اختلال دوقطبی و سلامت جنسی
تمایلات جنسی در تغییرات خلق و خوی دو قطبی می تواند جلو یا عقب بیفتد ، اما با راهنمایی متخصصین می توانید تمایلات جنسی خود را همانند یک زندگی معمولی و سالم انجام دهید .
براى تقویت و ثبات و استمرار دوستىها، هم باید به عوامل تقویت کننده توجه داشت، هم عوامل قطع کننده یا سست کننده این پیوند را شناخت و از آن پرهیزکرد.
چه کنیم که با سست شدن محبتها روبه رو نشویم؟
بدگویى و عیبجویى، سبب مىشود دوستان خود را از دست بدهیم.
تندخویى و بداخلاقى نیز، دیگران را از دور و بر ما پراکنده مىسازد.
توقّعات زیاد و گلهمندى به خاطر هر چیز کوچک و کم اهمیت نیز، صفاى دلها را از میان مىبرد.
کم ظرفیتى، دروغگویى، صداقت نداشتن، ریا کار بودن، تفاوتِ ظاهر و باطن و گفتار و کردار، محبت دیگران را زایل مىکند.
ناسپاسى و قدر نشناسى نیز رشته محبت را مىگسلد.
ترک کردن دوستان در شداید و گرفتاریها، شکست خوردن در «امتحان دوستى» است.
کسى مریض شد و مدتى بسترى بود. مىگفت: خدا را شکر، خوب شد که مریض شدم و روى تخت بیمارستان افتادم. گفتند: چرا؟ گفت: براى این که در این مدّت، دوستان واقعى خود را شناختم. بعضى با همه ادعاهایى که داشتند، حتى یک بار هم نشد به دیدنم آیند، یا حال مرا بپرسند!
بدبینى و سوء ظنّ، از مهمترین عوامل گسست رفاقتهاست. تا مىتوان خوشبین بود، چرا زهر تلخ بدبینى را در جام دوستىها بریزیم و رابطهها را تلخ سازیم و دلها را نسبت به هم، چرکین؟
در روابط خانوادگى، گاهى یک سوء ظنّ، رشته خانواده را از هم مىگسلد و تا مرز طلاق یا دعوا و مناقشات هم پیش مىرود.
«حسد»، عامل دیگر قطع دوستىهاست.
حسودان از چشمها مىافتند و رشک ورزى به داشتهها و موفقیتهاى دیگران، چه بسا دوستىها را به دشمنى تبدیل مىکند.
«خُلف وعده» که نوعى «بىوفایى» است، عامل دیگرى در به هم خوردن رفاقتهاست.
«برخورد متکبرانه» نیز یکى از این عوامل است.
بارى... دوست داشتن یک «هنر» است و حفظ دوستى، هنرى مهمتر.
امام على(ع) فرمود: ناتوانترین افراد کسى است که نتواند براى خود دوستى فراهم آورد، و ناتوانتر از او کسى است که نتواند دوستان خود را نگه دارد!
به نظر شما آیا انسان می تواند مهارت های گفتاری و محاوره ای خود را ارتقا» دهد؟ در جواب باید خدممتان عرض کنیم که، البته که می تواند، اما ممکن است تغییر بعضی از عادت های گفتاری و محاوره ای ما که در طول زندگی مان بوجود آمده و شکل گرفته کمی دشوار باشد و زمان ببرد، اما تردیدی وجود ندارد که این امر امکانپذیر است.
اجازه بدهید راست و پوست کنده به سراغ نمونه هایی از اشتباهات رایجی که خیلی از ما در مکالماتمان مرتکب آنها می شویم برویم و ضمن بیان آنها به طرح راه حل هایی برای آنها بپردازیم.
۱ ) گوش ندادن:
«ارنست همینگوی» می گوید: «من دوست دارم گوش کنم. چیزهای خیلی زیادی را از با گوش کردن دقیق یاد گرفته ام. بیشتر مردم هیچوقت گوش نمی کنند.» شما مثل همه مردم نباشید. مشتاقانه منتظر نوبت حرف زدن خودتان نایستید. نفس خودتان را کمی عقب نگه دارید. یاد بگیرید که چطور واقعا به حرف هایی که مردم می زنند گوش دهید.
وقتی شروع به گوش دادن کنید، بخش های مختلفی از مکالمه را باید در دست خود بگیرید. اما مسئله مهم اینست که باید از جواب های کوتاه «آره» و «نه» به شدت خودداری کنید، چون در اینصورت طرف مقابل تان اطلاعات زیادی بروز نخواهد داد. مثلا اگر دوستی برای شما تعریف می کرد که هفته گذشته با چند نفر از دوستانش به ماهیگیری رفته است، مثلا می توانید از او بپرسید: «برای ماهیگیری کجا رفتید؟»، «چه چیز ماهیگیری را از همه بیشتر دوست داری؟»، «به جز ماهیگیری چه کارهای دیگری کردید؟» و... به این روش فرد جریان را عمیق تر تعریف می کند و اطلاعات بیشتری در اختیارتان می گذارد و شما می توانید از میان این اطلاعات مسیرهای بعدی تان را هم برای صحبت کردن انتخاب کنید. اگر طرف مقابل تان مثلا ابتدا گفت: «اوم، نمی دونم»، تسلیم نشوید. کمی بیشتر ترغیبش کنید. دوباره سوال کنید. آنها می دانند، فقط باید کمی بیشتر درمورد آن فکر کنند و وقتی سر درد دلشان را باز می کنند، مکالمه جالب تر خواهد شد.
۲ ) سوال بیش از حد:
اگر بیش از حد سوال کنید، مکالمه شکل بازجویی به خود می گیرد، یا ممکن است اینطور به نظر برسد که شما چیز زیادی برای درمیان گذاشتن با طرف صحبت تان ندارید. بهتر است سوالات تان را با چند جمله توضیحی مخلوط کنید. با ادامه یافتن مکالمه و پیش رفتن آن می توانید سوالات را نادیده گرفته و بگویید: «آره، خیلی خوبه که آدم آخر هفته با دوستاش یه جا بره و خوب استراحت کنه. ما هم شاید این آخر هفته با بچه ها رفتیم پارک و بدمینتون بازی کردیم.
چه خوب، ما هم ماه پیش با قایق یکی از دوستام رفتیم ماهیگیری. از این طعمه های ساکامورا برده بودیم. واقعا طعمه های خوبی بودند» و از همین جا مکالمه تان گسترش پیدا می کند و موضوعات دیگری مثل بدمینتون، مزیت یا عیب انواع مختلف طعمه یا نوشیدنی مورد علاقه تان وارد بحث می شود.
۳ ) سکوت ناخوشایند:
در مکالمه با کسی که تازه با او ملاقات کرده اید یا وقتی موضوعات همیشگی تمام شده باشد، سکوت بدی حکمفرما می شود. یا ممکن است از اینکه نمی دانید این سکوت چه دلیلی می تواند داشته باشد، عصبی شوید. هیچوقت بدون خواندن روزنامه از خانه خارج نشوید.
وقتی در مکالمه ای موضوع کم آوردید، می توانید درمورد اخبار روز صحبت کنید. می توانید درمورد اتفاقاتی که در مهمانی که در آن هستید، نظر بدهید. مطمئنا همیشه در اطراف تان موضوعی برای صحبت کردن درمورد آن هست. وقتی فرد جدیدی را ملاقات می کنید، یکی از بهترین روش هایی که می توانید با کمک آن از سرد شدن مکالمه جلوگیری کنید اینست که احساس خودتان را وقتی با یکی از بهترین دوستان تان ملاقات می کنید، به خاطر آورید و تصور کنید که این فرد جدید هم یکی از بهترین دوستان شماست. البته حواستان باشد که زیاده روی نکنید چون ممکن است این فرد جدید علاقه نداشته باشد که درهمان برخورد اول در آغوشش بگیرید و ماچ و بوسه اش کنید. در عوض با لبخند و رفتاری دوستانه و گرم با او برخورد کنید.
۴ ) طریقه بیان نامناسب:
یکی از مهمترین مسائل در مکالمه این نیست که چه می گویید، اینست که چطور آن حرف را بر زبان می آورید. تغییر در این رفتارها تفاوت عمده ای ایجاد می کند چون صدا و زبان بدن شما بخش مهمی از مکالمه را تشکیل می دهد.
▪ کمی آرام تر، وقتی از چیزی هیجان زده می شوید، معمولا حرف زدن تان تندتر و تندتر می شود. سعی کنید کمی آرام تر شوید. به این طریق، گوش دادن برای مخاطبتان آسان تر شده و راحت تر صحبت هایتان را متوجه می شوند.
▪ صدایتان را بالا ببرید. نترسید و آنقدر بلند حرف بزنید که طرف مقابل تان بتواند به راحتی حرف های شما را بشنود.
▪ روشن و واضح حرف بزنید. زیرلب من من نکنید. با احساس صحبت کنید. اگر با لحنی یکنواخت حرف بزنید کسی علاقه ای به دنبال کردن حرف شما را نخواهد داشت.
▪ طوری صحبت بکنید که احساس تان در صدای تان منعکس شود.
▪ بین صحبت هایتان مکث کنید. اینکار باعث می شود مخاطب دقیق تر به صحبت هایتان گوش دهد.
▪ موقع حرف زدن کمی به سمت طرف مقابل تان خم شوید. اینکار تاثیر حرف هایتان را بیشتر می کند اما دقت کنید که در اینکار نیز اغراق نکنید.
۵ ) پریدن وسط حرف دیگران:
همه کسانی که در یک مکالمه شرکت می کنند باید به یک میزان فرصت حرف زدن داشته باشند. به هیچ عنوان وسط صحبت کسی، حرف او را قطع نکنید تا توجه مخاطبین را به خود جلب کنید. باید بتوانید بین حرف زدن و گوش کردن خود توازن ایجاد کنید.
۶ ) همیشه حق با شما نیست:
به هیچ وجه سعی نکنید همیشه و درمورد هر موضوعی حق را به جانب خودتان بدانید. معمولا مکالمات واقعا یک بحث نیست و بهتر است اجازه بدهید حال و هوای خوب و دوستانه ای در آن جریان داشته باشد. اگر قرار باشد که در همه بحث ها شما برنده باشید، کسی چندان خوشحال نخواهد شد. پس به جای اینکار کمی عقب بنشینید و تلاش کنید تا حال و هوای خوبی در گفتگویتان جریان یابد.
۷ ) صحبت کردن درمورد یک موضوع عجیب یا منفی:
اگر در یک مهمانی یا جایی هستید که با کسی تازه روبه رو شده اید، بهتر است از پیش کشیدن بعضی موضوعات خودداری کنید.
صحبت کردن درمورد وضعیت بد سلامتی تان یا رابطه بدتان با کسی، شغل بد و رئیس بداخلاقتان، قتل های زنجیره ای، زبان خاصی که فقط شما و یک نفر دیگر از آن سر در می آورد، یا هر چیز دیگری که انرژی مثبت جو را از بین می برد، موضوعاتی هستند که باید از آنها اجتناب کنید. همچنین بهتر است حرف زدن درمورد سیاست و مذهب را هم برای گفتگوهای دوستانه تان بگذارید.
۸ ) خسته کننده بودن:
بدون توجه به اطرافتان، ۱۰ دقیقه بی وقفه حرف زدن درمورد ماشین جدیدتان اصلا خوشایند به نظر نمی رسد. وقتی می بینید که مخاطبینتان کم کم حوصله شان سرمی رود، باید آماده باشید که سریع موضوع را عوض کنید.
یک راه خوب برای اینکه همیشه موضوعاتی جالب برای صحبت کردن درمورد آن با دیگران داشته باشید، این است که زندگی جالب داشته باشید و روی مسائل مثبت زندگی متمرکز شوید. شروع نکنید درمورد شغلتان یا رئیستان غرغر کنید، هیچکس دوست ندارد این چیزها را بشنود. درعوض، درمورد آخرین مسافرتتان، یک خاطره جالب که یک روز موقع خرید برایتان اتفاق افتاده است، برنامه هایتان برای عیدی که در پیش است یا هر چیز جالب و بامزه صحبت کنید.
کاری که باید بکنید این است که طوری رفتار کنید که دیگران مجذوبتان شوند. با این روش خیلی راحت می توانید دوست پیدا کنید. پس به جای اینکه در مکالمه تان با دیگران فقط به یک موضوع بچسبید و مدام تکرارش کنید، افق موضوعاتتان را کمی وسیع تر کنید و درمورد مسائل مختلف و جالب با مخاطبتان گفتگو کنید.
۹ ) متقابل رفتار نکردن:
هر چه فکر می کنید را به زبان بیاورید و احساساتتان را مطرح کنید. وقتی کسی تجربه ای را با کسی درمیان می گذارد، شما هم باید درعوض یکی از تحربیات خودتان را با او شریک شوید. فقط روبه روی مخاطبتان نایستید و سرتان را تکان دهید یا جواب های کوتاه بدهید.
وقتی کسی در مکالمه ای از خود مایه می گذارد، حتما دوست دارد شما هم متقابلا همین کار را بکنید. اینجا هم مثل سایر موقعیت های زندگی نمی توانید بایستید تا دیگران قدم اول را بردارند. اگر لازم بود، شما نفر اول باشید و حرف هایتان را با طرف مقابلتان در میان بگذارید.
۱۰ ) حرفی برای گفتن نداشتن:
ممکن است احساس کنید که حرف زیادی برای گفتن ندارید. اما باید سعی کنید. خوب به حرف های طرف مقابل گوش کنید و به حرف هایی که می زند علاقه مند باشید. سوال کنید و جواب های مربوط و مناسب بدهید. چشم هایتان را هم باز کنید.
از مهارت های بیناییتان استفاده کرده و موضوعات جالبی را در اطرافتان برای حرف زدن پیدا کنید. هر روز روزنامه بخوانید و موضوعات جالب و مفید برای حرف زدن پیدا کنید. روی زبان بدنتان و نحوه حرف زدنتان کار کنید و مهارت های محاوره ای خود را ارتقا» دهید.
▪ آسان بگیرید
لازم نیست همه این کارها را یکجا یاد بگیرید و انجام دهید. اگر بخواهید همه این روش ها را یکدفعه استفاده کنید، مطمئنا گیج می شوید. دو سه مورد از این مهارت ها را انتخاب کرده و هر بار در مکالماتتان استفاده کنید. خیلی زود خواهید دید که به طور اتوماتیک و ناخودآگاه همه این رفتارها و مهارت ها را در مکالماتتان استفاده می کنید.
فروش اینترنتی و امکان دریافت مقالات و داروهای گیاهی در سامانه هوشمندبازار الکترونیک -سهبا https://www.sahba.net
اندازهگیری بیلیروبین
بیلیروبین با استفاده از اسید سولفانیلیک به شکل دیازو بیلیروبین تبدیل میگردد و محصول رنگی نهائی در طول موج 540 نانومتر سنجیده میشود. از آنجائیکه بیلیروبین غیرکنژوکه یا غیر مستقیم به آهستگی و آرامی وارد واکنش شیمیائی میگردد جهت اندازهگیری بیلیروبین توتال معرفهای تسریع کننده واکنش نظیر کافئین یا متانول به معرف و محیط واکنش اضافه میشوند و جهت اندازهگیری بیلیروبین دایرکت یا مستقیم از معرف بدون تسریع کننده استفاده میگردد.
تا سال 1980 تصور میشد بیلیروبین مستقیم برابر بیلیروبین کنژوکه میباشد ولی امروزه مشخص گردیده که میزان اندازهگیری شده بیلیروبین مستقیم شامل مجموع دلتا بیلیروبین و بیلیروبین کنژوکه و مقدار کمی از بیلیروبین غیرکنژوکه میباشد.
عوامل مؤثر بر صحت اندازهگیری بیلیروبین:
1- نحوه نقل و انتقال نمونه بیلیروبین خصوصاً تأثیر نور و حرارت که با تغییر ایزومر منجر به تشکیل فتو بیلیروبین و افزایش مختصر بیلیروبین مستقیم میگردد (و بالعکس تأثیر نور منجر به کاهش بیلیروبین توتال میگردد).
2- محلولهای خیسکننده و استفاده از بافرهای نامناسب با پ هاش نامناسب منجر به افزایش بیلیروبین مستقیم میگردد.
روش مالوی اولین (بیلی روبین)malloy Evelyn method
سولفونیک اسید با نیتریت سدیم واکنش داده و منجر به تشکیل دیازو سولفانیلیک اسید میگردد. در حضور تسریع کننده دیمتیلسولفواکساید هر دو نوع بیلی روبین کنژوکه و غیر کنژوکه (بیلیروبین توتال) با دیازو واکنش داده و تولید آزوبیلیروبین مینمایند که در طول موج 540 حداکثر جذب را دارا میباشد (محلول یا معرف شماره 1 در کیت توتال حاوی سولفونیک اسید و تسریع کننده دیمتیل سولفوکساید است. محلول شماره 2 کیت توتال حاوی نیتریت سدیم است).
کیت بیلیروبین دایرکت فاقد معرف تسریع کننده دیمتیل سولفاکساید است و محلول یا معرف شماره 1 صرفاً حاوی سولفونیک اسید میباشد و معرف شماره 2 نیز مشابه کیت توتال نیتریت سدیم میباشد. استفاده از بلانک سمپل یا نمونه در هر دو روش توتال و دایرکت الزامی است و نهایتاً بایستی جذب بلانک از تست و استاندارد کسر گردد.
حد تشخیصی یا حساسیت بیلیروبین در روش مالوی الوین حدود 075/0 میلیگرم در دسیلیتر است. محدوده تشخیصی بیلیروبین در روش مالوی الوین تا 20 میلیگرم در دسیلیتر است و مقادیر بالاتر از این مقدار الزاماً بایستی رقیق شوند.
تداخل دهندههای مهم در روش مالوی الوین: گلوکز بالای 300/ تریگلیسرید بالای 600/ هموگلوبین بالای 5 گرم در لیتر. پایداری سرم حاوی بیلیروبین در صورت محافظت از نور و حرارت و تبخیر نمونه 3 ساعت در حرارت اطاق است.
کنترل کیفی تست بیلیروبین بهتر است با دو سطح کنترل تجاری نرمال و بالا صورت گیرد و با استفاده از کالیبراتور در غلظت بالا و پائین تست کالیبر گردد. جهت بیلیروبینهای بالای 30 در نوزادان و اطفال بهتر است نمونه با آب مقطر دیونیزه رقیق گردد و جواب نهائی در ضریب رقت محاسبه گردد. در راستای صحهگذاری کیتهای بیلیروبین مهمترین شاخص ارزیابی تکرارپذیری و دقت کیت میباشد که در آزمایشگاه میتوان با تکرار یک نمونه (در 10 نوبت مکرر در یک ردیف کاری و در 10 ردیف کاری متفاوت) به شاخص پراکندگی (ضریب تغییرات) مورد ادعا در بروشور کیت مراجعه نمود و وضعیت دقت اندازهگیری شده کیت را با دقت مورد ادعا (در بروشور کیت) مورد ارزیابی مقایسهای قرار داد.
بیلیروبین دلتا / بیلیپروتئین
Deltabilirubin / Biliprotein
بیلیپروتئین یا دلتا بیلیروبین همان بیلیروبین کنژوکه میباشد که به واسطه پیوند کئووالان به آلبومین باند شده و قابلیت دفع کلیوی آن کاهش یافته است و در نهایت عامل اصلی پایداری زردی در بیماران مبتلا به کلستاز یا یرقانهای کبدی میباشد.
زمانی که بیلیروبین کنژوکه نیمه عمر کمتر از 24 ساعت دارد دلتا بیلیروبین یا بیلیپروتئین نیمه عمر طولانی معادل آلبومین و حدود 17 روز خواهد داشت و همین موضوع عامل پایداری علامت زردی در طول بهبود یرقانهای انسدادی یا کبدی بیماران میباشد که به دلیل کاهش دفع ادراری آن میباشد. بیلیروبین کنژوکه یا مستقیم محلول در آب بوده و سریعاً از کلیهها فیلتر و در ادرار ظهور میکند و منجر به بیلیروبین مثبت ادرار میگردد.
:فرمول محاسبه دلتا بیلیروبین
Deltabilirubin = Bili Total - (Bili conj + Bili unconj)
تأثیر نور بر بیلیروبین
غالب فرم بیلیروبین گردش خون از نوع ایزومر ترانس بوده (شدیداً غیرمحلول در آب) و عمدتاً در جریان خون به آلبومبن باند میگردد. نور منجر به فتو ایزومراسیون بیلیروبین از فرم ترانس به فرم سیس گردیده و فرم ایزومرسیس بیلیروبین با قابلیت حلالیت بالا در آب بیشتر در ادرار ترشح و دفع میگردد و این موضوع اساس فتوتراپی و درمان هیپربیلیروبینمی غیرکنژوکه نوزادان را تشکیل میدهد. به عبارتی سطح بیلیروبین نوزاد تحت اثر نور بیشتر دفع گردیده و کاهش مییابد.
نوسانات فیزیولوژیک بیلیروبین:
ناشتای طولانی مدت (24 تا 48) ساعت منجر به افزایش بیلیروبین توتال به میزان 20 الی 25% میگردد.
تأثیر نور روی بیلیروبین:
آفتاب شدید تابستان منجر به کاهش 20 درصدی بیلیروبین نسبت به فصل زمستان میگردد.
گارو بستن به مدت طولانی و تغییر وضعیت نشسته به خوابیده منجر به نوسان بیلیروبین خون میگردد.
نوسانات سرمی بیلیروبین:
سرم در مجاورت نور مستقیم 30% الی 50% افت بیلیروبین دارد که عمدتاً مربوط به تشکیل فتو بیلیروبین میباشد که در اندازهگیری به عنوان بیلیروبین کنژوکه اندازهگیری میشوند، لذا سرم نور خورده باعث کاهش بیلیروبین توتال و غیرکنژوکه و افزایش مختصر بیلیروبین غیرکنژوکه میگردد. بیلیروبین سرم در شرایط تاریکی (دور از نور) سه ساعت در حرارت اطاق و 12 ساعت در یخچال پایدار است. روش دیازو به شدت به همولیز حساس است و منجر به نتایج منفی کاذب در بیلیروبین میگردد (خصوصاً در روشهای نمونهگیری از کف پای نوزادان که احتمال همولیز نمونه بالا است). سرم لیپمیک باعث افزایش کاذب بیلیروبین میگردد.
داروهای افزایش دهنده بیلیروبین: آلوپورینول/ اسید اسکوربیک/ کدئین/ متیل دوپا/ قرص ضد بارداری/ داروی ضد مالاریا/ استروئیدها
تفسیر بالینی بیلیروبین و یرقان |
یرقان واژه بالینی است که با تغییر رنگ پوست و عنبیه همراه است. بیلیروبین بالای 2 این حالت را سبب میگردد.
طبقهبندی هیپر بیلیروبینمی
1- هیپر بیلیروبینمی اگر بالای 50% از نوع کنژوکه همراه باشد هیپر بیلیروبینمی کنژوکه نامیده میشود ( مثل سندرم روتور و دابین جانسون و یرقانهای انسدادی یا کلستاز)
2- هیپر بیلیروبینمی اگر بالای 70% از نوع غیرکنژوکه همراه باشد به نام هیپر بیلیروبینمی غیرکنژوکه نامیده میشود (مثل سندرم گیلبرت و کریگلر نجار تیپ 1 و2 و یرقانهای همولیتیک و هپاتیتهای داروئی و...).
نوسانات بیلیروبین مستقیم
1- اگر بیلیروبین مستقیم 20% تا 40% توتال بیلیروبین باشد یرقان کبدی بیشتر از یرقان انسدادی (پس از کبدی) مطرح است ( هپاتیتهای ویرال یا داروئی)
2- اگر بیلیروبین مستقیم 40% تا 60% توتال بیلیروبین باشد هر دو نوع یرقان کبدی و انسدادی میتواند مطرح باشد.
3- اگر بیلیروبین مستقیم بیش از60% تا 70% توتال بیلیروبین باشد یرقان انسدادی غالب است
علل هیپر بیلیروبینمی غیرکنژوکه نوزادان:
1- یرقان همولیتیک نوزادان (ناشی از ایزو ایمونیزاسیون و ناسازگاری گروههای خونی مادر و نوزاد)
2- یرقان همولیتیک ناشی از کمبود آنزیم نوزاد
3- اسفروسیتوز یا الیپتوسیتوز ارثی
4- عفونت ویرال یا باکتریال یا انگلی نوزادان (سرخجه/ سیفلیس/ توکسوپلاسموز )
5- هیپوتیروئیدی مادرزادی (10% موارد با هیپر بیلیروبینمی غیرکنژوکه همراه است)
6- نوزادان مادران دیابتی
علل هیپر بیلیروبینمی کنژوکه نوزادان:
1- انسداد مسیر صفراوی نوزادان (به دلیل کیست یا آسیت و آترزی صفراوی )
2- هپاتیت نوزادان
3- سپسیس نوزادان خصوصاً پیلونفریت ناشی از اشرشیا کولی نوزادان
4- بیماریهای ارثی (گالاکتوزمی/ فیبروز کیستیک/ عدم تحمل فروکتوز/ تیروزینمی/ گوشه شیرخواران/ کلستاز داخل کبدی فامیلیال یا بیماری بایلر)
علائم آزمایشگاهی هیپر بیلیروبینمی پاتولوژیک نوزادان
1- بیلیروبین توتال بالای هفت در روز اول تولد نوزاد یا افزایش بیش از 5 واحد بیلیروبین در روز اول تولد نوزاد
2- بیلیروبین توتال بالای 5/12در هفته اول زندگی نوزاد بالغ و بالای 15 در نوزادان نارس
3- بیلیروبین مستقیم یا کنژوکه بالای 5/1 در نوزادان
4- طولانی شدن یرقان نوزادان بیش از 7 روز در نوزاد بالغ و بیش از 14 روز در نوزاد نارس
آزمایشات اولیه در هیپر بیلیروبینمی غیرکنژوکه نوزادان
1- اندازهگیری سریالی بیلیروبین تام و مستقیم سرم (در فواصل تعیین شده توسط پزشک بر اساس رنگ پوست نوزاد)
2- تعیین گروه خون مادر و نوزاد
3- کومبس مستقیم روی نمونه خون بند ناف نوزاد
4- کومبس غیرمستقیم روی سرم مادر جهت جستجوی آلوآنتیبادی
5- کشت خون نوزاد
6- تعیین سطح غلظت سرمی ایمونوگلوبولینها و کمپلمان نوزاد
7- تستهای سرولوژی عفونی نوزاد
8- پانل تیروئید نوزاد
9- بررسی مواد احیاء کننده غیرقندی در ادرار نوزاد
و بالغین مقادیر نرمال بیلیروبین سرم نوزادان | ||
Bili Direct mg/dl | Bili Total mg/dl | گروه سنی |
< 0.2 | < 2 < 8 < 16 | نوزاد نارس 1 روزه نوزاد نارس 3-1 روزه نوزاد نارس 5-3 روزه |
< 0.2 | <2 | نوزاد بالغ یک روزه (1) |
< 0.2 | 1.4 -8.7 | نوزاد بالغ یک تا سه روزه (3-1) |
< 0.2 | 1.5 - 12 | نوزاد بالغ سه تا پنج روزه (5-3) |
< o.2 | 0.3- 1.2 | بالغین (5 روزه تا 60 سال) |
آلانین ترانس آمیناز (سرم گلوتامات پیروات ترانس آمیناز) ALT ( SGPT) |
یک آنزیم ترانس آمیناز است که عمدتاً در کبد یافت میشود و به نسبت کمتر در کلیهها و قلب و عضلات اسکلتی و سایر سلولها وجود دارد
آلانین ترانس آمیناز عمدتاً در سیتوپلاسم سلول میباشد و با آسیب سلولی سطح سرمی آن بالا میرود.
آنزیم آلانین ترانس آمیناز اختصاصیترین آنزیم در تشخیص هپاتیت حاد میباشد (ویرال/ داروئی/ سمی)، لذا سطح سرمی آن در هپاتیت حاد تا 20 برابر نیز افزایش مییابد و در یرقانهای انسدادی و سیروز و تومورهای کبدی به میزان 2 تا 4 برابر افزایش مییابد.
ALT / AST Ratio & AST / ALT Ratio
مهمترین کاربرد نسبت آلانین ترانس آمیناز به آسپارتات ترانس آمیناز افتراق انواع مختلف بیماریهای کبدی است
ALT / AST Ratio < 1 non viral Hepatitis |
ALT / AST Ratio > 1 viral Hepatitis & Mono.Inf |
نسبت این دو آنزیم در حالت عادی 1 یا نزدیک به یک است
در هپاتیت الکلی و پرخونی کبد و تومور متاستاتیک کبد سطح آسپارتات ترانس آمیناز بالاتر از آلانین ترانس آمیناز است این به دلیل این است که آنزیم آسپارتات ترانس آمیناز علاوه بر سیتوپلاسم در میتوکندری نیز وجود دارد و در ضایعات سلول کبدی ناشی از الکل که با تخریب میتوکندری همراه است سطح آسپارتات ترانس آمیناز بالاتر میرود و این نسبت حاصل میشود و حالت معکوس این نسبت در هپاتیت ویرال و منونوکلئوز میتواند مشاهده گردد:
AST / ALT = 3/1
تشخیص افتراقی افزایش آلانین ترانس آمیناز
1-هپاتیت حاد و مزمن ویرال (افزایش شدید)
2- سکته قلبی
3- ایسکمی کبدی
4- شوک
5- پانکراتیت حاد (افزایش خفیف)
6- تومور متاستاتیک کبد (افزایش خفیف)
7- سیروز فعال و کبد چرب (افزایش خفیف)
8- هپاتیت داروئی
9- الکلیسم
10- یرقان انسدادی
11- ضربه/ هیپرتانسیون حاملگی/ دیستروفی عضلانی/ پلی میوزیت/ آنمی
آسپارتات ترانس آمیناز ( سرم گلوتامات اکسال استات ترانس آمیناز) AST ( SGOT) |
ترانس آمیناز آسپارتات ترانس آمیناز به طور عمده در قلب و کبد مشاهده میشود و به نسبت کمتر در عضلات و مغز و پانکراس و طحال و ریهها وجود دارد .آسپارتات ترانس آمیناز هم در سیتوپلاسم و هم در میتوکندری سلول وجود دارند و در آسیبهای شدید به میزان بیشتری رها میشوند.
کبد و آسپارتات ترانس آمیناز
افزایش آسپارتات ترانس آمیناز در هپاتیت حاد میتواند به 20 برابر حد نرمال برسد و در یرقان انسدادی تا 10 برابر نرمال رسیده و سریعاً کاهش مییابد.
افزایش بسیار شدید آسپارتات ترانس آمیناز در هپاتیت فولمینانت یا برقآسا که با آسیب میتوکندری همراه است مشاهده میشود (100تا 200 برابر طبیعی).
آسپارتات ترانس آمیناز در هپاتیت الکلی و تومور متاستاتیک کبد بیشتر از آلانین ترانس آمیناز بالا میروند و حدوداً 3 برابر بیشتر ترشح میشوند.
ترانس آمینازهای کبدی بالای 500 (بالای 10 برابر) حساسترین تست برای آسیب حاد سلول کبدی (هپاتیت حاد ویرال/ هپاتیت سمی حاد داروئی با تتراکلریدکربن/ هپاتیت فولمینانت میباشد/ مقادیر بالای 4000 واحد میتواند علامت مسمومیت حاد کبد با استامینوفن باشد.
مقادیر کمتر از 500 واحد یا کمتر از ده برابر حد نرمال (ترانس آمینازها) در سایر بیماریهای کبدی نظیر یرقانهای انسدادی و سیروز فعال و هپاتیت الکلی مطرح میشود.
سطح ترانس آمینازها در کبد چرب معمولاً کمتر از 50 واحد میباشد.
1000و کاهش 50 درصدی در طول افزایش یکباره آسپارتات ترانس آمیناز تا حدسه روز (به حد کمتر از 100 واحد) نشانه شوک کبدی میتواند باشد.
افزایش شدید ترانس آمیناز کبدی (بالای 1000) همراه با افزایش کمتر از سه برابر سطح آلکالن فسفاتاز نشانه یرقان سلول کبدی است و افزایش متوسط یا خفیف ترانس آمیناز کبدی (کمتر از 500 واحد) همراه با افزایش بالای سه برابر آلکالن فسفاتاز نشانه یرقان انسدادی است.
Acute Injuries and / or Necrotic Lesions |
•• AST Increased |
•• ALT Increased |
•• LD Increased |
•• ALP Increased |
•• Bilirubin Increased |
•• Total Protein Normal |
•• Albumin Normal |
•• Ammonia Normal |
•• Hepatic Cirrhosis |
•• AST Normal |
•• ALT Normal |
•• LD Normal |
•• ALP Normal to Slightly Increased |
•• Bilirubin Increased |
•• Total Protein Decreased |
•• Albumin Decreased |
•• Ammonia Increased |
••
Acute Biliary Obstruction |
•• AST Normal |
•• ALT Normal |
•• LD Normal |
•• ALP Increased |
•• Bilirubin Increased |
•• Total Protein Normal |
•• Albumin Normal |
•• Ammonia Normal |
Passive Congestion |
•• AST Slightly Increased |
•• ALT Slightly Increased |
•• LD Slightly Increased |
•• ALP Normal to SlightlyIncreased |
•• Bilirubin Normal to SlightlyIncreased |
•• Total Protein Normal |
•• Albumin Normal |
•• Ammonia Normal |
Space-Occuping Lesion |
•• AST Normal to Increased |
•• ALT Normal to Increased |
•• LD Increased |
•• ALP Increased |
•• Bilirubin Normal to Increased |
•• Total Protein Normal |
•• Albumin Normal |
•• Ammonia Normal |
قلب و آسپارتات ترانس آمیناز
آسپارتات ترانس آمیناز یک آنزیم غیر اختصاصی با ویژگی پائین در تشخیص انفارکتوس میوکارد حاد میباشد که به میزان 4 تا 10 برابر در انفارکتوس حاد افزایش مییابد در حالی که تست آلانین ترانس آمیناز نرمال است و زمانی مفید است که همراه با کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز و تروپونین سنجیده شود. منحنی آسپارتات ترانس آمیناز در انفارکتوس حاد موازی کراتین کیناز است.
سطح آسپارتات ترانس آمیناز 8 ساعت پس از آسیب سلولی قلب بالا رفته، 36 ساعت بعد به پیک رسیده و پس از 72 ساعت تا یک هفته به حد نرمال میرسد. افزایش مجدد آنزیم نشانه توسعه آسیب قلبی علیرغم درمان میباشد. در سکته قلبی تست آسپارتات ترانس آمیناز به مدت سه روز متوالی پس از سکته قلبی حاد و یک هفته بعد توصیه میگردد.
اندازهگیری ترانس آمینازها |
•• Alanine + 2-oxoglutarate ..ALT.àGlutamate + Pyruate
•• Pyruate + NADH2 ....LDH..à Lactate + NAD
میانگین کاهش جذب نوری در دقیقه در طول موج 340 نانومتر را بدست آورده و در فاکتور ذکر شده در بروشور کیت پارس آزمون (به طور مثال 1985) ضرب مینمائیم تا عدد نهائی بدست آید.
•• Aspartate + 2-oxoglutarate ..AST.àGlutamate + oxalocetate
•• oxalocetate + NADH2 ....MH..à Malate + NAD
جهت هر دو ترانس آمیناز وجود پیریدوکسال فسفات به عنوان کوفاکتور آنزیمی الزامی میباشد.
روش پیشنهادی فدراسیون بینالمللی شیمی بالینی جهت ترانس آمینازها همراه با اضافه نمودن پیریدوکسال فسفات است ولی در روشهای تجاری روتین این معرف در کیتها تعریف نشده است که به دلیل افزایش جذب نوری پایه در روشها و هزینه تمام شده کیتها میباشد، لذا در این روشها پیریدوکسال فسفات موردنیاز واکنش از سرم بیمار بایستی تأمین گردد و در صورت کمبود این ویتامین در فرد مورد اندازهگیری نتایج منفی کاذب و نرمال کاذب حاصل میگردد.
استاندارد بودن روشهای اندازهگیری ترانس آمینازها و قابلیت اطمینان به جواب آنها دارای اهمیت فراوان است زیرا یکی از معیارهای اصلیتعیین اندیکاسیون درمان در هپاتیت مزمن C افزایش تدریجی و مختصر آلانین ترانس آمیناز میباشد
AST عوامل مداخلهگر در تست
1- همولیز (1% همولیز، افزایش کاذب 22% آنزیم را سبب میشود).
2- تزریق عضلانی اخیر یا ورزش شدید قبل از تست
3- بارداری با کاهش 30 الی 40 درصدی آسپارتات ترانس آمیناز به صورت فیزیولوژیک همراه است.
4- مصرف دارو (اریترومایسین/ ایزونیازید/ متیل دوپا/ مخدرها/قرص ضدبارداری داروهای دارای سمیت کبدی/ ترکیبات دیژیتال/ سالیسیلات/ پروپانولول)
توصیه: بهتر است داروهای تداخل دهنده 12 ساعت قبل از تست قطع شوند؛ اگر داروهای فوق را نمیتوان 12 ساعت قطع نمود بهتر است لیست داروهای افزایش دهنده ترانس آمیناز کبدی جهت اطلاع پزشک ضمیمه جواب گردد.
5- کمبود پیریدوکسین/ بریبری/ اورمی/ حاملگی و کتو اسیدوز دیابتی باعث کاهش سطح آنزیم آسپارتات ترانس آمیناز میگردد.
جهت تست ترانس آمیناز کبدی ناشتا الزامی نیست و نمون خون بایستی بدون استرس و فشار جمعآوری گردد.
ALT عوامل مداخلهگر در تست
1- همولیز (1% همولیز، افزایش کاذب 55% آنزیم را سبب می شود)
2- تزریق عضلانی اخیر
3- مصرف دارو (استامینوفن/ کدئین/ آلوپورینول/ آمپیسیلین/ کاربامازپین/ کلوفیبرات/ متیل دوپا/ ایندو متاسین/ متو ترکسات/ قرص ضد بارداری فنی توئین/ تتراسیکلین/ سالیسیلات/ پروپانولول)
توصیه: اگر داروهای فوق را نمیتوان 12 ساعت قطع نمود بهتر است لیست داروهای افزایش دهنده ترانس آمیناز کبدی جهت اطلاع پزشک ضمیمه جواب گردد.
جهت تست ترانس آمیناز کبدی ناشتا الزامی نیست و نمونه خون بایستی بدون استرس و فشار جمعآوری گردد.
مقادیر مرجع ترانس آمینازهای کبدی
بزرگسال | نوزاد | نوزاد تازه متولد شده | |
40 - 10 U/L | 45 - 13 U/L | ------------------- | ALT SGPT |
40 - 10 U/L | 95 - 25 U/L | 120 - 40 U/L | AST SGOT |
Reference Intervals
transaminase (tietz 2001)
•• When using the new IFCC methods, the AST upper reference limits for adults, calculated as the 97.5 percentile of the reference distribution, are 31U/L for women and 35 U/L for men, respectively.
•• The corresponding ALT upper reference limits are 34 U/L and 45 U/L
مراجع فارسی:
1-بیوشیمی بالینی هنری (دیویدسون 2001)
2- تفسیر بالینی آزمایشهای پزشکی/ دکتر ایوب ابراهیمی 1384
3- بیوشیمی بالینی در تشخیص و درمان بیماریها/ پروفسور زیلوا - مترجم دکتر رهبانی 1374
Reference :
1-clinical diagnosis henry 2007
2- clinical chemistry tietz 2006 (E. book)