آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

با افسردگى چه کنم...؟

با افسردگى چه کنم...؟

افسردگى، به معناى پژمردگى است. پژمردگى، یکى از بدترین علل رفتارى در تغییر حالات روحى، روانى ارائه مى نماید. علائم بیمارى: عدم انگیزه، عدم تحرک، انزواطلبى، عدم نشاط، خیره شدن به نقطه اى مبهم، میل به خودکشى، پریشان حالى، پرخاشگرى، عدم تعادل، فراموشى، نشنیدن و یا عدم توجه به صحبتهاى دیگران، تکرار مکررات و یا میل به شنیدن مجدد خبر و یا توضیح، خواب زیاد و یا کم، علاقه مندى به موسیقى هاى آرام و غمگین و...
مقدمه: پژمردگى، بطور معمول به دو صورت: ناگهانى و تدریجى غالب مى گردد ولى برحسب پژوهش هاى صورت گرفته بالاترین سطح آمار موجود به تدریجى بودن حاکمیت افسردگى، دلالت مى کند. این بیمارى مختص انسانها نیست و نباتات و حیوانات را هم دربرمى گیرد و لذا این بیمارى در شکل و عنوان کلى آن، بر همه موجودات زنده جهان، صدق مى کند. باید توجه داشت که: در نهاد و سرشت هرموجودى، به دلیل دورى از ذات احدیت، حالتى به نام انتظار وجوددارد که این انتظار به خاطر طولانى بودن مدت آن، نوعى افسردگى را درنهاد موجودات زنده نهادینه مى کند چرا که کل موجودات جهان به دلیل هجران و دورى از خالق و صاحب اصلى خویش یعنى پروردگار متعال از یک نوع انتظار و غم درونى رنج مى برند.
شما دقت کنید به خودتان و یا دیگرانى که دیده اید و یا حتى بارزترین نمونه متقن آن کودکى شیرخوار که در آسایش کامل به سر مى برد بازهم گاه او را درغم بخصوصى مشاهده خواهیدکرد و متعجب مى شوید چگونه این کودک شیرخوار نیز اینگونه به اندیشه فرورفته است؟!... و این همان است که بدان اشاره شد یعنى هجران.
بنابراین زمینه افسردگى در نهاد موجودات جهان وجوددارد. اما در انسانها: بیدارکردن و شدت دادن به این غم درونى به عواملى بازمى گردد که به دو دسته اولیه (نهادینه شده) و ثانویه تقسیم مى گردد. عوامل اولیه (نهادینه شده) عبارتند از:
۱ ـ اندیشه زیاد
۲ - اندیشه کم
۳ ـ بعد جسمانى
۴ ـ گناهان و عدم ارتباط با ذات احدیت

عوامل ثانویه:
۱ـ افکار منفى و مزاحم
۲ ـ داروها و غذاها و نوشیدنیها
۳ ـ مواد مخدر و مسکر و دخانیات و هواى آلوده
۴ ـ آپارتمان نشینى و عدم استفاده از طبیعت و آفتاب
۵ ـ عدم تحرک و ورزش
۶ ـ زیاد گوش دادن به موسیقى هاى غمگین و غیر متحرک
۷ ـ داشتن مشکلاتى خاص در زندگى که لاینحل مانده اند
۸ ـ استفاده زیاد از تلویزیون
۹ـ مطالعه زیاد بیمارگونه بخصوص مطالب منفى، حادثه اى و داستانهاى غمگین
۱۰ـ نداشتن مدیریت وبرنامه ریزى در امور مختلف زندگى
۱۱ـ تماشاى زیاد غروب به جاى تماشاى طلوع خورشید
۱۲ ـ دوربودن از چیزى و یا کسى و مرگ عزیزان و طلاق
۱۳ ـ نداشتن ارتباط با اجتماع و اقوام و خانواده
۱۴ ـ احساس حقارت نسبت به دیگران و نقش تربیتى خانواده
۱۵ـ نداشتن و یا کم بودن مطالعه بخصوص مطالب مثبت، شاد و آموزنده
۱۶ـ حسادت زیاد و وجود افراد منفى و افسرده در اطراف، (موقعیت زمانى و مکانى)
۱۷ـ نرسیدن به آرمانها
۱۸ ـ رنگهاى تیره
۱۹ـ بیمارى ها
۲۰ ـ تکنولوژى و موبایل و دستگاههایى که میدان مغناطیسى ایجاد مى کنند.

چه کنم؟

بهترین راه: پیشگیرى است.
چرا که افسردگى بیمارى روحى است و اگر روح گرفتار شود رهاشدن او بسیار مشکل خواهدبود. بنابراین اگر کوشش شود که هریک از عوامل ۲۰ گانه افسردگى را بشناسیم و از گرفتارشدن به آنها فرارکنیم ویا لااقل کمتر درتیررس آنها باشیم بزرگترین و اولین کمک را به خود خواهیم کرد. اما اگر گرفتار شده اید قبل از مراجعه به پزشک این موارد را رعایت کنید:
الف) کوشش درجهت شناخت دقیق و آگاهانه عامل و یا عوامل بروز بیمارى ازطریق تفکر درتاریخچه زندگى و بررسى اینکه درطول و عرض زندگى خود درمعرض کدام یک و یا چندعامل از عوامل فوق قرار گرفته اید.
ب) نیت در اهتمام جدى و پیگیر درجهت برطرف نمودن عامل یا عوامل.
پ) کوشش آگاهانه اى کنید تا هرآنچه را که در زندگى با آنها روبرو شده اید و یا حتى عواملى را که نگران بروز آنها در آینده بوده و یا هستید را بشناسید و به یاد آورید. دراین مرحله ابتدا این عوامل را پس از یادآورى، به صورت فهرست وار بنویسید تا عناوین آنها از یاد شما نروند.
ت) در پایان درباره هریک از این عوامل، بطور کامل شرح کاملى با ذکر تاریخ و مدت آن عوامل آنها بنویسید.
درمرحله بعد به تجزیه و تحلیل هریک از این عوامل بپردازید و توجه کنید اولاً درکدام مرحله خود شما مقصر بوده اید و اشتباه را مرتکب شده اید؟ دوماً: چیزها و اشخاص دیگرى را که منصفانه مى توان مقصردانست بشناسید. حال با شناخت عمیق این عوامل با خود عهد ببندید دیگر دست به دست آنها ندهید. با این پایه گذارى که درجهت مخالف این بیمارى گام برمى دارید
اینک به عوامل ۲۰گانه اى که با هم خواندیم سرى مى زنیم و درمخالف با آنها با یکدیگر گام برمى داریم یعنى:
۱- مثبت اندیش باشید: البته این به معناى از بین بردن حقیقت نیست . بلکه به این معناست که اندیشه مثبت را هم به ذهن خود راه بدهید و گرنه افکار منفى در ذهن شما رسوب خواهند کرد . تو گویى افکار منفى افکار مثبت را مى خورند . اگر مى خواهید قاضى خوبى باشید هر دو طرف دعوا را به محکمه وجدان راه بدهید .
۲- به بروشور داروهایى که پزشک تجویز خواهد کرد ، دقت کنید که چه عوارضى خواهند داشت و آنها را یادداشت کنید . بهتر است لااقل از هم اکنون یک دفترچه حاوى تاریخچه بیماریها و درمانها و مشکلات روحى و جسمى که به شما وارد شده اند و یا وارد خواهند شد تهیه کنید و این موارد را به طور منظم و پیگیر در آنها یادداشت کنید . فهرست نوشیدنى ها و غذاهاى نشاط آور و کسل کننده را از منابع و کتب علمى در رابطه با غذا و دارو شناسایى و تهیه کنید .
به عنوان مثال : زعفران نشاط آور است و برنج دشمن ویتامین ب که کسل کننده است.
۳- مواد مخدر و مسکر و دخانیات مثل سیگار و قلیان را به موزه زباله ها بفرستید . اگر معتاد هستید در پنج مرحله و طى پنج ماه ترک کنید، یعنى تدریجى ولى پیگیر و جدى : نیت در ترک، کم نمودن مصرف ، کمتر مصرف نمودن، کوشش در فراموش نمودن ، ترک نهایى آن .
۴- در صورت امکان آپارتمان نشینى را ترک کنید ، یک خانه کوچک ولى حیاط دار رو به آفتاب ، به آپارتمان ۶۰۰ مترى نیز ارجح خواهد بود . به طور منظم و به صورت هفتگى به دل طبیعت بزنید اگر این کار به همراه خانواده و اقوام و به خصوص افرادى که با آنها در تفاهم هستید صورت بگیرد بهتر است . دو رکعت نماز در طبیعت آرامش دل را دو چندان مى کند . هر روز صبح ، ظهر و عصر خود را به مدت ۵ الى ۳۰ دقیقه در معرض آفتاب قرار دهید . از طریق اتخاذ روشهاى علمى ، حقایق را چاره کنید تا بتوانید از اضطراب بپرهیزید .
۵- هر روز صبح ناشتا ۱۵ الى ۳۰ دقیقه بدوید و ورزش کنید . هر روز عصر به مدت ۳۰ الى ۶۰ دقیقه دویده، نرمش کرده و ورزش کنید و ورزشهایى که همه بدن در آن شرکت کنند مثلاً بسکتبال ، فوتبال و والیبال در اولویت خواهند بود. شنا یکى از مفرح ترین عوامل فرار از افسردگى است . کوه نوردى را هر هفته انجام دهید . استحمام بعد از ورزش بسیار مناسب و خوب است و از همه بهتر شنا است ، بنابراین اگر به فن شنا هم آشنا نیستید در هفته دو مرتبه ، در عمق کم آن ، آب تنى کنید .
۶- گوش دادن به موسیقى آرام و غمگین را به یکبار در ماه کاهش دهید البته موسیقى آرام ولى کلاسیک مثل آهنگهاى موزارت و بتهوون را اگر هر ۴۸ ساعت گوش کنید مفید هم خواهد بود چرا که برحسب تحقیقات و پژوهشهاى دانشمندان این آهنگ مغز را بیدار کرده و وادار به تحرک مى کند چون این آهنگها ، روى قاعده کلى و نظم خاصى تهیه شده اند و چون به صورت مرحله اى هستند یعنى همانند این مقاله داراى سه رکن مقدمه، متن و نتیجه گیرى هستند شما ناآگاهانه به آرامش خاصى مى رسید مغزتان با طى کردن این فرایند سه مرحله اى بیدار شده و وادار به تحرک مى شود .
در صورت امکان در کنسرت ها شرکت کنید رقص را هر ۷۲ ساعت انجام دهید . لازم نیست این رقص خیلى تند و شاد باشد هم این که انجامش دهید کافى خواهد بود . چرا که رقص هیجان آور است و در واقع هیجان رقص زندگى است . به خصوص اگر این رقص با همسر و فرزندان باشد .
۷- اگر مسأله اى در زندگى شماست که به راستى لاینحل است با آن مدارا کنید ولى با مشکلات زندگى بجنگید ولى جنگى هوشمندانه و صبورانه یادتان باشد زندگى همچون کوهى است که ما در حال بالا رفتن از آن براى رسیدن به قله آن هستیم ، مهم این است که ما به بالا رفتن ادامه دهیم وگرنه به دره اش سقوط خواهیم کرد .

۸- تماشاى تلویزیون را به میزانى که باید استفاده کرد محدود کنید . (تماشاى خبرها، مباحث علمى و مثبت و برنامه هاى آموزشى و طنز و مفرح) را جایگزین کنید به طبیعت بروید. ورزش کنید شنا کنید قایقرانى کنید . تیراندازى و ...
۹- مطالعه مطالب حادثه اى را فقط تا به آن اندازه که در جریان شناخت و چگونگى مبارزه خلافکاریهاى جارى جامعه باشید مطالعه کنید و نه به صورت علاقه مندانه.
۱۰ـ داشتن مدیریت علمى در برنامه ریزى هاى ریز و درشت مسائل زندگى علاوه بر اعتماد نفس به شما باعث جلوگیرى از شکست و سرخوردگى هاى شخصى و در نزد جامعه مى شود .
۱۱ـ به جاى تماشاى زیاد غروب ، طلوع خورشید را زیاد ببینید . حکایت، حکایت همان دیدن نیمه پر لیوان است.
۱۲- او که رفته رفته داشته ها را داشته باش. زندگى همچون دایره است با خود بگو به او خواهى رسید گردش روزگار در این دنیا و یا آن دنیا این مهم را ثابت مى کند .
۱۳- دیدار و مباحثت و همنشینى با اجتماع بخصوص قشر نمونه و فهمیده آن و نیز اقوام و خانواده به خصوص آنان که هدفمند و مثبت اندیش هستند را قدر بدانید .
۱۴- خود باشید و پیروزیهاى دیگران را معلم شکستهاى خود کنید تا بیش از این شکست نخورید، شما هم آن سربالایى هایى را که دیگران رفته اند طى کنید . سربالایى هاى زندگى را نه با سرعت که با قدرت طى کنید .
۱۵- مطالب مثبت ، شاد و آموزنده را جزو وظایف روزانه خود کنید، تا آموزش ببینید و لذا از قبل این فراگیریها شاد هم خواهید شد . چون مسائل مهمى را که تاکنون نمى دانسته اید یاد مى گیرید و توأم با آن به خاطر بالا رفتن ظرف داشته هایتان به خود مى بالید و شادمان خواهید بود . (غرور مثبت شادى آور است )
۱۶- با رعایت بند ۱۵ از این به بعد به دیگران نیز حسادت نخواهید کرد بلکه سعى مى کنید از آنها مسائل جدیدى یاد بگیرید و از مباحث و جلوس با آنان لذت خواهید برد و با جایگزینى غرور مثبت به جاى غرور منفى ، شادمان تر خواهید شد .
مسائل را بهتر و متواضعانه تر درک خواهید کرد. حرف هاى افراد منفى را از این گوش به آن گوش به در کنید و طرف خالى نیمکت خود را به افراد مثبت دهید .
۱۷- لازم نیست حتماً به آرمانهایتان برسید حتى اگر مثبت بوده باشند، همین که شما تلاش خود را کرده باشید و یا تلاش کنید که از رسیدن به هدف مهم تر است . شنیده اید که مى گویند ورزش وسیله است نه هدف.
۱۸- رنگهاى تیره مثل مشکى ، قهوه اى را از لباس و کفش و شلوار تن خود و دکوراسیون محل کار و منزل و حتى رنگ خودرو و رنگ قلم خود دور کنید.
رنگهاى آبى ، زرد، صورتى را جایگزین کنید. رنگ قرمز اگر چه شاد است ولى باید به صورت تلفیقى با سایر رنگها باشد و به تنهایى به کار نرود چون در غیر این صورت زیادى و تندى رنگ آن محرک بد اعصاب خواهد بود . رنگ سبز آرامبخش است ولى همنشینى زیاد با آن افسردگى مى آورد و لذا باید آنرا با رنگهاى شاد تلفیق نمود .
۱۹ـ سعى کنید با اتخاذ روشهاى مدیریتى و مدبرانه، بر اعصاب خود مسلط شوید و مواردى را که تاکنون به آن پرداخته شد را به صورت جدى پیگیر باشید تا کمتر در معرض بیمارى ها باشید . چراکه: روح که بیمار شود جسم را هم گرفتار خواهد شد . بله البته اگر بیمارى دارید که صعب العلاج است باید به افکار مثبت روى آورید و مدارا را سرلوحه قرار دهید و سعى کنید وجود آن را به فراموشى بسپارید و یا لااقل افکار حاشیه آن را پرورش ندهید و بزرگنمایى نکنید .
۲۰ ـ سعى کنید زیاد در معرض دستگاه هایى همچون لوازم برقى: دلر، ماشین لباسشویى، آبمیوه گیرى ، چرخ گوشت، جارو برقى و لوازم صوتى و تصویرى و موبایل قرار نگیرد .
مثلاً: براى موبایل خود از گوشى هاى سیم دار استفاده کنید و یا به هنگام کار کردن ماشین لباسشویى به اتاق دیگرى بروید و یا فاصله ۲ ، ۳ مترى خود را از لوازم صوتى و تصویرى حفظ کنید و مدت زیادى را با آنها به سر نبرید . افسردگى قابل درمان است. مگر ندیده اید درخت یا گیاهى خشکیده را که پس از مبارزه دوباره شکوفا مى شود بنابراین با شناخت عوامل ۲۰گانه اى که شما به دلیل یک یا چند عامل آن به این بیمارى گرفتار شده اید به جنگ علمى و پیگیر آن بروید مراجعه پیگیر نزد روانپزشک را فراموش نکنید .
هیچ انسان عاقل و مثبتى به شخصى که در حال سقوط به دره اى است و این در حالى است که او فقط گیاهى را در دستانش محکم گرفته و ادامه زندگى اش به آن گیاه کوهى است ، هرگز توصیه به رها کردن آن ناجى نمى کند ، چرا که او مى تواند به جاى سقوط به دره ، به بالا رفتن و نجات خود ادامه دهد ، به خود مشاوره هاى مثبت و منطقى بدهید. هیچ کس بهتر از خود شما ، ناجى شما نخواهد بود ، چون در این صورت شما همچون بیننده اى خواهید بود که فقط خارها را نخواهد دید و گل قرمز را نیز خواهد دید ، حتى اگر خارها، گل را احاطه کرده باشند ، اما شما وظیفه دارید خارها را به کنارى بزنید ، چون شما گل را دوست دارید و باید او را نجات دهید.

استرس‌ و نگرانی‌

 استرس‌ و نگرانی‌
تحقیقات‌ پزشکی‌ به‌ طور گسترده‌ ای‌ نشان‌ دهنده‌ رابطه‌ مستقیم‌ بین‌ استرس‌ و انواع‌ بیماری‌های‌ مزمن‌ فیزیکی‌ است‌. بیماری‌هایی‌ مانند: خستگی‌ مزمن‌، بیماری‌ لثه‌، زخم‌ معده‌، عقیمی‌، بیماری‌های‌ قلبی‌، سرطان‌ و سکته‌ همگی‌ می‌توانند ناشی‌ از استرس‌ باشند. بنابراین‌ دوری‌ از فشارهای‌ عصبی‌ و برخورد درست‌ با این‌ فشارها نکته‌ای‌ بسیار کلیدی‌ نه‌ تنها جهت‌ سلامت‌ اعصاب‌ و روان‌ شما، بلکه‌ برای‌ سلامتی‌ فیزیکی‌ شما است‌.
سام‌ می‌گوید:«من‌ هیچگاه‌ تسلیم‌ افسردگی‌ و یاس‌ نشدم‌، اما می‌توانم‌ درک‌ کنم‌ که‌ این‌ دردها چگونه‌ بسیاری‌ از مردم‌ را به‌ سمت‌ خودکشی‌ سوق‌ می‌دهند.»
در حقیقت‌، اداره‌ بهداشت‌ و سلامت‌ محیط‌ شغلی‌ استرس‌ را به‌ عنوان‌ یکی‌ از جدی‌ترین‌ خطرات‌ در محیط‌ کار اعلام‌ کرده‌ است‌. زیرا تحقیقات‌ متعدد نشان‌ داده‌ است‌ که‌ فشارهای‌ عصبی‌ ناشی‌ از کار، سیستم‌ دفاعی‌ بدن‌ را ضعیف‌ می‌کند و در نتیجه‌ بدن‌ انسان‌ آمادگی‌ بیشتری‌ برای‌ ابتلا به‌ آنفلوآنزا و یا سرماخوردگی‌ خواهد داشت‌. استرس‌ و تنش‌ روی‌ قوه‌ خلاقیت‌ انسان‌ نیز تاؤیر منفی‌ می‌گذاردأ مرخصی‌های‌ شغلی‌ 1 نفر از هر 4 آمریکایی‌ به‌ دلیل‌ فشارهای‌ عصبی‌ و تنش‌ وارده‌ به‌ آنها در محیط‌ کار است‌ و از هر 10 آمریکایی‌ 1 نفر معتقد است‌ که‌ این‌ گونه‌ فشارها روی‌ زندگی‌ حرفه‌ای‌ آنها اؤری‌ نامطلوب‌ دارند.
متخصصان‌ معتقدند که‌ گرچه‌ هیجانات‌ و فشارهای‌ عصبی‌ کوتاه‌ مدت‌( مانند دیدن‌ یک‌ فیلم‌ ترسناک‌ ) چندان‌ ضرری‌ ندارند، اما تنش‌ها و نگرانی‌های‌ سخت‌ و بلند مدت‌ مانند دلشوره‌ بیماری‌ سخت‌ یکی‌ از عزیزان‌ یا استرس‌های‌ پیش‌ از امتحان‌ و یا ترس‌ از دست‌ دادن‌ شغل‌ می‌توانند تاؤیری‌ ناگوار روی‌ سلامتی‌ انسان‌ بگذارند.

روش‌ درمان‌ ذهن‌- بدن‌
میلیون‌ها نفر مانند سام‌ در سراسر جهان‌ به‌ علت‌ استرس‌، نگرانی‌ و افسردگی‌ دچار بیماری‌های‌ سخت‌ جسمی‌شده‌اند، در نتیجه‌ دانشی‌ که‌ زمانی‌ چندان‌ جدی‌ گرفته‌ نمی‌شد و جایگاهی‌ علمی‌ نداشت‌، اکنون‌ در حال‌ به‌ دست‌ آوردن‌ اعتبار خود در میان‌ طب‌ غربی‌ است‌.
طبق‌ آمار انجمن‌ ملی‌ بهداشت‌ و سلامت‌ روان‌،بیش‌ از 19 میلیون‌ آمریکایی‌ در سال‌ به‌ دلیل‌ فشارهای‌ عصبی‌ دچار بیماری‌ می‌شوند و درمقاطع‌ زمانی‌ که‌ این‌ گونه‌ فشارها بسیار شدید باشند، مانند زمان‌ حوادث‌ و بلایای‌ طبیعی‌ و یا جنگ‌، حفظ‌ سلامت‌ ذهن‌ و جلوگیری‌ از استرس‌ بسیار دشوارتر و سخت‌ تر خواهد بود. سینتیا ویناسکات‌ مدیر اجرایی‌ انجمن‌ ملی‌ بهداشت‌ و سلامت‌ روان‌ معتقد است‌ بسیاری‌ از مردم‌ متوجه‌ نیستند که‌ این‌ استرس‌ و نگرانی‌ها چه‌ تاؤیر عمده‌ای‌ روی‌ سلامت‌ عمومی‌آنها دارد.
سینتیا ماه‌ مه‌ را «ماه‌ سلامت‌ ذهنی‌» می‌خواند. توجه‌ داشتن‌ به‌ سلامت‌ ذهنی‌ و بهداشت‌ فیزیکی‌ به‌ طور همزمان‌ نه‌ تنها باعث‌ تعالی‌ معنوی‌ انسان‌ می‌شود، بلکه‌ زندگی‌ انسان‌ را نیز سالم‌ تر، شادتر و پربارتر می‌کند.
دکتر هربرت‌ بنسون‌ رییس‌ موؤسسه‌ درمانی‌ ذهن‌ و جسم‌ درچستنات‌ هیل‌ و استادیار دانشگاه‌ پزشکی‌ هاروارد می‌گوید: »ما همگی‌ در زندگی‌ روزمره‌مان‌ استرس‌ داریم‌،اما توانایی‌ مقابله‌ با استرس‌ را نیز در خود داریم‌ و این‌ امری‌ است‌ که‌ باید به‌ طور علمی‌مورد بررسی‌ قرار گیرد.« او می‌گوید:«هر موقعیتی‌ که‌ ما را تحت‌ فشار و یا تغییری‌ ناگهانی‌ قرار دهد، باعث‌ افزایش‌ ترشح‌ آدرنالین‌ خون‌ می‌شود،مانند لحظه‌های‌ تصمیم‌گیری‌ دشوار بین‌ ماندن‌ و جنگیدن‌ و یا شانه‌ خالی‌ کردن‌، و ترشح‌ آدرنالین‌ در خون‌ باعث‌ افزایش‌ سوخت‌ و ساز بدن‌، بالا رفتن‌ فشار خون‌، تنفس‌ سریع‌تر، افزایش‌ ضربان‌ قلب‌ و هجوم‌ خون‌ به‌ سمت‌ عضلات‌ می‌شود.
به‌ همین‌ جهت‌ هرگونه‌ استرس‌ و نگرانی‌ در دانشکده‌، محل‌ کار، مسائل‌ عاطفی‌، بیماری‌ها و مشکلات‌ اقتصادی‌ یا خانوادگی‌، در حقیقت‌ به‌ منزله‌ تزریق‌ مقدار زیادی‌ هورمون‌ به‌ انسان‌ است‌ و این‌ تزریق‌ درونی‌ هورمون‌ است‌ که‌ باعث‌ مراجعه‌ بیش‌ از شصت‌ درصد بیماران‌ به‌ پزشک‌ می‌شود.
بنابراین‌ روش‌ درمانی‌ ذهن‌ - بدن‌ روی‌ ارتباط‌ بین‌ ذهن‌ و سلامتی‌ فیزیکی‌ انسان‌ و تاؤیر مشخصه‌های‌ ذهنی‌ انسان‌ بر روی‌ سلامت‌ فیزیکی‌ اش‌ تاکید می‌کند. دکتر بنسون‌ می‌گوید:»ما خیلی‌ جدی‌ در حال‌ تحقیق‌ و تعلیم‌ و ارائه‌ روش‌های‌ جدید برای‌ بهبود بیماری‌های‌ فیزیکی‌ از طریق‌ سلامت‌ اعصاب‌ هستیم‌. همچنین‌ ما به‌ دنبال‌ درمانهای‌ پیشگیرانه‌ مانند تغذیه‌، ورزش‌ و معنویت‌ نیز به‌ عنوان‌ روش‌هایی‌ برای‌ تامین‌ سلامتی‌ عمومی‌هستیم‌.« چگونه‌ می‌توان‌ استرس‌ را در زندگی‌ روزانه‌ کاهش‌ داد *
سام‌ می‌گوید:«من‌ می‌دانم‌ که‌ هیچ‌ روش‌ درمانی‌ جادویی‌ای‌ وجود ندارد و سلامتی‌ من‌ مساله‌ای‌ است‌ که‌ تنها به‌ خودم‌ بستگی‌ دارد.» دکتر بنسون‌ نیز با این‌ نظر سام‌ موافق‌ است‌:»هیچ‌ دارویی‌ وجود ندارد که‌ بتواند اؤرات‌ این‌ گونه‌ بیماری‌های‌ فیزیکی‌ ناشی‌ از نگرانی‌ و استرس‌ را درمان‌ کند. همان‌گونه‌ که‌ همه‌ ما لحظات‌ سنگین‌ و فرساینده‌ تصمیم‌گیری‌ در لحظات‌ بحرانی‌ را داریم‌، روش‌ رسیدن‌ به‌ آرامش‌ نیز در درون‌ ما وجود دارد. بیش‌ از هزار سال‌ است‌ که‌ بشر به‌ دنبال‌ روش‌هایی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ آرامش‌ است‌، اغلب‌ با توسل‌ به‌ مذهب‌.
« دکتر بنسون‌ که‌ کتاب‌های‌ متعددی‌ نیز در این‌ زمینه‌ مانند«اؤرات‌ آرامش‌»، «فراتر از اؤرات‌ آرامش‌» و »کتاب‌ سلامتی‌: راهنمای‌ جامع‌ به‌ دست‌ آوردن‌ سلامتی‌ و درمان‌ بیماری‌های‌ ناشی‌ از استرس‌« را تالیف‌ کرده‌ است‌، می‌گوید:»تکرار، خواه‌ تکرار یک‌ کلمه‌، دعا، لغت‌ خاص‌ و حتی‌ تکرار تمرینات‌ فیزیکی‌ مانند دویدن‌ و یا یوگا و یا تکرار یک‌ مانترا، روش‌ کلیدی‌ و بسیار مهمی‌ برای‌ مقابله‌ با اؤرات‌ و بیماری‌های‌ فیزیکی‌ ناشی‌ از استرس‌ می‌باشد. نکته‌ مهم‌، مداومت‌ بر استفاده‌ از این‌ تمرین‌ هنگام‌ مواجهه‌ با استرس‌ است‌.»
دکتر بنسون‌ می‌گوید: «این‌ تنها کلمات‌ هستند که‌ از فرهنگی‌ به‌ فرهنگ‌ دیگر تفاوت‌ می‌کنند. هر آیینی‌ روش‌های‌ خاصی‌ برای‌ مقابله‌ با استرس‌های‌ روزانه‌ دارد، روش‌هایی‌ که‌ به‌ وسیله‌ آنها می‌توان‌ ذهن‌ را از فشار استرس‌ رهانید. بدین‌گونه‌ بدن‌ انسان‌ به‌ نوعی‌ آرامش‌ و سکون‌ ذاتی‌ که‌ در درونش‌ تعبیه‌ شده‌ دست‌ می‌یابد. اولین‌ اشاره‌ به‌ این‌ مفهوم‌ در آیین‌ هندو آمده‌ است‌، جایی‌ که‌ از شاگردان‌ خواسته‌ می‌شود با تمرکز بر تنفسشان‌ یک‌ کلمه‌ را تکرار کنند. این‌ مفهوم‌ در آیین‌ یهودیت‌، مسیحیت‌ و اسلام‌ نیز آمده‌ است‌. 5 بار نماز روزانه‌ در اسلام‌ نیز به‌ همین‌ دلیل‌ است‌.
به‌ گفته‌ دکتر بنسون‌ با انجام‌ این‌ تمرینات‌ روزانه‌ 2 بار و هر بار 10 الی‌ 20 دقیقه‌ منافع‌ بسیاری‌ نصیب‌ بدن‌ ما خواهد شد. دکتر بنسون‌ می‌گوید:«انسان‌ها وجه‌ تشابهات‌ زیادی‌ با یکدیگر دارند، ما از نقطه‌ نظر انسانی‌ همگی‌ شبیه‌ هستیم‌، همه‌ ما صاحب‌ یک‌ منبع‌ آرامش‌ درونی‌ مادرزاد هستیم‌.»

سام‌ می‌گوید:«من‌ اکنون‌ به‌ راحتی‌ می‌توانم‌ دمای‌ بدنم‌ را افزایش‌ دهم‌ و ذهنم‌ را آرام‌ کنم‌. من‌ به‌ طور ارادی‌ سعی‌ می‌کنم‌ زیاد بخندم‌ و هر نفسی‌ را فرصتی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ آرامش‌ می‌دانم‌. هرچه‌ ما انجام‌ می‌دهیم‌ باید در جهت‌ دستیابی‌ به‌ آرامش‌ باشد، زیرا دنیایی‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنیم‌ دنیایی‌ بسیار پر رقابت‌ و استرس‌زا است‌.»
سام‌ اکنون‌ استاد دانشگاه‌ ای‌ اند ام‌ تگزاس‌ است‌ و فاصله‌ زیادی‌ تا بهبودی‌ کامل‌ دارد. اما می‌گوید من‌ هفتاد درصد سلامتی‌ام‌ را به‌ دست‌ آورده‌ ام‌ و هر روز که‌ می‌گذرد احساس‌ می‌کنم‌ بهبود چشمگیری‌ پیدا کرده‌ام‌. من‌ می‌دانم‌ که‌ به‌ دست‌ آوردن‌ سلامتی‌ کامل‌ امری‌ است‌ که‌ به‌ راحتی‌ حاصل‌ نمی‌شود. اگر ذهن‌ من‌ این‌ مشکلات‌ را برای‌ من‌ به‌ وجود آورده‌ است‌ پس‌ خودش‌ هم‌ می‌تواند این‌ مشکلات‌ را رفع‌ کند. من‌ مطمئنم‌ که‌ دوباره‌ می‌توانم‌ از کوه‌ها بالا بروم‌.
آیا شما احساس‌ نگرانی‌ می‌کنید *
حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ ما در هر زمینه‌ای‌ اعم‌ از تحصیل‌، کار، خانواده‌ و مسائل‌ مالی‌ هیچگاه‌ نمی‌توانیم‌ به‌ طور کامل‌ از استرس‌ دوری‌ کنیم‌. اما می‌توانیم‌ یاد بگیریم‌ که‌ در برابر مسائل‌ استرس‌زا چگونه‌ برخورد کنیم‌. با تکیه‌ بر ذهن‌ ما می‌توانیم‌ سلامتی‌ ذهنی‌ و فیزیکی‌ را به‌ طور هم‌ زمان‌ به‌ دست‌ آوریم‌. موارد زیر که‌ توسط‌ انجمن‌ ملی‌ بهداشت‌ و سلامت‌ روان‌ توصیه‌ می‌شوند ممکن‌ است‌ بسیار بدیهی‌ به‌ نظر برسند اما تعداد کمی‌از ما در زندگی‌ روزانه‌ مان‌ آنها را به‌ صورت‌ عملی‌ به‌ کار می‌بریم‌.
پس‌ سعی‌ کنید این‌ نکات‌ را رعایت‌ کنید و خودتان‌ متوجه‌ تغییرات‌ به‌ وجود آمده‌ خواهید شد:
تغذیه‌ مناسبی‌ داشته‌ باشید و به‌ طور منظم‌ ورزش‌ کنید.
اهداف‌ دست‌ نیافتنی‌ برای‌ خود تعیین‌ نکنید.
در زندگی‌ اولویت‌بندی‌ داشته‌ باشید و این‌ اولویت‌ها را مرتبا بازنویسی‌ کنید.
در هر زمان‌ فقط‌ به‌ یک‌ فعالیت‌ بپردازید.
هر زمان‌ که‌ احتیاج‌ داشتید استراحت‌ کوتاهی‌ بکنید.
یاد بگیرید که‌ آرام‌ بوده‌ و تمرکز داشته‌ باشید.
به‌ خاطر داشته‌ باشید که‌ هیچ‌ کس‌ کامل‌ نیست‌.
یاد بگیرید که‌ نه‌ بگویید.
انعطاف‌ پذیر باشید.
از رقابت‌های‌ فرسایشی‌ بپرهیزید.
از دیگران‌ توقع‌ زیاده‌ از حد نداشته‌ باشید.
خشم‌ خود را کنترل‌ کنید.
با دوستان‌، همکاران‌ و افراد خانواده‌ تان‌ صادق‌ باشید.
با کسی‌ که‌ دوستش‌ دارید و یا به‌ او اطمینان‌ دارید درد دل‌ کنید.
آیا می‌دانستید * علت‌ بیماری‌های‌ فیزیکی‌ 43 درصد افراد بالغ‌ ریشه‌ روانی‌ دارد.
25درصد آمریکایی‌ها به‌ علت‌ فشارهای‌ عصبی‌ وارده‌ در محیط‌ کار ناچار به‌ پناه‌ بردن‌ به‌ دوره‌های‌ تمدد اعصاب‌ شده‌اند.
90 درصد آمریکایی‌ها معتقدند که‌ مشکلات‌ شخصی‌ و درگیری‌های‌ عصبی‌ آنها تاؤیر مستقیمی‌ روی‌ زندگی‌ حرفه‌ ایشان‌ دارد.
60 درصد از بیماران‌ مطب‌های‌ خصوصی‌ را بیمارانی‌ تشکیل‌ می‌دهند که‌ بیماریشان‌ ناشی‌ از استرس‌ و نگرانی‌ است‌. شش‌ عاملی‌ که‌ منجر به‌ مرگ‌ می‌شوند و ناشی‌ از استرس‌ هستند، عبارتند از: بیماری‌های‌ قلبی‌، سرطان‌، بیماری‌های‌ ریه‌، تصادفات‌، بیماری‌های‌ کبد و خودکشی‌.
هر ساله‌ 19 میلیون‌ آمریکایی‌ به‌ بیماری‌های‌ عصبی‌ و روانی‌ ناشی‌ از استرس‌ دچار می‌شوند. روزانه‌ 10 تا 20 دقیقه‌ مراقبه‌ و یا تمرکز افکار در سکوت‌، تاؤیر زیادی‌ در از بین‌ بردن‌ اؤرات‌ منفی‌ نگرانی‌ها و استرس‌های‌ روزانه‌ دارد.
راهنمایی‌
ماه‌ مه‌ ماه‌ سلامتی‌ است‌ و انجمن‌ ملی‌ بهداشت‌ و سلامت‌ روان‌ تلاش‌ می‌کند مردم‌ را تشویق‌ کند که‌ با پاکسازی‌ و سلامت‌ ذهنشان‌ به‌ سلامت‌ فیزیکی‌ دست‌ یابند. به‌ همین‌ جهت‌ شعار امسال‌ آنها عبارتست‌ از»مراقب‌ سلامتی‌تان‌ باشید.« اگر علایم‌ زیر در شما به‌ طور دایمی‌وجود دارند و تا کنون‌ نیز بهبود نیافته‌اید، باید به‌ متخصا رجوع‌ کنید:
همیشه‌ خسته‌ و بی‌ قرار هستید.
رابطه‌ شما و اطرافیانتان‌ دوستانه‌ و طبیعی‌ نیست‌.
قابلیت‌ و توانایی‌ زیادی‌ در شغلتان‌ ندارید.
زیاده‌ از حد احساساتی‌ هستید.
اغلب‌ اوقات‌ از کاه‌ کوه‌ می‌سازید و به‌ موضوعات‌ بی‌اهمیت‌ بیش‌ از اندازه‌ بها می‌دهید.
دچار بی‌خوابی‌ هستید.
احساس‌ خستگی‌ و کوفتگی‌ می‌کنید.
سردرد و پشت‌ درد دارید.
فشار خونتان‌ بالاست‌

افسردگى پاسخ موقت به موقعیت

افسردگى پاسخ موقت به موقعیت

افسردگى در جوانان با بى نظمى که در دوران جوانى به وجود مى آید ارتباط دارد و علائمى از قبیل ناراحتى مزمن، یأس، خودکم بینى و نداشتن علاقه به انجام فعالیت هاى معمول آشکار مى شود. افسردگى نوعى پاسخ موقت به موقعیت ها و فشارهاى عصبى است.

یکى از علل افسردگى مى تواند حوادث ناگوار در زندگى باشد. براى مثال مرگ یکى از دوستان یا بستگان و یا کسب نکردن موفقیت در تحصیل. جوانانى که عزت نفس ضعیفى دارند و یا در برابر حوادث منفى قدرت کنترل احساسات شان را ندارند، بیش از سایرین در معرض خطر ابتلا به این بیمارى اند. کاهش فعالیت ها، موفقیت نداشتن در ایجاد ارتباط با دوستان و خانواده و دیگر رفتارهاى منفى مى تواند بیانگر افسردگى جدى باشد. ممکن است تشخیص این علائم آسان باشد اما افسردگى در جوانان غالباً علائمى متفاوت دارد. خواب بیش از حد، تغییر در وعده هاى غذایى و حتى رفتارهاى مجرمانه (دزدى از مغازه ها) مى تواند از علائم افسردگى باشد.

یکى دیگر از علائم رایج در افسردگى جوانان فکر کردن بیش از حد درباره موضوع مرگ است که ممکن است شکل افکارى در مورد خودکشى را به خود بگیرد و یا ترس در مورد مرگ و مردن.

نتایج تعدادى از تحقیقات نشان مى دهد که دختران جوان دو برابر پسران جوان در معرض خطر این بیمارى قرار دارند. زندگى مملو از فشار عصبى، به ویژه از دست دادن والدین یا طلاق، مهارت هاى اجتماعى ضعیف، بیمارى مزمن و تاریخچه افسردگى در خانواده از جمله علل بروز افسردگى است. به طور کلى علائم افسردگى به این شرح است:

- حالت پرخاشگرى
- آشفتگى
- ابراز بى علاقگى به فعالیت ها
- کاهش هیجان و نداشتن تمایل به فعالیت هاى روزانه
- تغییر در اشتها
- تغییر وزن
- بى خوابى
- خواب هاى روزانه بیش از حد
- حالاتى از قبیل خودکم بینى، ناراحتى یا خودبیزارى
- افکارى از قبیل خودکشى یا ترس بیش از حد در مورد مرگ و مردن

اگر این علائم بیش از دو هفته به طول انجامد شخص باید تحت معالجه قرار گیرد

سروکل (Seroquel)

داروی جدید کمکی برای افسردگی

 شرکت داروسازی آسترازنکا اعلام کرد که مجوز فروش محصول جدید خود به نام سروکل (Seroquel) را در انگلستان دریافت کرده است. این دارو برای درمان مبتلایان به افسردگی اساسی که نسبت به درمان تک‌دارویی مقاوم هستند به تازگی مورد تایید قرار گرفته است و پزشکان می‌توانند از این پس این دارو را برای افسردگی نیز تجویز کنند...

سروکل که نام ژنریک آن کیوتیاپین (quetiapine) آهسته‌رهش است، از خانواده دارویی آنتی‌سایکوتیک‌های آتیپیک است که در حال حاضر برای درمان اسکیزوفرنی کاربرد دارد. همچنین مصرف این دارو برای درمان اختلال‌های دوقطبی نیز مفید است؛ به طوری که در حال حاضر برای درمان اپیزودهای مانیا یا افسردگی و همچنین برای پیشگیری از عود در مبتلایان به اختلالات دوقطبی کاربرد دارد و در اکثر مواقع نتایج موفقیت‌آمیزی در درمان این بیماران به همراه دارد.

طبق آمارهای موجود از هر 5 نفر یک فرد در طول زندگی خود مبتلا به افسردگی می‌شود. 50 درصد از افرادی که دچار افسردگی اساسی می‌شوند به درمان‌های خط اول افسردگی پاسخ مناسب نمی‌دهند و بنابراین درمان با یک داروی دوم معمولا در اکثر بیماران موردنیاز است. با توجه به اینکه یکی از علل اصلی اقدام به خودکشی، افسردگی اساسی است؛‌یافتن یک درمان کارآمد حایز اهمیت است.

به تازگی پژوهشگران نشان دادند که سروکل می‌تواند داروی مناسبی برای اضافه کردن به رژیم درمانی بیماران مبتلا به افسردگی باشد.

مطالعه‌ها نشان می‌دهند که افسردگی بیش از آنژین قفسه‌سینه، آسم و آرتریت باعث تاثیر منفی بر سلامت جامعه می‌شود بنابراین اضافه شدن یک اندیکاسیون جدید برای داروی سروکل، پزشکان را قادر می‌کند تا بتوانند کنترل بهتری روی بیماران مبتلا به افسردگی داشته باشند و از عوارض ناخوشایندی که متعاقب این بیماری ممکن است بروز کند، جلوگیری کنند.

به تازگی پژوهشگران نشان دادند که سروکل می‌تواند داروی مناسبی برای اضافه کردن به رژیم درمانی بیماران مبتلا به افسردگی باشد.

آمارها در ایالات متحده نشان می‌دهند که خسارات ناشی از درمان نامناسب مبتلایان به افسردگی اساسی سالیانه نزدیک به 3 میلیون دلار تخمین‌زده شده است که بسیاری از آنها قابل پیشگیری است.

بنابراین معرفی داروهای جدید برای کنترل بهتر این بیماری علاوه بر اینکه به نفع بیماران است، به‌طور قابل‌توجهی باعث کاهش هزینه‌های تحمیل‌شده بر سیستم بهداشتی‌درمانی می‌شود. عوارض ناشی از این دارو مانند اکثر آنتی‌سایکوتیک‌های آتیپیک شامل: افزایش وزن، هیپوگلیسمی، علایم اکستراپیرامیدال، گیجی، هیپوتانسیون ارتواستاتیک و آکاتیزیا است

دکتر سحر میرپور تاریخ درج مطلب  13/7/1389
 گردآوری:گروه تندرستی وزندگی سالم
http://www.tebyan-zn.ir/healthy_safe_life.htm

درمان قاطع اختلال دو قطبی ضروریست

علل اختلالات دوقطبیدلیل قطعی برای این اختلالات شناخته نشده، اما تحقیقات نشان می‌دهد که:
اختلالات دوقطبی منشائ ارثی دارد. به عبارتی ژنها بیشتر از تربیت در ایناختلالات موثرند. ممکن است مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل حالاتروحی را به عهده دارد عامل این اختلالات باشد. به این دلیل است که ایناختلالات با دارو قابل درمان هستند. نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسطاسترس و یا بیماری بوجود بیایند.

* علائم اختلال دو قطبی
شامل دو نوع علائم میباشد:

1-   علائم مانیا یا هیپومانیا (شیدائی)برای حداقل یکهفته، شامل حداقل 3 علامت از علائم زیروجود داشته باشد:

_   تحریک پذیری ،خلق شاد

_   حواسپرتی

_   اعتماد به نفس بالا احساس بزرگ منشی

_   کاهش نیاز به خواب

_   پرحرفی یا تندتند حرف زدن

_   پرش افکار

_   بیقراری یا افزایش فعالیتهای معطوف به هدف (از جمله فعالیتهای اجتماعی، تحصیلی، سکسی)

_   درگیری بیش از حد درامور لذتبخش که گاهی با عواقب ناراحت کننده وزیانبار همراه است


یا
2-علائم افسردگی برای حداقل دو هفته، شامل حداقل پنج علامت از علائم زیروجود داشته باشد:

_   خلق افسرده یا بی علاقگی شدید یا در اطفال به صورت تحریک پذیدی

_   کاهش انگیزه برای انجام کارها

_   کاهش وزن (افزایش یا کاهش اشتها) –در کودکان به صورت وزن نگرفتن

_   بیخوابی یا پرخوابی

_   بیقراری یا کندی جسمی-روانی

_   احساس خستگی وکمبود انرژی

_   احساس بی ارزشی یا گناهکار بودن

_   کاهش تمرکز بلاتصمیمی

        _ افکار مکرر در مورد مرگ یا خود کشی


1- افسردگی :
احساس افسردگی احساسی است که همه ما در طول زندگی آنرا تجربه کرده ایم.این احساس می‌تواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگی کمک کند.
اما در افسردگی بالینی یا اختلالات دوقطبی این احساس افسردگی بسیار شدیدتر است. در این حالت احساس افسردگی برای مدت طولانی باقی می‌ماند و حتیانجام امور عادی زندگی را سخت یا غیر ممکن می‌سازد. در صورتی که شماافسرده شده باشید متوجه این تغییرات در خود شده اید:

علائم روانی :
احساس غمگینی که از بین نمی‌رود.
احساس نیاز به گریستن بدون هیچ دلیلی
ازدست دادن تمایل و رغبت به همه چیز
عدم لذت بردن از چیزهایی که قبلا لذت می بردید.
احساس بی قراری و آشفتگی
از دست دادن اعتماد به نفس
احساس بی ارزشی و ناامیدی
زودرنجی و تحریک پذیری
فکرکردن به خود کشی
علائم فکری
از دست دادن قدرت فکر کردن مثبت و امیدوارانه
از دست دادن قدرت تصمیم گیری حتی در موارد ساده
مشکل تمرکز کردن
علائم جسمی
کم شدن اشتها و وزن
مشکل خوابیدن
بیدار شدن زودتر از موقع
احساس خستگی کامل
یبوست
عدم تمایل به رابطه جنسی
علائم رفتاری
مشکل در شروع و به پایان رساندن کارها- حتی کارهای روزمره
گریه کردن زیاد و یا احساس نیاز به گریه و عدم توانایی گریستن
پرهیز از مواجهه با افراد

اختلال دوقطبی
- شیدایی یا هیجان :
شیدایی یک احساس خوشحالی، افزایش انرژی و خوش بینی بیش از اندازه است. اینحالت می‌تواند آنقدر شدید باشد که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تاثیر قراردهد. ممکن است تفکرات عجیبی راجع به خود داشته باشید، تصمیمات بدی بگیریدو به صورت شرم آور،بی محابانه، مضر و گاهی خطرناک رفتار کنید. مانند حالتافسردگی، در این حالت هم زندگی فرد مختل می‌شود و می‌تواند روابط و کارفرد را تحت تاثیر قرار دهد. در حالتی که این حالت خیلی شدید نباشد به آنشیدائی خفیف می‌گویند.

در صورتی که شما شیدا شوید ممکن است حالات زیر را در خود مشاهده کنید:

علائم روانی :
بسیار شاد و مهیج
عصبی و برانگیخته شدن توسط کسانی که در خوش بینی شما شریک نمی‌شوند
احساس برتری نسبت به سایرین
علائم فکری
پر از ایده های جدید و مهیج
پریدن از یک ایده یه ایده دیگر(پرش افکار)
شنیدن صداهایی که افراد دیگر نمی‌شنوند
علائم جسمی
ناتوان از خوابیدن یا بی نیازی به خواب
پر انرژی
افزایش تمایل به رابطه جنسی
علائم رفتاری
برنامه ریزی های بلندپروازانه و غیر واقعی
بسیار فعال و پر جنب و جوش
رفتارهای نا معمول
حرف زدن سریع – دیگران ممکن است متوجه صحبتهای شما نشوند.
تصمیمات عجولانه و گاهی با نتایج مصیبت بار
ولخرجی
احساس صمیمیت زیاد
بروز بیش از حد احساسات

اگر شما در اواسط دوره شیدایی برای اولین بار باشید، ممکن است متوجه هیچ چیز غیر عادی نشوید. حتی دوستان و خانواده شما نیز ممکن است متوجه نشوند.
حتی ممکن است اگر کسی سعی کند در این مورد نظری ابراز کند ناراحت شوید. دراین حالت شما به تدریج در انجام امور روزمره و ارتباط با افراد دچار مشکلمی شوید.

اختلال دو قطبی یک ناراحتی با شیوع زیاد است وافراد زیادی را در تمام دنیا از جمله ایران رنج میدهد.

آسیبی که این بیماری در زندگی انسان بر پیکرۀ جسمی واجتماعی و فرهنگی-روانی او وارد میکند بسیار شدیدتر از بیماریهای جسمی دیگر است.اختلال دوقطبی در مراحل مختلف عوارض مختلفی در بر دارد:

درمرحله افسردگی این اختلال بی انگیزگی و بی علاقگی وخلق تنگ باعث میشود که فرد اشتغال و....خود را از دست بدهد و بسیار از زندگی وهم قطارانش عقب بیفتد. گاهی شدت افسردگی به حدیست که حتی باعث اقدام به خودکشی میشود.

در مرحله شیدائی رفتارهای معطوف به هدف فرد افزایش می یابد، از جمله اینکه میل جنسی او افزایش یافته و همراه با کاهش قدرت قضاوتی که در این شرایط براو مستولی میشود، باعث بی بندو باری و بوجود آمدن رفتارهای دور از شاَََُناز وی میشود ، که خیلی وقتها آبروی وی را زیر سوال می برد.ولخری ودست و دلبازی های وی باعث از دست دادن اموال و....میشود.

بیخوابی ، عصبانیت، پرخاشگری، پرحرفی، بی مبالاتیها، واقدامات ناگهانی ضربات شدیدی برسلامت شخص وارد میکند.

لذا درمان قاطع اختلال دو قطبی ضروریست.

اختلال دو قطبی یک بیماری درازمدت است لذا درمانی طولانی مدت رامیطلبد.اختلال دو قطبی میتواند بسیار نوساندار باشد(از افسردگی به شیدائییا برعکس) بنابراین ممکن است مرتبا نوع درمان عوض شود.گاهی درمان ضدافسردگی وگاهی ضد شیدائی.انچه در ای درمان ثابت میماند درمان تثبیت کنندۀخلق است.

درمان داروئی

مهمترین داروهای تثبیت کننده خلق شامل : لیتیوم، سدیوم والپروئات،وکاربامازپین و لاموتریژین است که توسط روانپزشک با توجه به خصوصیاتبیماری و خود بیمار انتخاب میشود.

ممکن است همزمان داروهای دیگری نیز استفاده شوند ازجمله داروهای کاهنده یاافزایندۀ میل جنسی، داروهای ضد افسردگی(از جملهSSRIs,TCAs,bupropion,...)، خواب آورها، ضداضطرابها، وداروهایضدسایکوز(OLANZAPINE,RISPERIDONE,ZIPRASIDON E,...) در مواردیکه روانپریشینیز بر دردهای بیمار افزوده شده باشد.

از نقش روان درمانی در درمان نباید غافل شد 
مدت درمان 

درمان ابتدائی اگر شدت اختلال دو قطبی شدید نباشد معمولاَ 9 ماه تا یکسال میباشد ، ولی در رواندرمانی ها باید به او آموزش داده شود که مترصد علائم آغازین بیماری باشد(علائمی مثل : کاهش نیاز به خواب، پر حرفی، ولخرجی،افسردگی، افزایش انرژی ومیل جنسی و......).

پس از آن بسیاری از روانپزشکان درمان را پس از دادن اطلاعات فوق قطع میکنند ولی در مواردیکه اختلال دو قطبی شدید بوده باشد این درمان را حداقلبرای 2/5 تا 5 سال ادامه میدهند. در موارد عود کننده درمان طولانی مدت لازم است.( درمان پیشگیری کننده از موارد عو د اختلال دو قطبی).

متاسفانه بسیاری از بیماران به علت توجیه نشدن یا اشکالات فرهنگی درخصوص مصرف دارو پساز بهبود اولیه با ایت تفکر که: بیماری درمان شده ودیگر عود نمیکند، درمان نگهدارنده را رها می کنند ونهایتاَ دوباره عوارض اختلال دوقطبی گریبانگیرشان میگردد.

به طور کلی درمان شامل 4 قسمت است: 

درمان حاد بیماری (اختلال دو قطبی) 
درمان نگهدارنده maintainance 
درمان پیشگیری کنندهprophylactic 
درمان عوارض 
مبارزه با افکار و باورهای غلط از جمله: اعتیاد دار بودن داروهایروانپزشکی!، بعضی از داروهای عطاری (وبه اصطلاح درمانهای گیاهی بدون مجوزاز وزارت بهداشت)، لای کتاب باز کردن!، رمّالی!، دعانویسی۱ و احضار ارواح !و..... قسمت بزرگی از درمان به حساب می آید .

شخصی
استفاده از رژیم غذایی مناسب
• نوشیدن مرتب نوشیدنی های غیر شیرین. اینکار به نگه داشتن سطح آب و نمک بدن شما کمک می‌کند.
• غذا خوردن منظم – اینکار به تعادل مایعات بدن کمک می‌کند.
• کاهش مصرف کافیین در چای ، قهوه و نوشابه- این مواد با افزایش ادرار سطح لیتیوم را بالا می‌برند.
تثبیت کننده های دیگر خلقی
گرچه لیتیوم موثرترین تثبیت کننده است، اما داروهای دیگری نیز وجود دارد.سدیم والپروت به اندازه لیتیوم موثر است ..
• رعایت بهداشت خواب.

بهترین دارو برای من کدام است؟شما باید در این مورد با روانپزشک خود مشورت کنید، اما چند قاعده کلی وجود دارد،
• لیتیوم، سدیم والپروت، اولانزاپین معمولا برای درمان طولانی مدت تجویز می‌گردند.
• کارمازپین برای مواقعی که نوسان خلق سریعتر و متناوب تری دارید پیشنهاد می‌گردد.
• ترکیب دارویی نیز کاهی لازم است
بطور کلی بهترین دارو به وجود شما بستگی دارد. یک دارو ممکن است برای یکنفر مناسب باشد ولی در شخص دیگری اثر خوبی نداشته باشد. اما برای اولینتجویز اصولا دارویی تجویز می‌گردد که تاثیر بیشتری در دیگران نشان دادهاست.

بدون دارو چه اتفاقی می‌افتد؟لیتیوم 30 تا 40 درصدازاحتمال عود بیماری کم می‌کند، اما هرچه تعداد دورههای شیدایی شما بیشتر باشد، احتمال عود آن هم بیشتر است.با افزایش سن ،احتمال عود دوره ها همچنان ثابت می‌ماند. حتی ممکن است شما برای مدتطولانی مشکلی نداشته باشید، اما همواره خطر بازگشت وجود دارد.

از چه موقع شروع به مصرف دارو کنیم؟
پس از گذراندن یک دوره، نمی‌توان گفت که دوره های بعدی چه زمانی بازمی‌گردند. ممکن است شما مایل به مصرف دارو در این مرحله نباشید مگر اینکه دوره شما بسیار شدید بوده باشد. اگر برای بار دوم مبتلا شوید به احتمال 80درصد دوره ها عود خواهند کرد. اغلب روانپزشکان در این حالت داروهای تثبیت کننده را پیشنهاد می‌دهند.

برای چه مدت یک داروی تثبیت کننده باید مصرف شود؟
برای حداقل دو سال بعد از یک دوره اختلال و تا 5 سال در حالتهای زیر میتون ادامه داد .
• عود مکرر دوره ها
• دوره جنون
• استفاده از الکل یا مواد مخدر
• داشتن استرس در خانه یا محل کار
در صورت ادامه داشتن مشکل، ممکن است مجبور شوید برای مدت طولانی تری به مصرف دارو ادامه دهید.
اطلاعات بیشتر در باره مصرف داروهای تثبیت کننده در کتابچه های مربوطه وجود دارد.

روشهای درمانی روانشناسی
در فاصله بین دوره های شیدایی یا افسردگی، درمانهای روانشناسی می‌تواندموثر است. این درمانها باید حدود 16 جلسه یک ساعته به مدت 6 تا 9 ماه باشند.
این درمانها شامل:
• آموزش روانی(Psycho education)- دانستن بیشتر در مورد اختلالات دو قطبی
• تحت نظر داشتن حالت روحی- کمک کردن به شما برای شناخت زمانهای تغییر حالت روحی
• استراتژی خلقی- کمک کردن برای جلوگیری از تغییر حالت روحی به شیدایی یا افسردگی کامل
• کمک برای افزایش مهارتهای سازگاری
• شناخت و رفتار درمانی(CBT) برای افسردگ