آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

صورت‌بندی مسئله کرونا و انتخاب‌های ما؛ چرا باید کار را جدی‌تر گرفت؟

صورت‌بندی مسئله کرونا و انتخاب‌های ما؛ چرا باید کار را جدی‌تر گرفت؟

از این بدیهیات که کرونا بحران عمیق و تقریباً بی‌نظیر در تاریخ است که کل دنیا را با خود مواجه کرده است برای تفصیل ندادن بی‌جهت به بحث که بگذریم، در زمان حاضر عملاً سه چشم‌انداز کلی در جهان نسبت به کرونا وجود دارد:

الف ــ کنترل کامل: حالت اول آن‌ است کرونا را بتوانیم به‌طور کامل مهار کنیم و وارد دنیای معمول پساکرونا شویم. این حالت دست‌کم فعلاً محال است و شاید برای ایران محال‌تر هم باشد. در زمان حاضر 197 کشور به این ویروس مبتلا هستند و حتی چین که چند روز پیش، و پس از 50 روز تلاش طاقت‌فرسای منحصربه‌فرد توانسته بود مبتلایان جدید خود را به صفر برساند باز هم این ایام به‌صورت روزانه نزدیک به 100 مبتلای جدید دارد و حتی احتمال داده می‌شود که موج دومی در چین به‌راه بیفتد. ضمن اینکه درگیری 197 کشور با این ویروس و عدم امکان تعطیلی کل جهان به‌مدت دست‌کم چند هفته و مراوداتی که بین کشورها طبیعتاً وجود دارد، امکان این که یک کشور بتواند خود را به‌طور کامل به دوره پساکرونا منتقل کند دست‌کم تا زمانی که واکسن آن تولید یا عرضه عمومی نشده، و یا احتمالاتی مانند تأثیر گرما بر رفتار کرونا محقق نشده، تقریباً در حد محالات است.

ب ــ رهاشدگی: حالت دوم این است که "هرچه باداباد"؛ کشورها مدیریتشان را به پیشاکرونا منتقل کنند و عملاً از هر تلاشی دست بکشند؛ این را هم که ویروس با توجه به قدرت مسری‌بودنش و میزان کشندگی‌اش چه درصدی از جهان را می‌کشد و نهایتاً چه درصدی از کل جهان مبتلا می‌شوند و سپس حدی از مقاومت را در خود ایجاد می‌کنند، تا زمانی که ان‌شاءالله واکسنی هم به میان بیاید،‌ به خود خداوند بسپارند.

ج ــ بحران کنترل‌شده: امّا حالت سوم تبدیل بحران کرونا به یک وضعیت خطیر «کنترل‌شده» است. در زمان حاضر عموم کشورها 3 دست اقدام را در این زمینه با دوزها و سطوح متفاوت در دستور کار قرار داده‌اند:

  1. منع‌ آمدوشد (Curfew)؛ کشورهایی مثل  مصر که مثلاً‌ اعلام کرده‌اند از فلان ساعت تا فلان ساعت در شبانه‌روزی کسی نباید ترددی در شهر داشته باشد و مواردی از این دست.
  2. تعطیلی نسبی (Lockdown)؛ که یک یا چندین شهر و استان تعطیل می‌شوند و افراد جز برای حضور در برخی ادارات خاص و یا خرید برخی مایحتاج ضروری امکان تردد را نخواهند داشت و باید در منزل بمانند.
  3. قرنطینه کامل (Quarantine)؛ مانند آنچه در ووهان چین یا برخی شهرهای ایتالیا اتفاق افتاد؛ دولت هرگونه رفت‌وآمدی را منع می‌کند و ادارات نیز کامل تعطیل می‌شوند و فقط بخشهای مربوط به کنترل و مهار ویروس کرونا زیر نظر دولت به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

هرکشوری بستگی به سه عنصر 1 ــ توان عملیاتی و اجرایی دولت، 2 ــ فرهنگ اجتماعی ملت  و 3 ــ وضعیت اقتصادی کل حکومت یکی از این سه حالت را به‌نسبتی که توان دارد اتخاذ می‌کند.

و البته موفقیت هرکدام از آنها هم نسبی است؛ یعنی بستگی به نحوه اجرا و موقعیت هر کشوری دارد؛ مثلاً قرنطینه تا حد زیادی در چین جواب داد ولی اصلاً در ایتالیا موفق نبود، یا در سنگاپور قرنطینه‌ای به‌شکل چین عملیاتی نشد ولی خروجی اقدامات آنها به‌مراتب بهتر از غرب بود. اساساً کشورهایی مثل سنگاپور، چین تایپه و کره جنوبی آمادگی زیرساختی بسیار خوبی را به نمایش گذاشتند که جمله آنها این تجربه را از گسترش ویروس سارس در سالهای گذشته اتخاذ کرده بودند و به همین دلیل این کشورها در مقایسه با کشورهای پیشرفته غربی بهتر عمل کردند.

مسئله اینجاست که هیچ‌کدام از این کارها برای مهار کامل کرونا (قبل از تولید واکسن) نیست، بلکه همگی درصددند که از خسارت ناشی از این بحران بکاهند، و در مجموع تلاش می‌شود که اولاً از تجاوز تعداد مبتلایان به کرونا نسبت به ظرفیت درمان آن کشور جلوگیری شود و ثانیاً فرصت لازم برای غربالگری جامع و کنترل و کاهش مبتلایان به دست بیاید.

اما در ایران مهمترین مسئله این است: با توجه به توان اجرایی دولت (توجه کنید که قرنطینه یک قدرت اجرایی بسیار بالایی را می‌طلبد) و ثانیاً فرهنگ اجتماعی مردم ایران (که مانند بسیاری از کشورهای غربی و به‌خلاف جوامع شرق آسیا چندان توصیه‌پذیر نیستند بلکه باید اعمال قدرت نیز صورت گیرد) و ثالثاً وضعیت اقتصادی (از اقتصاد کلان تا توان اقتصادی مشاغل خرد) کدام‌یک از حالت‌های فوق را و در چه سطحی باید عملیاتی کرد؟

به‌نظر می‌رسد آنچه فعلاً از امروز در ایران به‌صورت رسمی اجرایی شده، چیزی شبیه گزینه یک و تا حدی گزینه 2 است (با توجه به تعطیلی برخی بخش‌ها مانند مدارس و دانشگاه‌ها و کنسرت‌ها و...)؛ و البته منع آمدوشد به‌نحو بسیار حداقلی و صرفاً از امروز در حد تردد بین‌جاده‌ای است که آن هم باید منتظر ماند و دید که به مسافرت‌رفتگان کی از سفر برمی‌گردند! درحالی که با توجه به فرصت کم‌نظیر تعطیلی نوروز می‌بایست بالاترین توان محدودکنندگی و رسیدگی و تعطیل‌کنندگی مقدور برای کشور را در همین ایام به‌خرج می‌دادیم و متأسفانه بخش مهمی از فرصت را از دست دادیم؛ اما در حدود 10 روز آینده و حتی اگر نیاز شد، گسترش دادن این ایام، می‌توان ویروس را تا حد قابل توجهی کنترل و غربالگری را معنادارتر کرد.

کلیدی‌ترین مسئله آن است که شما برای تشخیص یا ترجیح اینکه کدام یک از سه گزینه فوق را و در چه سطحی، اجرایی کنید، چندان هم بسیط‌الید و مجاز به آزمون و خطاهای این‌چنینی (که چند روز را برای ممنوع کردن سفر به همین راحتی از دست بدهیم) نیستید؛ در صورتی که جدی‌ترین کنترل‌ها و محدودیت‌ها را با تصمیمات بزرگ و اجرای مقتدرانه از دست بدهید و زمان از اختیار شما خارج شود، گزینه‌ها هم از کنترل شما خارج خواهد شد و ممکن است ناخواسته وارد حالت دوم (هرچه باداباد) شوید که در این صورت دیگر حتی اگر هم بخواهید امکان بازگشت به حالت سوم (بحران کنترل‌شده) را نخواهید داشت. به‌قول دوستی، اگر شما هم نخواهید با واقعیت مواجه شوید، واقعیت شوربختانه با شما مواجه خواهد شد. مخاطب اصلی این مسئله هرچند دولت و حتی مجموعه حاکمیت است، اما فقط دولت هم نیست؛ چه‌بسا رسانه‌ای که کرونا را به‌طنز می‌گیرد و با آن در حد اقتضائات سرماخوردگی مواجه می‌شود و نیز مردمی که هرچه به آنها می‌گویید سفر نروند و یا فاصله اجتماعی را حفظ کنند، اما گوششان به این توصیه‌ها بدهکار نیست هم مشمول این تخاطب‌اند.

مسئله دیگر آنکه اقداماتی مانند تعطیلی نسبی یا منع آمدوشد و یا قرنطینه برای تمهید غربالگری و مسائلی از این دست است و بهره‌گیری از تجربه کشورهایی مانند کره جنوبی و سنگاپور می‌تواند در این زمینه کمک‌کننده باشد؛ مهمترین وجه تمایز این کشورها غیر از اجرای توصیه فاصله‌گذاری اجتماعی توسط مردمشان، تدارک و توسعه یک زیرساخت اساسی برای غربالگری و تشخیص فوری است که ملزومات به‌خصوصی در حوزه IT و تجهیزات پزشکی نیاز دارد، چیزی که به‌نظر می‌رسد برای بازگرداندن حداقلی شرایط به دوره پیشاکرونا، دست‌کم تا زمانی که واکسن آن تولید نشده، باید مهمترین دستور کار دولت باشد، با این تذکر مجدد که وقت الآن واقعاً طلاست.

صورت‌بندی مسئله کرونا و انتخاب‌های ما؛ چرا باید کار را جدی‌تر گرفت؟

صورت‌بندی مسئله کرونا و انتخاب‌های ما؛ چرا باید کار را جدی‌تر گرفت؟

از این بدیهیات که کرونا بحران عمیق و تقریباً بی‌نظیر در تاریخ است که کل دنیا را با خود مواجه کرده است برای تفصیل ندادن بی‌جهت به بحث که بگذریم، در زمان حاضر عملاً سه چشم‌انداز کلی در جهان نسبت به کرونا وجود دارد:

الف ــ کنترل کامل: حالت اول آن‌ است کرونا را بتوانیم به‌طور کامل مهار کنیم و وارد دنیای معمول پساکرونا شویم. این حالت دست‌کم فعلاً محال است و شاید برای ایران محال‌تر هم باشد. در زمان حاضر 197 کشور به این ویروس مبتلا هستند و حتی چین که چند روز پیش، و پس از 50 روز تلاش طاقت‌فرسای منحصربه‌فرد توانسته بود مبتلایان جدید خود را به صفر برساند باز هم این ایام به‌صورت روزانه نزدیک به 100 مبتلای جدید دارد و حتی احتمال داده می‌شود که موج دومی در چین به‌راه بیفتد. ضمن اینکه درگیری 197 کشور با این ویروس و عدم امکان تعطیلی کل جهان به‌مدت دست‌کم چند هفته و مراوداتی که بین کشورها طبیعتاً وجود دارد، امکان این که یک کشور بتواند خود را به‌طور کامل به دوره پساکرونا منتقل کند دست‌کم تا زمانی که واکسن آن تولید یا عرضه عمومی نشده، و یا احتمالاتی مانند تأثیر گرما بر رفتار کرونا محقق نشده، تقریباً در حد محالات است.

ب ــ رهاشدگی: حالت دوم این است که "هرچه باداباد"؛ کشورها مدیریتشان را به پیشاکرونا منتقل کنند و عملاً از هر تلاشی دست بکشند؛ این را هم که ویروس با توجه به قدرت مسری‌بودنش و میزان کشندگی‌اش چه درصدی از جهان را می‌کشد و نهایتاً چه درصدی از کل جهان مبتلا می‌شوند و سپس حدی از مقاومت را در خود ایجاد می‌کنند، تا زمانی که ان‌شاءالله واکسنی هم به میان بیاید،‌ به خود خداوند بسپارند.

ج ــ بحران کنترل‌شده: امّا حالت سوم تبدیل بحران کرونا به یک وضعیت خطیر «کنترل‌شده» است. در زمان حاضر عموم کشورها 3 دست اقدام را در این زمینه با دوزها و سطوح متفاوت در دستور کار قرار داده‌اند:

  1. منع‌ آمدوشد (Curfew)؛ کشورهایی مثل  مصر که مثلاً‌ اعلام کرده‌اند از فلان ساعت تا فلان ساعت در شبانه‌روزی کسی نباید ترددی در شهر داشته باشد و مواردی از این دست.
  2. تعطیلی نسبی (Lockdown)؛ که یک یا چندین شهر و استان تعطیل می‌شوند و افراد جز برای حضور در برخی ادارات خاص و یا خرید برخی مایحتاج ضروری امکان تردد را نخواهند داشت و باید در منزل بمانند.
  3. قرنطینه کامل (Quarantine)؛ مانند آنچه در ووهان چین یا برخی شهرهای ایتالیا اتفاق افتاد؛ دولت هرگونه رفت‌وآمدی را منع می‌کند و ادارات نیز کامل تعطیل می‌شوند و فقط بخشهای مربوط به کنترل و مهار ویروس کرونا زیر نظر دولت به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

هرکشوری بستگی به سه عنصر 1 ــ توان عملیاتی و اجرایی دولت، 2 ــ فرهنگ اجتماعی ملت  و 3 ــ وضعیت اقتصادی کل حکومت یکی از این سه حالت را به‌نسبتی که توان دارد اتخاذ می‌کند.

و البته موفقیت هرکدام از آنها هم نسبی است؛ یعنی بستگی به نحوه اجرا و موقعیت هر کشوری دارد؛ مثلاً قرنطینه تا حد زیادی در چین جواب داد ولی اصلاً در ایتالیا موفق نبود، یا در سنگاپور قرنطینه‌ای به‌شکل چین عملیاتی نشد ولی خروجی اقدامات آنها به‌مراتب بهتر از غرب بود. اساساً کشورهایی مثل سنگاپور، چین تایپه و کره جنوبی آمادگی زیرساختی بسیار خوبی را به نمایش گذاشتند که جمله آنها این تجربه را از گسترش ویروس سارس در سالهای گذشته اتخاذ کرده بودند و به همین دلیل این کشورها در مقایسه با کشورهای پیشرفته غربی بهتر عمل کردند.

مسئله اینجاست که هیچ‌کدام از این کارها برای مهار کامل کرونا (قبل از تولید واکسن) نیست، بلکه همگی درصددند که از خسارت ناشی از این بحران بکاهند، و در مجموع تلاش می‌شود که اولاً از تجاوز تعداد مبتلایان به کرونا نسبت به ظرفیت درمان آن کشور جلوگیری شود و ثانیاً فرصت لازم برای غربالگری جامع و کنترل و کاهش مبتلایان به دست بیاید.

اما در ایران مهمترین مسئله این است: با توجه به توان اجرایی دولت (توجه کنید که قرنطینه یک قدرت اجرایی بسیار بالایی را می‌طلبد) و ثانیاً فرهنگ اجتماعی مردم ایران (که مانند بسیاری از کشورهای غربی و به‌خلاف جوامع شرق آسیا چندان توصیه‌پذیر نیستند بلکه باید اعمال قدرت نیز صورت گیرد) و ثالثاً وضعیت اقتصادی (از اقتصاد کلان تا توان اقتصادی مشاغل خرد) کدام‌یک از حالت‌های فوق را و در چه سطحی باید عملیاتی کرد؟

به‌نظر می‌رسد آنچه فعلاً از امروز در ایران به‌صورت رسمی اجرایی شده، چیزی شبیه گزینه یک و تا حدی گزینه 2 است (با توجه به تعطیلی برخی بخش‌ها مانند مدارس و دانشگاه‌ها و کنسرت‌ها و...)؛ و البته منع آمدوشد به‌نحو بسیار حداقلی و صرفاً از امروز در حد تردد بین‌جاده‌ای است که آن هم باید منتظر ماند و دید که به مسافرت‌رفتگان کی از سفر برمی‌گردند! درحالی که با توجه به فرصت کم‌نظیر تعطیلی نوروز می‌بایست بالاترین توان محدودکنندگی و رسیدگی و تعطیل‌کنندگی مقدور برای کشور را در همین ایام به‌خرج می‌دادیم و متأسفانه بخش مهمی از فرصت را از دست دادیم؛ اما در حدود 10 روز آینده و حتی اگر نیاز شد، گسترش دادن این ایام، می‌توان ویروس را تا حد قابل توجهی کنترل و غربالگری را معنادارتر کرد.

کلیدی‌ترین مسئله آن است که شما برای تشخیص یا ترجیح اینکه کدام یک از سه گزینه فوق را و در چه سطحی، اجرایی کنید، چندان هم بسیط‌الید و مجاز به آزمون و خطاهای این‌چنینی (که چند روز را برای ممنوع کردن سفر به همین راحتی از دست بدهیم) نیستید؛ در صورتی که جدی‌ترین کنترل‌ها و محدودیت‌ها را با تصمیمات بزرگ و اجرای مقتدرانه از دست بدهید و زمان از اختیار شما خارج شود، گزینه‌ها هم از کنترل شما خارج خواهد شد و ممکن است ناخواسته وارد حالت دوم (هرچه باداباد) شوید که در این صورت دیگر حتی اگر هم بخواهید امکان بازگشت به حالت سوم (بحران کنترل‌شده) را نخواهید داشت. به‌قول دوستی، اگر شما هم نخواهید با واقعیت مواجه شوید، واقعیت شوربختانه با شما مواجه خواهد شد. مخاطب اصلی این مسئله هرچند دولت و حتی مجموعه حاکمیت است، اما فقط دولت هم نیست؛ چه‌بسا رسانه‌ای که کرونا را به‌طنز می‌گیرد و با آن در حد اقتضائات سرماخوردگی مواجه می‌شود و نیز مردمی که هرچه به آنها می‌گویید سفر نروند و یا فاصله اجتماعی را حفظ کنند، اما گوششان به این توصیه‌ها بدهکار نیست هم مشمول این تخاطب‌اند.

مسئله دیگر آنکه اقداماتی مانند تعطیلی نسبی یا منع آمدوشد و یا قرنطینه برای تمهید غربالگری و مسائلی از این دست است و بهره‌گیری از تجربه کشورهایی مانند کره جنوبی و سنگاپور می‌تواند در این زمینه کمک‌کننده باشد؛ مهمترین وجه تمایز این کشورها غیر از اجرای توصیه فاصله‌گذاری اجتماعی توسط مردمشان، تدارک و توسعه یک زیرساخت اساسی برای غربالگری و تشخیص فوری است که ملزومات به‌خصوصی در حوزه IT و تجهیزات پزشکی نیاز دارد، چیزی که به‌نظر می‌رسد برای بازگرداندن حداقلی شرایط به دوره پیشاکرونا، دست‌کم تا زمانی که واکسن آن تولید نشده، باید مهمترین دستور کار دولت باشد، با این تذکر مجدد که وقت الآن واقعاً طلاست.

‌کرونا با ایرنیان چه خواهد کرد؟

 کدام مدل قرنطینه بهترین جواب را می‌دهد؟

چند روز پیش روزنامه «واشنگتن‌پست» گزارشی منتشر کرد که میلیون‌ها بیننده پیدا کرد و آن را به زبان‌های گوناگون هم ترجمه کرد؛ واشنگتن‌‌پست در انتشار ترجمه فارسی این گزارش نوشته بود که با هدف ایجاد آگاهی درباره کرونا این گزارش را به زبان‌های مختلف و به‌صورت مجانی منتشر می‌کند.

این گزارش تحسین‌شده با شبیه‌سازی شیوه‌های گوناگون قرنطینه و نتایج آنها، به بررسی بهترین رویکرد برای مقابله با کرونا پرداخته و چهار حالت مختلف را بررسی کرده ‌است: حالت بدون هرگونه قرنطینه و محدودیت، قرنطینه مطلق مانند آنچه در ووهان چین اجرا شد، فاصله اجتماعی متعادل و همچنین فاصله اجتماعی گسترده. به‌طور خلاصه، پیش‌فرض و معیار این شبیه‌سازی به این صورت است که اگر کشورهای درگیر کرونا بتوانند میزان ابتلا در هر زمان را به پایین‌تر از ظرفیت بیمارستانی همان کشور برسانند، بهترین شیوه مقابله رخ می‌دهد و تعداد افراد کمتری جان خود را از دست خواهند داد.

نتایج این شبیه‌سازی هم می‌گوید که حالت بدون هرگونه محدودیت فاجعه می‌آفریند و افراد زیادی در زمانی کوتاه به این ویروس مبتلا خواهند شد که امکان ارائه خدمات بهداشتی به آنها از عهده امکانات پزشکی هیچ کشوری برنمی‌آید. شبیه‌سازی درباره قرنطینه مطلق هم می‌گوید که محصورکردن بیماران از افراد سالم غیرممکن است و هرگز مؤثر نیست.

براساس این بررسی حالتی که از هر چهار نفر، یک نفر اجازه خروج از خانه داشته باشد، نتیجه قابل‌قبولی دارد، اما بهترین نتیجه مربوط به حالتی است که از هشت نفر فقط یک نفر اجازه خروج پیدا کند. این شبیه‌سازی و البته چندین پژوهش مشابه در دیگر کشورها، به‌خوبی سیاست کنونی بسیاری از کشورها در برخورد با ویرس کرونا را آشکار می‌کند.

‌کشورهای مختلف با چه سیاستی به جنگ کرونا رفتند؟

اطلاعات کنونی ما از برخورد کشورهای گوناگون با ویروس کرونا نشان می‌دهد که تقریبا همه کشورهای درگیر با این ویروس، سیاست کاهش شیب ابتلا و تلاش برای خطی‌سازی این نمودار را پیش گرفتند.

بر این اساس، کشوری مانند انگلیس پیش از شیوع شدید کرونا در کشور، عملا هیچ محدودیتی برای شهروندان و روند عادی مشاغل ایجاد نکرد، اما پس از بالارفتن آمار ابتلا به‌تدریج این محدودیت‌ها را بیشتر کرد.

مثال دیگر ایتالیا است که اگرچه در روزهای ابتدایی کمترین محدودیت را داشت، در شدیدترین شکل قرنطینه به‌سر می‌برد؛ چراکه میزان ابتلا در این کشور حالا به آماری بسیار بالاتر از ظرفیت بیمارستانی رسیده و راهی جز محدودیت شدید برای قطع زنجیره شیوع وجود ندارد. به نظر می‌آید در همین ایتالیا در هفته‌های آینده تعداد مبتلایان با کاهش چشمگیری روبه‌رو خواهد شد و این قرنطینه شدید هم خواهد شکست.

علاوه‌براین، دلیل تلاش کشورها برای مقابله با قرنطینه‌سازی شدید هم تا اندازه زیادی به مسائل اقتصادی برمی‌گردد، چراکه تمام پیش‌بینی‌ها از درگیری دست‌کم چندماهه دنیا با این ویروس حکایت دارد و تعطیلی روند عادی یک کشور در چند ماه قطعا بحران اقتصاد ایجاد خواهد کرد.

مشابه این رفتار در کم‌وزیادکردن شدت قرنطینه در دیگر کشورها هم آشکار است و تلاش مدیران بر این است که تعداد مبتلایان کشور خود را به بازه‌های زمانی مختلف تقسیم کنند. این سیاست تااندازه‌ای روند اداره کشورها را به حالت نسبتا عادی می‌برد.

کارشناسان و همچنین پژوهش‌های منتشر‌شده می‌گویند اگر این سیاست مدیریت شیب ابتلا به‌خوبی اجرا شود هم روند کار و زندگی تااندازه‌ای حالت عادی پیدا خواهد کرد و هم امکان رسیدگی به بیماران بیشتر خواهد بود و در نتیجه ضرر اقتصادی و همچنین تعداد جان‌باختگان یک کشور کاهش پیدا می‌کند.

‌کرونا با ایرنیان چه خواهد کرد؟

«کرونا با ایرنیان چه خواهد کرد؟». طراحی سیاستی مفید و کاربردی برای مقابله در هر کشوری نیازمند پاسخ علمی به این پرسش است و درک روند بروز بیماری و مدل‌سازی مداخلات مختلف بر تغییر سیر طبیعی گسترش بیماری اهمیت فراوانی دارد.

ستاد مدیریت عملیات مقابله با کرونا در ایران هم برای طراحی سیاست‌های کلی به کارگروه اپیدمیولوژی این ستاد مأموریت داد که «در کوتاه‌‌ترین زمان ممکن و بهره‌گیری از توان حداکثری علمی کشور، مدل‌سازی بیماری را انجام دهد و یافته‌های علمی خود را در قالب گزاره‌های سیاستی ارائه کند تا مبنای مناسبی برای اتخاذ تصمیمات کشوری قرار گیرد».

براساس توضیحات این کارگروه، پس از اعلام این مأموریت، کارگروه‌های زیادی در سطح کشور و در بین دانشگاه‌های علوم پزشکی و غیرعلوم پزشکی و با بهره‌گیری از توان متخصصان داخل و خارج شکل گرفت و از میان انواع مدل‌های آماری طراحی، پس از بحث‌های کارشناسی مهم‌ترین و راهگشاترین آنها انتخاب شد.

این کارگروه اولین گزارش را در ۲۶ اسفند ۹۸ به ستاد ارائه داد، اما در متن این گزارش توضیح داد که «گزارش‌های تکمیلی و بحث‌های علمی این کارگروه‌ها ادامه خواهد یافت و قطعا در آینده در قالب مستندات مدون ارائه خواهد شد».

گزارش می‌گوید که بنا به محدودیت شدید وقت و نیاز وافر ایران به خروجی‌های فوری، در این گزارش به روند کلی بیماری در کشور و در شهر تهران پرداخته و مهم‌ترین نقطه تأثیرگذار بر مدیریت بیماری تحلیل شده است.

اولین گزارش این کارگروه سه سناریو را که هرکدام درصد و میزانی از قرنطینه و ایزولایسون را دربر می‌گرفت، بررسی کرد و تعداد مبتلایان هر سناریو و همچنین جان‌باختگان را پیش‌بینی کرد. این البته نخستین گزارش این کارگروه است و قرار است به‌زودی و در روزهای آینده دومین گزارش آنها هم منتشر شود. اما پیش‌بینی این کارگروه درباره هر سناریو چیست؟

‌سه سناریو و نتایج آنها در ایران

کارگروه اپیدمیولوژی وزارت بهداشت ایران که معتبرین کاگروه در این زمینه است و نتایج کارهایش معیار تعیین سیاست‌های کشور خواهد شد، می‌گوید درصورتی‌که واکسن یا درمانی برای این ویروس پیدا نشود حدود ۶۳ درصد ایرانیان به این ویروس مبتلا خواهند شد.

در گزارش این کارگروه آمده است: «نتایج این مدل‌ها نشان می‌دهد که در صورت دست‌نیافتن به روش‌های درمانی جدید، واکسن و ثبات میزان مسری‌بودن و بیماری‌زایی ویروس، روند طبیعی این بیماری در سال‌های آینده در ایران ادامه و احتمالا تا 63 درصد افراد را مبتلا خواهد نمود که این مقدار مشابه مقادیر پیش‌بینی سایر کشورهای جهان است».

گزارش می‌گوید: «باید تمام تلاش سیستم صرف این شود که سیر ابتلا آهسته شود که از یک طرف فشار سنگین بر سیستم سلامت کاهش یابد و از طرف دیگر فرصت کافی برای تولید روش‌های جدید درمانی و پیشگیری فراهم شود».

کارگروه برای تحقق این هدف و به‌تأخیرافتادن موج سنگین بیماری، مؤثرترین ابزار موجود را ایزولاسیون بیماران آن‌هم به صورتی می‌داند که افراد مشکوک و مبتلا کمترین تماس را با افراد سالم داشته و بدین شکل زنجیره انتقال شکسته شود. نتایج مدل‌سازی‌ها هم نشان می‌دهد که بدون مداخله جدی و اضافه و حفظ ایزولاسیون نزدیک 10 درصد، موج اپیدمی تا انتهای اردیبهشت ادامه‌دار و بسیار سنگین خواهد بود.

حالت دیگر اما این بود که متوسط میزان تماس افراد مبتلا و مشکوک از 20 اسفندماه در سطح 25 درصد قرار گیرد که در این صورت اولین موج اپیدمی تا انتهای اردیبهشت 1399 تا حدودی ادامه خواهد داشت، اما روند کاهنده مختصری در این ماه از خود نشان می‌دهد. در این محاسبات میزان‌حداکثر تخت بیمارستانی مورد نیاز در کشور شش هزار و ۱۲۰ و در تهران یک هزار و ۳۵۰ خواهد بود. در این حالت تعداد کل مبتلایان تا پایان اردیبهشت امسال یک میلیون و ۱۶۰ هزار نفر و در تهران۲۴۵ هزار نفر خواهد بود.

سناریوی دوم هم به این صورت بود که اگر با تمهیدات لازم این سطح ایزولاسیون از 20 اسفندماه به 32 درصد برسد، موج اپیدمی به میزان قابل ملاحظه‌ای در فروردین و اردیبهشت 1399 کاهش می‌یابد. در این سناریو میزان حداکثر تخت بیمارستانی مورد نیاز در کشور پنج هزار و ۸۷۰ تخت و در تهران هم ۹۹۰ مورد است. اگر این سیاست در کشور اجرا شود تعداد کل مبتلایان کشور تا پایان اردیبهشت ۹۵۱هزار نفر و در تهران هم ۱۹۳ هزار نفر خواهد بود.

سناریو سوم مطرح‌شده ازسوی این کارگروه موردتأیید ستاد عملیات کرونا به این صورت است که سطح ایزولاسیون به 40 درصد برسد که در این صورت موج اپیدمی در فروردین افت شدید خود را شروع می‌کند و در اردیبهشت به سطح پایینی می‌رسد. در این حالت حداکثر تخت بیمارستانی هم برای کل کشور پنج هزار و ۸۲۰ مورد و برای تهران ۹۶۰ تخت است. در صورت اجراشدن این سناریو، تعداد کل مبتلایان تا پایان اردیبهشت در کشور ۸۱۱ هزار نفر و در تهران هم ۱۵۹ هزار نفر خواهد بود.

گزارش نتیجه می‌گیرد که «اولا اپیدمی مذکور بسیار جدی بوده و نیاز به تمهیدات بلندمدت دارد. اما برای کنترل موج اول این بیماری، سیاست ایزوله‌کردن بیماران و افراد مشکوک و کاهش تماس‌های مردم تنها و مهم‌ترین عامل کنترل‌کننده است».

این گزارش همچنین درباره تعداد جان‌باختگان هر سناریو هم پیش‌بینی‌هایی دارد. براساس سناریوی اول، اگر متوسط میزان تماس افراد مبتلا و مشکوک از 20 اسفندماه در سطح 25 درصد باشد، تعداد مرگ تجمعی تا انتهای اردیبهشت ماه، برای کل کشور، 13 هزار و 450 نفر خواهد بود. براساس سناریوی دوم، اگر با تمهیدات لازم، سطح ایزولاسیون از 20 اسفندماه به 32 درصد برسد، تعداد مرگ تجمعی کشور به هشت هزار و630 نفر خواهد رسید. در حالت سوم هم اگر تلاش شود تا سطح ایزولاسیون به 40 درصد برسد، مرگ تجمعی کشور شش‌هزار و 30 نفر خواهد بود.

درخواست توئیتری قالیباف از مردم در نخستین روز سال ۹۹

درخواست توئیتری قالیباف از مردم در نخستین روز سال ۹۹

محمدباقر قالیباف با انتشار پستی به مناسبت آغاز سال جدید، از مردم خواست در این ایام برای خوب بودن حال یکدیگر دعا کنند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدباقر قالیباف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده منتخب مردم در مجلس شورای اسلامی همزمان با اولین روز از سال جدید با انتشار ویدئویی از بیانات مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی در صفحه توییتر خود نوشت:

«از ته دل دعا کنیم در سال پیش رو حال دل همه مردم ایران خوب باشد؛ برکت و عافیت فراوان باشد. آنچه از نعمات در اختیار ماست، بماند و زیادتر شود و آنچه نیست نصیبمان گردد. فراموش نکنیم، با توجه و از ته دل...»


۱۸۸ کشور و منطقه درگیر با کروناویروس+ آمار

اکنون بیش از ۳۱۶ هزار و ۶۵ نفر در جهان به بیماری کووید-۱۹ مبتلا شده‌اند که از این تعداد ۹۵ هزار و ۸۹۲ نفر بهبود یافته و ۱۳ هزار و ۵۹۸ نفر جان باخته‌اند.

پایگاه اطلاع‌رسانی "ورلداُمتر" در جدیدترین گزارش خود تعداد مبتلایان به بیماری کووید-۱۹و قربانیان آن را تا لحظه انتشار این خبر به ترتیب زیر اعلام کرده است:

 تا کنون 

منوسط قربانی در جهان  4 درصد می باشد 

چین: ۸۱ هزار و ۵۴ مبتلا، ۳۲۶۱ قربانی متوسط قزبانی  3.7 درصد

ایتالیا: ۵۳ هزار و ۵۷۸ مبتلا، ۴۸۲۵ قربانیمتوسط قزبانی 9.4 درصد

اسپانیا: ۲۸ هزار و ۵۷۲ مبتلا، ۱۷۲۵ قربانی متوسط قربانی 7.1 درصد

آمریکا: ۲۶ هزار و ۹۰۵ مبتلا، ۳۴۸ قربانی  متوسط 1.3 درصد

آلمان: ۲۳ هزار و ۱۲۹ مبتلا، ۹۳ قربانی 0.4 درصد

ایران: ۲۱ هزار و ۶۳۸ مبتلا، ۱۶۸۵ قربانی متوسط قربانی 8 درصد

فرانسه: ۱۴ هزار و ۴۵۹ مبتلا، ۵۶۲ قربانی

کره جنوبی: ۸۸۹۷ مبتلا، ۱۰۴ قربانی

سوئیس: ۷۲۲۵ مبتلا، ۸۰ قربانی

انگلیس: ۵۰۱۸ مبتلا، ۲۴۰ قربانی

هلند: ۳۶۳۱ مبتلا، ۱۳۶ قربانی

بلژیک: ۳۴۰۱ مبتلا، ۷۵ قربانی

اتریش: ۳۰۲۶ مبتلا، ۹ قربانی

نروژ: ۲۲۴۵ مبتلا، ۷ قربانی

سوئد: ۱۷۷۰ مبتلا، ۲۱ قربانی

پرتغال: ۱۶۰۰ مبتلا، ۱۴ قربانی

دانمارک: ۱۳۹۵ مبتلا، ۱۳ قربانی

کانادا: ۱۳۳۱ مبتلا، ۲۰ قربانی

مالزی: ۱۳۰۶ مبتلا، ۱۰ قربانی

استرالیا: ۱۲۸۶ مبتلا، ۷ قربانی

برزیل: ۱۲۰۱ مبتلا، ۱۸ قربانی

ژاپن: ۱۰۵۴ مبتلا: ۳۶ قربانی

جمهوری چک: ۱۰۴۷ مبتلا

ترکیه: ۹۴۷ مبتلا، ۲۱ قربانی

سرزمین‌های اشغالی: ۹۴۵ مبتلا، ۱ قربانی

لوکزامبورگ: ۷۹۸ مبتلا، ۸ قربانی

ایرلند: ۷۸۵ مبتلا، ۳ قربانی

پاکستان: ۷۳۰ مبتلا، ۳ قربانی

فنلاند: ۶۲۶ مبتلا، ۱ قربانی

تایلند: ۵۹۹ مبتلا، ۱ قربانی

ایسلند: ۵۶۸ مبتلا، ۱ قربانی

لهستان: ۵۶۳ مبتلا، ۷ قربانی

شیلی: ۵۳۷ مبتلا، ۱ قربانی

اکوادور: ۵۳۲ مبتلا، ۷ قربانی

یونان: ۵۳۰ مبتلا، ۱۳ قربانی

اندونزی: ۵۱۴ مبتلا، ۴۸ قربانی

قطر: ۴۸۱ مبتلا

رومانی: ۴۳۳ مبتلا، ۲ قربانی

سنگاپور: ۴۳۲ مبتلا، ۲ قربانی

عربستان سعودی: ۳۹۲ مبتلا

اسلوونی: ۳۸۳ مبتلا: ۱ قربانی

فیلیپین: ۳۸۰ مبتلا، ۲۵ قربانی

هند: ۳۶۰ مبتلا، ۷ قربانی

بحرین: ۳۳۲ مبتلا، ۱ قربانی

استونی: ۳۲۶ مبتلا

پرو: ۳۱۸ مبتلا، ۵ قربانی

روسیه: ۳۰۶ مبتلا، ۱ قربانی

مصر: ۲۹۴ مبتلا، ۱۰ قربانی

هنگ کنگ: ۲۷۴ مبتلا، ۴ قربانی

مکزیک: ۲۵۱ مبتلا، ۲ قربانی

لبنان: ۲۴۸ مبتلا، ۴ قربانی

پاناما: ۲۴۵ مبتلا، ۳ قربانی

آفریقای جنوبی: ۲۴۰ مبتلا

کروواسی: ۲۳۵ مبتلا، ۱ قربانی

عراق: ۲۳۳ مبتلا، ۲۰ قربانی

آرژانتین: ۲۲۵ مبتلا، ۴ قربانی

کلمبیا: ۲۱۰ مبتلا، ۱ قربانی

ارمنستان: ۱۹۰ مبتلا

صربستان: ۱۸۸ مبتلا، ۲ قربانی

کویت: ۱۸۸ مبتلا

اسلوواکی: ۱۷۸ مبتلا

سان مارینو: ۱۷۵ مبتلا، ۲۰ قربانی

بلغارستان: ۱۷۴ مبتلا، ۳ قربانی

تایوان: ۱۶۹ مبتلا، ۲ قربانی

امارات متحده عربی: ۱۵۳ مبتلا، ۲ قربانی

الجزایر: ۱۳۹ مبتلا، ۱۵ قربانی

لتونی: ۱۳۹ مبتلا

اروگوئه: ۱۳۵ مبتلا

مجارستان: ۱۳۱ مبتلا، ۶ قربانی

کاستاریکا: ۱۱۷ مبتلا، ۲ قربانی

مقدونیه شمالی: ۱۱۴ مبتلا

جمهوری دومینیکن: ۱۱۲ مبتلا، ۳ قربانی

مراکش: ۱۰۸ مبتلا، ۳ قربانی

لیتوانی: ۱۰۵ مبتلا، ۱ قربانی

اردن: ۱۰۰ مبتلا

ویتنام: ۹۹ مبتلا

بوسنی و هرزگووین: ۹۳ مبتلا، ۱ قربانی

جزایر فارو: ۹۲ مبتلا

آلبانی: ۸۹ مبتلا، ۲ قربانی

آندورا: ۸۸ مبتلا

قبرس: ۸۴ مبتلا، ۱ قربانی

برونئی: ۸۳ مبتلا

سریلانکا: ۸۲ مبتلا

مولداوی:۸۰ مبتلا، ۱ قربانی

بلاروس: ۷۶ مبتلا

تونس: ۷۵ مبتلا، ۳ قربانی

مالت: ۷۳ مبتلا

ونزوئلا: ۷۰ مبتلا

نیوزیلند: ۶۶ مبتلا

بورکینافاسو: ۶۴ مبتلا، ۳ قربانی

فلسطین: ۵۹ مبتلا

قزاقستان: ۵۷ مبتلا

گوادلوپ: ۵۶ مبتلا، ۱ قربانی

سنگال: ۵۶ مبتلا

عمان: ۵۵ مبتلا

گرجستان: ۵۴ مبتلا

آذربایجان: ۵۳ مبتلا، ۱ قربانی

کامبوج: ۵۳ مبتلا

ترینیداد و توباگو: ۴۹ مبتلا

اوکراین: ۴۷ مبتلا، ۳ قربانی

رئونیون: ۴۷ مبتلا

ازبکستان: ۴۲ مبتلا

کامرون: ۴۰ مبتلا

مارتینیک: ۳۷ مبتلا، ۱ قربانی

لیختن اشتاین: ۳۷ قربانی

افغانستان: ۳۴ مبتلا

جزایر مانش: ۳۲ مبتلا

بنگلادش: ۲۷ مبتلا، ۲ قربانی

گووام: ۲۷ مبتلا، یک قربانی

نیجریه: ۲۶ مبتلا

هندوراس: ۲۶ مبتلا

جمهوری دموکراتیک کنگو: ۲۳ مبتلا، ۱ قربانی

پورتوریکو: ۲۳ مبتلا، ۱ قربانی

پاراگوئه: ۲۲ مبتلا، ۱ مبتلا

کوبا: ۲۱ مبتلا، ۱ قربانی

غنا: ۲۱ مبتلا، ۱ قربانی

ماکائو: ۲۰ مبتلا

جامائیکا: ۱۹ مبتلا، ۱ قربانی

بولیوی: ۱۹ مبتلا

گویان: ۱۸ مبتلا، ۱ قربانی

موریس: ۱۸ مبتلا، ۱ قربانی

موناکو: ۱۸ مبتلا

گویان فرانسه: ۱۸ مبتلا

گواتمالا: ۱۷ مبتلا، ۱ قربانی

رواندا: ۱۷ مبتلا

مونته‌نگرو: ۱۶ مبتلا

توگو: ۱۶ مبتلا

پلینزیای فرانسه: ۱۵ مبتلا

باربادوس: ۱۴ مبتلا

ساحل عاج: ۱۴ مبتلا

قرقیزستان: ۱۴ مبتلا

مالدیو: ۱۳ مبتلا

تانزانیا: ۱۲ مبتلا

اتیوپی: ۱۱ مبتلا

مایوت: ۱۱ مبتلا

جبل‌الطارق: ۱۰ مبتلا

مغولستان: ۱۰ مبتلا

آروبا: ۸ مبتلا

کنیا: ۷ مبتلا

سیشل: ۷ مبتلا

گینه استوایی: ۶ مبتلا

جزایر ویرجین آمریکا: ۶ مبتلا

گابن: ۵ مبتلا، ۱ قربانی

جزیره مَن: ۵ مبتلا

سنت مارتین: ۵ مبتلا

سورینام: ۵ مبتلا

باهاماس: ۴ مبتلا

کالدونیای جدید: ۴ مبتلا

اسواتینی: ۴ مبتلا

جزایر کیمن: ۳ مبتلا، ۱ قربانی

کوراسائو: ۳ مبتلا، ۱ قربانی

کیپ ورد (دماغه سبز): ۳ مبتلا

جمهوری آفریقای مرکزی: ۳ مبتلا

کنگو: ۳ مبتلا

السالوادور: ۳ مبتلا

لیبریا: ۳ مبتلا

ماداگاسکار: ۳ مبتلا

نامیبیا: ۳ مبتلا

سنت بارتلمی: ۳ مبتلا

زیمبابوه: ۳ مبتلا

سودان: ۲ مبتلا، ۱ قربانی

آنگولا: ۲ مبتلا

بنین: ۲ مبتلا

برمودا: ۲ مبتلا

بوتان: ۲ مبتلا

فیجی: ۲ مبتلا

گرینلند: ۲ مبتلا

گینه: ۲ مبتلا

هائیتی: ۲ مبتلا

موریتانی: ۲ مبتلا

نیکاراگوئه: ۲ مبتلا

سنت لوسیا: ۲ مبتلا

زامبیا: ۲ مبتلا

نپال: ۱ مبتلا

آنتیگوا و باربودا: ۱ مبتلا

چاد: ۱ مبتلا

جیبوتی: ۱ مبتلا

اریتره: ۱ مبتلا

گامبیا: ۱ مبتلا

واتیکان: ۱ مبتلا

مونتسرات: ۱ مبتلا

نیجر: ۱ مبتلا

گینه‌نو: ۱ مبتلا

سنت وینسنت و گرنادین‌ها: ۱ مبتلا

سنت مارتین: ۱ مبتلا

سومالی: ۱ مبتلا

تیمور شرقی: ۱ مبتلا

اوگاندا: ۱ مبتلا

همچنین در کشتی دایموند پرینسس (متعلق به ژاپن) ۷۱۲ تن مبتلا و تعداد جان باختگان ۷ نفر است.