آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

هجوم افکار سرعتی – وقتی ذهن آرام نمی گیرد

http://bp-mental.blogfa.com/post-40.aspx 

 

وقتی برای اولین بار تشخیص دوقطبی دریافت کردم، تازه شروع به تحصیل در رشته ی روانپزشکی کرده بودم. افسرده بودم. بیشتر اوقاتی که به خاطر دارم افسرده بوده ام. همیشه دلیلی برای این وضع پیدا می کردم.

یکی از عواملی که به من در قبول بیماری ام کمک کرد وضعیتی بود که سالها خودم به آن "مغز دونده" می گفتم، که بعدها مشخص شد علائم هجوم افکار است. بعضی اوقات هجوم افکار و سرعت تفکرم چنان شدید می شد که نمی توانستم بخوابم.  اغلب افکارم با هم قاطی می شدند و گاهی همراه با صدای موسیقی در مغزم می پیچیدند!

احساس می کردم لای افکارم گیر افتاده ام. نمی توانستم از دست این افکاری که با صدای بلند و نامفهوم در مغزم می پیچیدند، و صدای موسیقی که بی وقفه توی سرم پخش می شد فرار کنم. گاهی جریان ملایمی از افکار توی مغزم می‌پیچید، و در تمام اوقات با خودم می گفتم" بسه، بسه، بسه!"

اما نمی توانستم جلوی این روند را بگیرم.

گاهی توی مغزم احساس فشار می کردم. توصیف این نوع شناخته شده از هجوم افکار کار سختی است، اما به شما خواهم گفت که برای من چطور بود.

مغزتان را مانند لایه ای سرشار از انرژی در جمجمه تصور کنید. حالا تصور کنید که نقطه ای درون این لایه را برای صدم ثانیه فشار بدهند، و بعد نقطه ای دیگر، و یک نقطه ی دیگر. این نقاط تحت فشار روندی از فشارهای بسیار بسیار سریع فیزیکی ایجاد می کنند- یک روند شامل 15 نقطه ی تحت فشار ممکن است در یک ثانیه تکرار شود. گاهی این نقاط چنان گسترده می شدند که احساس می کردم تمام بدنم تحت فشار است.

هجوم افکار سرعتی یکی از علائم قابل بروز ( حتمی نیستند) در مانیا یا هیپومانیا هستند، اما در افسردگی بروز نمی کنند. من دچار اپیزود های مختلط بودم – یعنی افسردگی همراه با بعضی علائم هیپومانیا. در آن زمان، صرف بروز اپیزودهای مختلط برای تخشیص اختلال دوقطبی نوع اول کافی بود، اما طی سالهای اخیر رواپزشکان دریافته اند که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دو ( مانند وضعیت کنونی من) هم می توانند دچار اپیزودهای مختلط شوند.

عبارت "هچجوم افکار سرعتی" ممکن است به نظر افرادی که دچار آن نشده اند مشکل بزرگی نباشد. شمایی که یا این وضع آشنایی دارید می دانید این وضع چقدر ناراحت کننده ست ، تمرکز را مختل می کند،و در حالیکه شدیدا خسته اید تمام شب خوابتان نمی برد. هجوم افکار گاهی باعث می شد دستهایم را روی سرم فشار بدهم و ساعتها گریه کنم تا تمام بشوند و رهایم کنند.

شما هم دچار هجوم افکار سرعتی شده اید؟ با ما و با همدیگر درمیان بگذارید.

 

منبع

 

چه باید کرد؟

به این روش "تکنیک توقف" می گویند. به طور خلاصه یعنی تکرار کلمه ی "بسه" تا افکارتان را متوقف کنید! البته این تکنیک ممکن است در جمع و اماکن عمومی شمارا انگشت نما کند، لذا می توانید در سکوت هم این کار را انجام دهید. همچنین ممکن است لازم باشد چندین و چند بار چنین عباراتی را تکرار کنید. این تکنیک به نوعی شناخت درمانی است و توسط روانشناسان استفاده می شود تا با افکار منفی بیماران خود مقابله کنند. به یاد داشته باشید که این تنها روش مبارزه با هجوم افکار نیست.

1-      با دیگران صحبت کنید.

شرکت در مکالمه یکی از بهترین راههای پرت کردن حواس و تغییر مسیر توجه است. مغز شما انرژی زیادی برای یک مکالمه ی خوب با دیگران می طلبد و این امر کمک می کند که توجه شما به یک مساله جلب شود و از فشار افکاری که به شما حمله کرده اند فرار کند.

2-      کتاب بخوانید.

این روش ساده کمک می کند که صدای درونی شما مشغول به کار جدیدی شود.لذا اگر تلاش کنید داستانی بخوانید و خط داستانی را دنیال کنید، برای مغز دشوار خواهد بود که در ورطه ی افکار قبلی بیافتد و همزمان روی دو سوژه ی مختلف متمرکز شود.

3-      نوشتن

چه دفتر خاطرات باشد، چه وبلاگ، و چه داستانی باشید برای دل خودتان، صرف عمل نوشتن ذهن شمارا درگیر می کنید و نیروی افکار مهاجم را کاهش می دهد.

4-      فعالیت فیزیکی

دویدن، شنا، بسکتبال، وزنه برداری ( لزوما قرار نیست وزنه بردار باشید! هرعملی که شمارا از لحاظ فیزیکی درگیر و خسته کند) بدن شمارا درگیر کارهای فیزیکی می کند و به تدریج ذهن هم با بدن همراه می شود. با خسته شدن بدن، ذهن هم از کار فیزیکی خسته می شود و در مجموع آمادگی خود را برای پذیرش افکار مهاجم از دست می دهد.

هجوم افکار سرعتی یکی از علائم اضطراب و هشداری است مبنی بر اینکه اضطراب شدیدی دارید. برای درمان پایه ای و اصولی اضطراب خود اقدام کنید
نظرات 2 + ارسال نظر
لاله چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 12:50 ق.ظ

هدفون رو میزارم تو گوشم با صدای بلند اهنگ تکراری که هی تکرار بشه معمولا بهترم میکنه - منم اختلال دو قطبی ام و کلا نسبت به صدا حساسم و نوشتن عالیه همون افکار رو بنویسید

تلخون شنبه 6 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:32 ب.ظ

جالبه منم همینطورم ... گاهی سه چار شب نمیتونم از سروصدای مغزم بخوابم .. در بهترین حالت یه شب درمیون میتونم بخوابم.. از اونجایی که این حالت همیشه هست نمیتونم با بقیه حرف بزنم.. مشهور شدم به روزه ی سکوت.. اخه وقتی این همه صدا توی مغزم هست چطور میتونم بازم حرف بزنم؟ کتاب خوندن اصلا کمک نمیکنه هیچ/ بدترم میشه/ عبارات کتاب توی مغزم هی تکرار میشن... نوشتن تا حدی کمکم میکنه آروم بشم ...
ممنون

سلام عزیز به روانپزشک مراجعه کن انشاء الله بهتر می شی گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد