگی فرد تکرار میشوند. خبر خوب این است که اختلال دوقطبی یکی از بیماریهای روانی قابل درمان است و همه افرادی که از اختلال شدید دو قطبی رنج میبرند، درگیر اختلالات شدید این بیماری نمیشوند.
برخی افراد از اختلال Cyclothymic (تغییر وضع مزاجی و روحی از شادابی، فعالیت، غمگینی و....) رنج میبرند، مشکلی با شدت کمتر، به همراه بیثبات بودن رفتار که زمان کوتاهتری دارد و ضعف کمتری نسبت به حالت قبل ایجاد میکند. در صورتیکه اختلال دوقطبی گسیختگی زیادی را در زندگی فرد بهوجود میآورد، خیلی از افرادی که از اشکال ملایم این بیماری رنج میبرند رهبران قوی و مبتکری هستند.
در حقیقت طبق شواهد موجود گفته میشود افراد بزرگی در تاریخ بودند که از اختلال دو قطبی یا اختلالاتی شبیه به آن رنج میبردند. در بین آنها شخصیتهای سیاسی همچون چرچیل، دنیل و بستر و موسولینی، رهبران مذهبی همچون جوزف اسمیت (بنیانگذار مورمونیسم) ویلیام کوپر (شاعر و سراینده) و سی.تی استاد (مؤسس جنبش مذهبی دانشآموزان) وجود دارند.
مانیا (شوق افراطی)
اشخاصی که در حالت مانیایی به سر میبرند بهشدت تحریکپذیر، بدخلق و پرتکاپو هستند. آنها به خواب کمی احتیاج دارند (دو یا سه ساعت در شب حالت معمول آن است)، سریع و با فشار حرف میزنند افکار دورهای دارند و ممکن است بهطور ناگهانی از موضوعی به موضوع دیگری که هیچ ربطی به هم ندارند، بپردازند، گیج و بیملاحظه هستند، بیپروا رانندگی میکنند، شدیدا شاد و سرمست هستند هزارها دلار را به سرعت خرج میکنند. بسیاری از آنها احساس اغراقآمیزی از اهمیت یا تواناییهایشان دارند.
در حالتهای مانیایی خفیفتر انرژی زیاد، تفکر سریع و احتیاج به خواب کم بهطور موقت میتواند به نوآوری باورنکردنی تبدیل شود. همچنین این افراد میتوانند بسیار زودجوش و اجتماعی باشند و شاید به اینکه افراد قابلی در سخنرانی هستند یا گرمکننده مجالس هستند، ایمان بیاورند.
در مانیایی شدید، افراد به یک بیمار روانی تبدیل میشوند بدین معنی که مراحل فکری یا تواناییشان برای قضاوت درباره حقیقت همخوانی ندارند. آنها شاید درباره تواناییهایشان اعتماد زیادی پیدا کنند ومعتقدندکه قدرت پیشبینی آینده را دارند.
بعضی اوقات یک فرد مذهبی با اختلال دوقطبی، ممکن است مسوولیتهای روزانهاش را رها کرده و تمام وقتش را به خواندن کتاب مقدس بپردازد و ساعتها با یک نفر در مورد خدا صحبت کند.
افراد بسیاری با این اختلال باید به پزشکان زیادی طی چندین سال مراجعه کنند تا یک نفر دلیل اصلی را کشف کند.
تشخیص حالت شادمانی که بخشی از اختلال دوقطبی است در ابتدا سخت است. بسیاری از مردم فکر میکنند که یک شخص مانیک یک شخص شاد و با انرژی است، آنها نمیدانند که مانیا ممکن است باعث شود شخص پارانئید، زودرنج، تحریکپذیر و بسیار قوی شود. مانیای خفیف ممکن است با نوسانات معمولی رفتار، اشتباه گرفته شود.
افسردگی
قسمت دیگر اختلال دوقطبی مخالف حالت مانیایی است. افرادی که در حالت افسردگی هستند احساس غم و دلتنگی میکنند، سطح انرژی پایینی دارند، مقدار خواب آنها افزایش یا کاهش یافته است، به فعالیتهای لذتبخش بیعلاقه شدهاند، احساس بیارزشی میکنند، نمیتوانند تمرکز کنند و افکار مرتبط با خودکشی دارند. افراد در حالت افسردگی عموما احساس گناه میکنند و خودشان را محکوم میکنند وفکر میکنند که خدا آنها را دوست ندارد و رستگاری خود را از دست دادهاند.
استرس خانواده
هر دو حالت مانیایی و افسردگی تنش باورنکردنی را برای افراد خانواده و دوستان ایجاد میکند. از آنجایی که افراد در حالت مانیایی غیرمنطقی هستند و رفتار نسنجیدهای دارند، اعضای خانواده میترسند که این افراد کاری مضر یا خطرناک انجام دهند. این افراد شاید خانواده را به قرض و بدهیهای سنگین گرفتار کنند، کارهای متفاوتی انجام دهند، کارشان را ترک کنند و رفتارهای احمقانهای از خود بروز دهند. اعضای خانواده افراد افسرده وقتی بارها تلاش آنها برای حمایت و تشویق شخص رد میشود، خیلی ناامید میشوند.
یکی از اختلالات روانی که بیشتر در سنین نوجوانی و بزرگسالی دیده می شود، اختلال روانی دو قطبی یا ˈافسردگی مانیاییˈ است که عموما افراد مبتلا از نشانه های آن بی اطلاع هستند.
براساس این گزارش چنانچه این بیماری در نوجوانی شناسایی و درمان شود از پیشرفت بیماری جلوگیری خواهد شد اما لازمه آن شناخت والدین نسبت به نشانه های این بیماری است.
اختلال دوقطبی که پیش از این «افسردگی مانیایی» یک بیماری روانی است که مشخصه اش نوسان شدید خلق و خو، شامل حالت های هیجانی بالا (مانیا) و پائین (افسردگی) است.
آغاز اختلال دوقطبی معمولا ازاواخر دوره نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ است اما امکان بروز آن در سنین دیگر، از جمله در خلال دوران کودکی نیز وجود دارد.
اغلب افرادی که دچار اختلال دوقطبی هستند دو وضعیت و حال مختلف و متناوب را تجربه می کنند، یکی دوران پرانرژی و تکانش (مانیا) و دیگری دوران غم و نومیدی و از دست دادن علایق به فعالیت های مختلف (افسردگی).
این مساله در مورد کودکانی که دچار اختلال دوقطبی هستند نیزصادق است، هر چند نشانه ها و عوارض آن در کودکان ممکن است تا حدودی متفاوت باشد،برای مثال، کودکان و نوجوانان در دوران مانیایی، احتمالا بیشتر از بالغین زود رنج و تحریک پذیرمی شوند و رفتارهای تخریبی نشان می دهند تا رفتارهای شادمانه به علاوه، کودکان بیشتر از بالغین احتمال دارد که این حالت ها را در یک زمان و به طور توام داشته باشند که به آن حالت مختلط گفته می شود.
تغییر حالت از حالت مانیایی به افسردگی در کودکان و نوجوانان به سرعت و گاهی حتی در خلال یک روز، صورت می گیرد. در حالی که این تغییر حالت در بالغینی که دچار اختلال دوقطبی هستند معمولا در دوره های هفتگی یا ماهانه اتفاق می افتد.
علت اختلال دوقطبی کاملا شناخته شده نیست اما ظاهرا واکنشهای شیمیایی مغز، نقش عمده ای در ایجاد آن بازی می کنند.همچنین به نظر می رسد که اختلال دوقطبی دارای ریشه های ژنتیکی باشد.
پزشکان به اولیایی که نشانه ها و رفتارهای مرتبط با اختلال دو قطبی را به مدت حداقل دو هفته در کودکانشان مشاهده می کنند، توصیه می کنند که حتما با پزشک متخصص مشورت کنند. البته تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان می تواند دشوار و بحث انگیز باشد زیرا معیار و ضابطه تشخیصی جداگانه ای برای این گونه کودکان وجود ندارد.
با وجود این، بسیاری از بالغینی که تشخیص اختلال دوقطبی برای آنان داده شده اظهار داشته اند که نشانه های بیماری از دوران کودکی در آن ها شروع شده است به علاوه، اختلال دوقطبی در کودکان معمولا به همراه اختلالات دیگری از جمله بیش فعالی بروز می کند.
اختلال دوقطبی معمولا تا اواخر دوران نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ در افراد ظاهر نمی شود با وجودی که پزشکان و متخصصان بیماری های روانی اکنون از نقش این اختلال در دوران کودکی آگاهی بیشتری دارند اما بسیاری ازمتخصصان بر این باورند که این بیماری هنوز در کودکان و نوجوانان تشخیص داده نشده است.
ˈشمس الدین کهانیˈ یک روانشناس بالینی در این زمینه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: درمان دارویی اساس و پایه درمان در بیماری دو قطبی است و در صورت مصرف نامنظم و یا قطع دارو منجر به عود بیماری می شود.
وی می افزاید:درصورت قطع دارو زندگی خصوصی وحرفه ای این بیماران مرتب دستخوش تلاطم و بحران می شود و گاه با شکست و ناکامی مواجه خواهد شد.
کهانی با بیان اینکه بسیاری از بیماری های انسان علاج قطعی ندارند، تصریح می کند: اما با اقدامات درمانی بسیاری از این بیماریها قابل کنترل هستند وهدف علم پزشکی در تمام عرصه ها ای است که بیمار به فعالیت روزمره خود بازگشته و کیفیت زندگی مناسبی پیدا کند.
وی با بیان اینکه بیماری دو قطبی نیز قابل درمان است، می گوید: اما این به معنای ریشه کن شدن بیماری و عدم نیاز بیمار به ادامه درمان و مصرف دارو نیست.
کهانی با بیان اینکه با پیگیری مرتب درمان ، بیمار وضعیت مطلوبی پیدا خواهد کرد، می افزاید: سن ابتلا به بیماری دو قطبی در محدوده سنی ازدواج است.
وی تصریح می کند: اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوایل دوره بزرگسالی بروز می کند، این بیماری انواع مختلفی دارد که مهمترین انواع آن اختلال دوقطبی نوع یک و اختلال دو قطبی نوع دو است.
کهانی اضافه می کند: شروع بیماری معمولا با دوره ای از افسردگی شروع می شود و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بروز می کند.
کهانی با بیان اینکه در تعداد کمتری از بیماران، شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه -شیدایی است، می گوید: این نوع اختلال از جمله اختلالاتی است که با دارو درمان می شود.
کهانی اضافه می کند: دوره های شیدایی از چند روز تا چند ماه به طول می انجامد و معمولا شدت آن ها باعث می شود که بیمار نیازمند درمان جدی به صورت بستری یا همراه با مراقبت زیاد باشد.
کهانی تاکید می کند: قطع زود هنگام درمان، خطر برگشت بیماری را بسیار افزایش می دهد و باعث می شود که بیماری در فاصله چند ماه عود کند.
وی به بیماران و خانواده آن ها توصیه می کند که مراحل درمان این بیماری را برای بهبودی کامل به پایان برسانند.
این روانشناس بالینی در مورد بارداری زنان مبتلا به این بیماری می گوید: هیچ ممنوعیتی در بارداری زنان مبتلا به اختلال افسردگی و شیدایی( اختلال دو قطبی) وجود ندارد و زنان مبتلا به این بیماری می توانند باردار شوند.
کهانی می افزاید: یکی از مسایل مهمی که بیماران و خانواده آنها با آن مواجه هستند، مساله بارداری فرد مبتلا به بیماری دو قطبی است به همین دلیل یکی از سووالات بیمار و اعضای خانواده آنها در مورد سرنوشت بارداری فرد در آینده است.
کهانی می گوید: از نظر قدرت بارداری فرقی بین زن مبتلا به بیماری دو قطبی و سالم از نظر روانپزشکی وجود ندارد چرا که به رغم مصرف داروهای مربوط به کنترل بیماری مانیک- دپرسیو(شیدایی و افسردگی) باز امکان باردار شدن برای بیمار وجود دارد.
وی تصریح می کند: البته باردار شدن بیمار مبتلا به دوقطبی نیازمند مراقبت های بیشتری دارد البته فرد مبتلا باید با برنامه ریزی جدی تری تصمیم به بارداری بگیرد.
کهانی می گوید: هر چند که قطع ناگهانی دارو خطر عود این اختلال را افزایش می دهد اما بهتر است برای کاهش عوارض دارویی بر جنین، داروی بیمار قطع شود.
وی تصریح می کند: شانس بروز این بیماری در مادر باردار نسبت به قبل از حاملگی افزایش نمی یابد اما همراه با بروز یا عود بیماری، علایم رفتاری در بیمار ظاهر می شود و می تواند برای مادر و جنین وی مخاطره آمیز باشد.
کهانی با بیان اینکه بیماری دو قطبی به دو شکل برای مادر و جنین مخاطره آمیز است، ادامه می دهد: اثرات بیماری بر مادر و جنین و عوارض داروها بر جنین از خطرات بیماری دو قطبی در زنان باردار است.
براساس این گزارش، تمام بیماریهای اعم از جسمانی و روانی با تشخیص به موقع درمان پذیر هستند براین اساس افراد باید با مشاهده نشانه های غیرعادی به پزشکان متخصص مراجعه کرده تا اقدامات درمانی لازم و به موقع در مورد آن ها انجام شود.