تحقیقات برروی احتمال سلاح بیولوژی بودن این ویروس هم اکنون در حال انجام است اما تاکنون اطلاعاتی که بتواند این موضوع را اثبات کند یافت نشده است . گمانه زنی ها از آنجا آغاز شد که مدت هاست آمریکا در حال تلاش برای رقابت برقراری ثبات در موقعیت خود در اقتصاد جهانی است و یکی از رقیب های اصلی آن کشور چین میباشد . این ویروس هم اکنون توانسته است بازار های جهانی ، قیمت نفت و ... را دچار اختلال کند که احتمال می رود نقشه هایی از پیش تعیین شده باشد .
نخستین بار در ایران سردار سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از احتمال سلاح بیولوژیکی بودن ویروس کرونا پرده برداشت. فرمانده کل سپاه در همین رابطه گفت: «این ویروس ممکن است محصول تهاجم بیولوژیکی آمریکا باشد که در ابتدا به چین و سپس به ایران و سایر نقاط دنیا شیوع پیدا کرده، آمریکا بداند که اگر این کار را انجام داده به اهلش بر خواهد گشت و اگر هم کار آمریکا نباشد باز این ویروس مهار خواهد شد».
اما پس از آن سیدعلی خامنه ای اولین رهبری بود که این ادعا را مطرح کرد و تصمیماتی را در این راستا صادر کردند . پس از آن مایک پمپئو به سخنان رهبر ایران واکنش نشان داد و ایران را به ترویج اخبار کذب متهم کرد .
همچنین ترامپ رئیس جمهور امریکا ویروس COVID-19 را با عنوان ویروس چینی مطرح نموده است که این امر منجر به پاسخ رسمی چین گردیده و مجادلات سیاسی مابین این دو کشور را بهمراه داشت .
توکسینها عبارتند از هر نوع ماده سمی با منشأ طبیعی که توسط حیوانات، گیاهان یا میکربها تولید میشوند. این مواد با عوامل شیمیایی ساخت دست بشر مانند ویایکس، سیانید یا موستارد تفاوت دارند. معمولاً فرار نیستند و معمولاً تأثیر پوستی واضحی ندارند (مایکو توکسینها جزء استثنائات محسوب میشوند) و معمولاً نسبت به وزن سمیت بیشتری نسبت به عوامل شیمیایی دارند. عدم فرار بودن آنها، مشخصکننده آنها از بین خیلی از عوامل تهدیدکننده شیمیایی است. این خاصیت باعث میشود که معمولاً آلودگی مجدد یا مواجهه شخص به شخص نسبت به آنها رخ بدهد.
بسیاری از توکسینها مانند توکسینهای با وزن مولکولی پایین و بعضی پپتیدها تقریباً پایدار هستند در صورتی که پایداری توکسینهای پروتئینی بزرگ تولید شده توسط باکتریها خیلی متغیر است. توکسینهای باکتریایی مانند توکسین بوتولینوم یا توکسین شیگا از نظر دوز کشنده قویترین سمهای موجود هستند. در صورتی که مایکو توکسینها جزء عوامل خیلی ضعیف هستند و هزاران مرتبه ضعیف تر از توکسین بوتولینوم هستند.
بعضی از توکسینها اگر به عنوان آئروسل و از طریق تنفس وارد بدن شوند خیلی سمی تر هستند؛ در صورتی که از طریق خوراکی تأثیر آنها کاملاً ضعیف میشود (ریسین، ساکسی توکسین و T۲ مایکوتوکسینها)؛ در مقابل توکسینی مانند بوتولیسم در صورت ورود به بدن به شکل آئروسل سمیت کمتری نسبت به ورود از دستگاه گوارش (هضم) دارد. البته ضعیف بودن سم بوتولیسم هنگام مصرف به صورت تنفسی، قابلیت استفاده از آن به عنوان یک جنگافزار بالقوه بیولوژیک را محدود نمیکند.
سمیت پایین یک توکسین یکی از عوامل محدودکننده برای استفاده از آن به عنوان جنگافزار است. محدودیت دیگر در مورد توکسینها زمان اثر آنها است به عنوان مثال ساکسی توکسین فقط در حدود چند دقیقه مؤثر است.
کمترین دوزی که بتواند ۵۰٪ از افراد مورد مواجهه را بکشد LD۵۰ نام دارد که به صورت میکروگرم در هر کیلوگرم بیان میشود. در بعضی از عوامل ضعیف تر مانند ریسین مقادیر بسیار عظیمی (در حد چندین تن) مورد نیاز است تا پوشش یک منطقه در هوای آزاد به صورت مؤثر صورت بگیرد.
هر جا از توکسینها بحث میشود، باید ناتوان سازی نیز همانند کشندگی در نظر گرفته شود. توکسینهای متعددی هستند که باعث بروز ناتوانی در سطح پایینتر از کشندگی میشوند و بنابراین مورد توجه نظامی برای ناتوان ساختن سربازان دشمن هستند.
در این بحث ما در مورد چهار توکسین که بیشترین احتمال کاربرد را دارند بحث میکنیم:
علایم و نشانهها: پتوز، ضعف عمومی، گیجی، دهان و گلوی خشک، دوبینی و دید تار، دیزآرتری، دیس فونی و به دنبال این علایم فلج شل قرینه پایین رونده و نارسایی تنفسی. علایم به سرعت در ۲۴ تا ۳۶ ساعت بعد از مواجهه شروع میشود و ممکن است تا روزها بعد از تنفس توکسین ادامه پیدا کند.
تشخیص: تشخیص بالینی است و یافتههای خاص آزمایشگاهی وجود ندارد. در صورتی که علایم مختلف با ضعف پیشرونده بولبار، ضعف عضلانی و ضعف تنفسی همراه باشند، حمله بیولوژیک باید مد نظر قرار بگیرد.
درمان: در نارسایی تنفسی انتوباسیون و تنفس مصنوعی مورد نیاز است. ممکن است تراکئوستومی مورد نیاز باشد. تجویز آنتی توکسین بوتولیسم هفت ظرفیتی ممکن است از پیشرفت بیماری به طرف نارسایی تنفسی جلوگیری کند یا شدت آن را کاهش دهد.
پیشگیری: واکسن توکسوئید پنج ظرفیتی (تیپ A,B,C,D,E) ممکن است به عنوان یک محصول IND برای افراد در معرض خطر بالا تجویز شود.
جداسازی و پاکسازی: انجام توصیههای استاندارد برای کارکنان بهداشتی. توکسین از طریق پوستی جذب نمیشود و فعالیتی ندارد. تولید آئروسلهای ثانوی از جانب بیمار نیز خطرناک محسوب نمیشود. برای پاک کردن محیط آلوده میتوان از محلول هیپوکلریت ۰٫۵٪ برای مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه باضافه آب و صابون استفاده کرد.
علایم و نشانهها: سه تا دوازده ساعت بعد از مواجهه تنفسی به صورت ناگهانی علایم شروع میشوند. این علایم عبارتند از تب، لرز، سردرد، درد عضلانی و سرفه خشک. بعضی بیماران ممکن است دچار تنفسهای کوتاه و درد ناگهانی در وسط سینه شوند. ممکن است تب ۲ تا ۵ روز طول بکشد. سرفه گاهی تا چهار هفته هم ادامه مییابد. اگر مواجهه با توکسین به صورت خوراکی اتفاق بیفتد ممکن است شخص دچار تهوع، استفراغ و اسهال گردد. مواجهه طولانی میتواند منجر به شوک سپتیک و مرگ گردد.
تشخیص: تشخیص بالینی است. بیماران افراد تب داری هستند که دچار سندرم تنفسی هستند ولی علایم غیرطبیعی در گرافی سینه ندارند. اگر تعداد زیادی از افراد (مخصوصاً سربازان) بهطور همزمان دچار این علایم گردند میتوان آن را نشانگر تحت حمله قرار گرفتن با این توکسین دانست.
درمان: درمان محدود به اقدامات حمایتی است. در موارد شدید حمایت تنفسی مورد نیاز است. همچنین توجه به کم شدن مایعات بدن بیمار و جبران آن نیز ضروری است.
پیشگیری: کاربرد ماسک محافظ. هنوز واکسن انسانی برای این عامل ساخته نشدهاست.
جداسازی و پاکسازی: انجام توصیههای استاندارد برای کارکنان بهداشتی. به کار بردن هیپوکلریت (۰٫۵٪ برای ۱۰ تا ۱۵ دقیقه) به همراه آب و صابون. از بین بردن تمام مواد غذایی که احتمال آلودگی دارند ضروری است.
علایم و نشانهها: ضعف، تب، سرفه و ادم ریه ۱۸ تا ۲۴ ساعت بعد از مواجهه تنفسی روی میدهد و بدنبال آن دیسترس شدید تنفسی و مرگ در اثر هیپوکسمی در عرض ۳۶ تا ۷۲ ساعت رخ میدهد.
تشخیص: علایم ذکر شده اگر بهطور فراگیر در جمعیت یک ناحیه جغرافیایی دیده شوند، نشانگر مواجهه تنفسی هستند. دوره زمانی سریع تشدید علایم و مرگ و معمولاً در اثر یک عامل عفونی غیرمعمول است. یافتههای آزمایشگاهی غیر اختصاصی هستند اما مشابه تمام التهابهای ریوی که منجر به آدم ریه میگردند، ELIZA اختصاصی سرم در دسترس است.
درمان: پیگیری به صورت اقدامات حمایتی است. گاهی وقتها شامل درمان ادم ریه نیز میگردد. در صورت مواجهه گوارشی شستشوی معده نیز ضرورت دارد.
پیشگیری: فعلاً واکسن یا آنتی توکسین پیشگیریکنندهای برای کاربرد انسانی وجود ندارد. فعلاً به کار بردن ماسک محافظ بهترین وسیله حفاظتی در مقابل عامل تنفسی است.
جداسازی و پاکسازی: انجام توصیههای استاندارد برای کارکنان بهداشتی. آئروسلهای ثانویه تولید شده توسط بیمار برای کارکنان بهداشتی خطرناک نیست. محلول رقیق هیپوکلریت (۰٫۱٪ سدیم هیپوکلریت) همراه با آب و صابون برای زدودن عفونت پوستی کافی است.
علایم و نشانهها: مواجهه باعث درد و سوزش پوستی، برافروختگی، قرمزی، وزیکولهای متعدد و نکروز پوستی میگردد. تأثیر آن بر روی راههای تنفسی فوقانی (بینی و گلو) باعث درد، آبریزش از بینی، عطسه، سرفه، دیس پنه، ویز تنفسی، درد در قفسه سینه و هموپتیزی است. مواجهه گوارشی با توکسین (بعد از هضم) یا تماس چشمی نیز باعث عوارض میگردد. مسمومیت شدید باعث ضعف، آتاکسی، کلاپس عروقی، شوک و مرگ میشود.
تشخیص: اگر حمله با آئروسل به صورت باران زرد (قطرکهای زردی که باعث رنگی شدن لباس و محیط میگردند) باشد این عامل باید در نظر گرفته شود. برای تشخیص قطعی نمونه خون، بافت و نمونههای محیطی لازم است.
درمان: آنتی دوت اختصاصی وجود ندارد. در صورت خورده شدن توکسین (مواجهه گوارشی) شارکول سوپراکتیو میتواند استفاده شود.
پیشگیری: تنها وسیله پیشگیری استفاده از ماسک و لباسهای محافظ حین حمله است. هیچ درمان اختصاصی برای کاربرد در محل وجود ندارد.
جداسازی و پاکسازی: انجام توصیههای استاندارد برای کارکنان بهداشتی. لباسهای بیرونی باید بلافاصله تعویض شود و قسمتهایی از پوست که مواجهه داشتهاند با آب و صابون شسته شوند. مواجهه چشمی باید با حجم بالای شستشو با سالین درمان گردد. وقتی پاکسازی صورت گرفت؛ دیگر جداسازی لازم نیست. پاکسازی آلودگی محیطی نیاز به استفاده از محلول هیپوکلریت همراه با بازها در بازه مشخص زمانی را دارد. بهطور مثال مخلوط ۰٫۱٪ هیپوکلریت و ۰٫۱ مول از سود سوزآور (NaOH) در حدود یک ساعت.
برای مقابله و دفاع در مورد جنگافزارهای بیولوژیک هوشیاری کامل لازم است. هنگام پخش یک عامل بیولوژیک بهترین راه برای کم کردن یا جلوگیری از اثر عوامل، تشخیص آئروسل بیولوژیک قبل از گسترش آن بر روی هدف و اطلاع به موقع به پرسنل برای انجام اقدامات حفاظتی، است.
امروزه دستگاههای تشخیص عوامل بیولوژیک ساخته شدهاند ولی فقط در اختیار تعدادی از کشورهای پیشرفته میباشند. عدم تشخیص به موقع یک حمله بیولوژیک همیشه برابر با این خواهد بود که تعداد زیادی از سربازان حفاظت نشده به سربازان مریض تبدیل گردند.
با در نظر گرفتن این موارد، در صورت عدم دسترسی به دستگاههای تشخیصی، حفاظت از نظر پزشکی (واکسیناسیون و سایر انواع پیشگیری)، هوشیاری و حفاظت فیزیکی مهمترین و تنها ابزار در دسترس برای مقابله با حمله جنگافزارهای بیولوژیک خواهد بود.
به ترتیب از اختصاصیترین موارد تا غیر اختصاصیترین موارد.[۱۷]
سیستمهای تولید آئروسل برای عوامل بیولوژیک معمولاً ابرهای غیرقابل دیدن، با ذرات قطرهای کوچکتر از ۱۰ میکرون ایجاد میکنند. این ذرات میتوانند برای مدتهای طولانی در هوا شناور باقی بمانند. در صورت تنفس این عوامل درگیری ریوی اتفاق خواهد افتاد. مشکل دیگر آلودگی بدن فرد و لباسهای او در صورت مواجهه با این عوامل است که حتماً باید پاکسازی آنها صورت بگیرد.
فضای مؤثری که تحت پوشش این عوامل قرار میگیرد متغیر است و بستگی به عوامل متعددی مثل سرعت باد، جهت باد و چگونگی تابش آفتاب دارد. در مواردی که ایستگاه اعلام خطر مؤثر برای تشخیص حمله وجود ندارد اولین کلید تشخیصی دیدن علایم کلینیکی مطابق با یکی از عوامل بیولوژیک در یک جمعیت است که میتواند روزها و ساعتها بعد از حمله باشد.
توکسینها میتوانند بهطور مستقیم باعث آسیب ریوی گردند یا این که بعد از جذب باعث ایجاد مسمومیت سیستمیک گردند. معمولاً توکسینها در صورت ورود از راه تنفسی خیلی شدیدتر و قویتر از دیگر راههای مواجهه تأثیر میگذارند. سایر غشاهای مخاطی مثل ملتحمه چشم هم نسبت به بسیاری از عوامل بیولوژیک آسیبپذیر است بنابراین حفاظت فیزیکی باید به صورت ماسکهایی استفاده شود که تمام صورت را میپوشانند و مانند ماسکهای شیمیایی فیلتر کوچکی نیز دارند.
سایر راههای ورود عوامل بیولوژیک (غیر از تنفس) معمولاً اهمیت کمتری دارند ولی باید در نظر گرفته شوند. آلودگی منابع آبی و غذایی بعد از حمله بیولوژیک میتواند باعث بروز عفونت یا مسمومیت در فرد مورد مواجهه گردد؛ بنابراین برای مقابله باید مطمئن شد که منابع آبی و غذایی فاقد آلودگی هستند و حفاظت کافی در مقابل حمله بیولوژیک را دارند.
با اینکه پوست حفاظ خوبی در مقابل بسیاری از عوامل بیولوژیک است (مایکوتوکسین تی دو یک استثنا در این مورد است) ولی در هر صورت آلودگی پوستی باعث عبور تعداد کمی از باکتریها و سموم به کار برده شده میشود و بنابراین باید در مقابل حمله محافظت گردد.
وارد شدن ارگانیسم یا توکسین به بافتها یا مواد استریل را آلودگی مینامیم.
آلودگی زدایی، عفونت زدایی یا استریل کردن مواد آلوده در واقع فرآیندی برای مناسب کردن آنها جهت استفاده است. آلودگی زدایی از بین بردن انتخابی بعضی از میکرو ارگانیسمها به منظور جلوگیری از انتقال آنهاست ولی استریل کردن به مفهوم کشتن کامل همه میکرو ارگانیسمهاست.
آلودگی زدایی همواره نقش بسیار مهمی در کنترل بیماریهای عفونی داشتهاست. عوامل بیولوژیک میتوانند توسط روشهای زیر آلودگی زدایی شوند.
کارهایی که عامل را از محیط خارج میکنند ولی الزاماً آن را از بین نمیبرند.
مثال بارز آن تصفیه آب برای مصارف نوشیدن با روش فیلتر کردن است که برای خارج کردن عوامل بیولوژیک مشخصی (ویبریو کلرا یا کلستریدیوم بوتولینوم) که ممکن است مخصوصاً برای آلوده کردن یک مخزن آب استفاده شوند، به کار میرود.
خطر عوامل بیولوژیک با بکار بردن گندزداها از بین میرود. این گندزداها بیشتر به صورت مایع، گاز یا آئروسل استفاده میشوند. چیزی که باید به یادداشت این است که گاهی وقتها خود این عوامل گند زدا هم میتوانند برای انسانها، حیوانات یا محیط خطرناک باشند.
مواجهه پوستی با عوامل بیولوژیک باید سریعاً توسط شستشو با آب و صابون مقابله شود. شستشوی خوب با این روش مقادیر زیادی از مواد آسیب زا را از روی پوست پاک میکند. موضوع مهم به کار بردن بورس همراه با شستشو است و سپس استفاده از مقادیر زیادی آب. پس از شستشو با آب و صابون باید نواحی آلوده شده پوست را با محلول ۰٫۵٪ هیپوکلریت سدیم شستشو داد و حدود ۱۰ دقیقه آغشته به این محلول نگاه داشت.
برای آلودگی زدایی لباسها و وسایل نیز محلول ۵٪ هیپوکلریت سدیم مورد استفاده قرار میگیرد. زمانی حدود ۳۰ دقیقه باید این وسایل را در محلول خیساند و سپس شستشوی معمولی با سایر مواد انجام بگیرد.
عوامل بیولوژیک میتوانند از طریق ابزارهای فیزیکی مانند گرما یا اشعه ماورای بنفش نیز از بین بروند.
برای از بین بردن کامل خطر، استریل کردن با گرمای خشک (دمای ۱۶۰ درجه سلسیوس به مدت دو ساعت) توصیه میشود. اگر گرمای با بخار (اتوکلاو) در دسترس بود دمای ۱۲۱ درجه سلسیوس با فشار یک اتمسفر در حدود ۲۰ دقیقه کافی است.
اشعه ماورای بنفش نیز از عوامل آلودگی زداست که در نور خورشید هم وجود دارد و معمولاً همراه با خشک کردن (خشک کردن در نور آفتاب) به کار میرود.
استفاده از نور خورشید راه حل سادهای است ولی استاندارد زمانی و محل خاصی برای آن وجود ندارد و محدودیت آن این است که آلودگی زدایی فقط در مناطق در معرض مستقیم آفتاب قرار گرفتهاست و قسمتهایی از وسایل یا سطوح که در معرض نور مستقیم قرار نگرفتهاند آلوده میمانند.
اتاقها و مناطق دربسته معمولاً با گاز یا آئروسلها گند زدایی میشوند. اگر آلودگی زدایی برای جاده و خیابان لازم باشد میتوان از کلرین - کلسیم یا لای استفاده کرد. در بلند مدت طبیعت با خشکی و اشعه ماورای بنفش محیط را ضدعفونی خواهد کرد.
جنگ بیولوژیکی یا جنگ زیستی به معنی استفاده از عوامل بیولوژیکی، اعم از باکتریها، ویروسها، قارچها و فراوردههای آنها به منظور اهداف خصمانه برای کشتن یا ناتوان کردن انسانها، جانوران یا گیاهان است.
جنگهای زیستی و جنگهای شیمیایی تا حدی همپوشانی دارند، زیرا استفاده از سموم تولید شده توسط برخی موجودات زنده تحت شرایط کنوانسیون سلاحهای بیولوژیک و کنوانسیون سلاحهای شیمیایی مطرح شدهاست. سموم و سلاحهای روان شیمیایی اغلب به عنوان عوامل مرسوم در نظر گرفته میشوند. بر خلاف bioweapons، این عوامل midspectrum در میزبان خود باز تولید نیست و معمولاً با دورههای انکوباسیون کوتاهتر.
استفاده از سلاحهای بیولوژیک تحت قوانین بینالمللی بشردوستانه بینالمللی ممنوع است و همچنین انواع معاهدات بینالمللی. استفاده از عوامل بیولوژیکی در درگیری مسلحانه، یک جرم جنگی است.
بسیاری از عوامل باکتریایی، قارچی، ویروسها، عوامل ریکتزیایی و سموم وجود دارند که در مقالات متعددی به عنوان عوامل بیولوژیک بالقوه برای جنگ عنوان شدهاند. مواردی که زیاد نام برده شدهاند شامل باسیلوس آنتراسیس (عامل سیاه زخم)، سم بوتولیسم، یرسینیا پستیس (عامل طاعون)، ریسین، انترو توکسین بی استافیلو کوکی و ویروس انسفالیت ونزوئلایی میشوند. با این که این عوامل مشخصات کاملاً متفاوتی با هم دارند ولی در تمام عواملی که به عنوان سلاح به کار میروند خاصیتهای عمومی و مشابهی وجود دارد.
یکی از مهمترین مشخصههای عمومی برای این عوامل، توانایی آنها برای تبدیل به ذرات آئروسل با ذراتی در اندازه یک تا پنج میکرومتر (میکرون) است تا بتوانند ساعتها در هوای معمولی شناور باقی بمانند و در صورت تنفس بتوانند به آلوئولهای انتهایی در شُشهای شخص قربانی برسند و جذب شوند. ذرات بزرگتر از ۵ میکرون در راههای هوایی فوقانی شخص فیلتر میشوند. این آئروسلها را میتوان به دو صورت وارد محیط کرد:
وضعیت آب و هوای منطقه هدف در کاربرد عوامل بیولوژیک به صورت آئروسل خیلی مهم است زیرا در صورت وجود باد با سرعت بالا ابر آئروسل ایجاد شده به راحتی از بین میرود. همچنین جهت وزش باد نیز هنگام عملیات مهم است. پدیده معکوس شدن لایههای هوا یا باد با سرعت ۹ تا ۱۸ کیلومتر در ساعت، حالتهایی هستند که معمولاً در ساعات شب یا صبح زود وجود دارند و حالت ایدهآلی برای استفاده از آئروسلها فرض میشوند.
راههای دیگر مواجهه با عوامل بیولوژیک شامل راه دهانی (آلودگی غذا و آب) و راه پوستی است. در کل این دو راه نسبت به راه تنفسی اهمیت کمتری دارند.
بیماریهای ایجاد شده توسط کاربرد جنگی عوامل بیولوژیک بر علیه نیروهای نظامی میتواند باعث مرگ یا ناتوانی آنها گردد. از نظر نظامی از کار انداختن درصد زیادی از نیروهای رزمی میتواند نتیجهای شاخص و عملی از کاربرد این عوامل باشد.
مثالی از عوامل بیولوژیک کشنده میتواند شامل باسیلوس آنتراسیس (عامل سیاه زخم)، سم بوتولیسم و فرانسیلا تولارنسیس (عامل تولارمی) باشد در صورتی که عوامل ناتوانکننده نظیر انتروتوکسین بی استافیلو کوکی و کوکسیلا بورنتی (عامل تب کیو) هستند.
در بعضی عوامل مثل یرسینیا پستیس و کوکسیلا برونتی تیپ بیماری ریوی ایجاد شده شبیه بیماریهای اندمیکی است که همین عوامل در طبیعت ایجاد میکنند. ابتلا از طریق دهانی نیز تصویر کلینیکی مشابه همین مورد ایجاد میکند.
در بعضی از عوامل بیماریزا انتشار شخص به شخص نیز مهم است. این بیماریها شامل آبله و طاعون ریوی میشود و در صورتی که واسطه انتقال باکتری یا ویروس در محیط حضور داشته باشد (پشه یا مگس) چرخه انتقال آن شروع خواهد شد.
برخورد بالقوه با سلاحهای بیولوژیک به خوبی توسط جزوه سازمان بهداشت جهانی، چاپ شده در سال ۱۹۷۰، توضیح داده شدهاست. حدس زده میشود که اگر ۵۰ کیلوگرم از اسپورهای باسیلوس آنتراسیس در یک انتشار خطی به طول ۲ کیلومتر بر روی یک مرکز جمعیتی ۵۰۰۰۰۰ نفره حفاظت نشده، پخش شود؛ در شرایط ایدهآل هواشناسی میتواند در منطقهای بزرگتر از وسعت ۲۰ کیلومتر مربع منتشر شود و ۱۲۵۰۰۰ نفر را در معرض ابر بیولوژیک قرار دهد. اگر عامل استفاده شده فرانسیلا تولارنسیس باشد، تعداد افراد مرده یا ناتوان شده بیش از ۱۲۵۰۰۰ نفر خواهد بود.
بنابراین اگر از سلاحهای بیولوژیک در شرایط درست آب و هوایی استفاده شود، واقعاً میتواند به عنوان یک سلاح کشتار جمعی به کار رود. به علاوه به خاطر اثرات گسترده روی جمعیت هدف، عوامل بیولوژیک میتوانند باعث فشار مشخص و شدیدی بر روی سیستم مراقبت پزشکی شود. تعداد خیلی زیاد بیماران و نیاز به مراقبت ویژه میتواند باعث اتلاف شدید منابع پزشکی گردد. داروها و واکسنهای مورد نیاز معمولاً در داروخانههای معمولی وجود ندارند. افراد کادر پزشکی و پرسنل آزمایشگاهی ممکن است به مراقبتهای اضافی نیاز داشته باشند. نمونه برداری از اجساد و جمعآوری باقی ماندهها میتواند باعث بروز خطرات غیرمعمول گردد.
پاسخ پزشکی به تهدید یا استفاده از سلاحهای بیولوژیک میتواند با توجه به سابقه پزشکی افراد، قبل از مواجهه با عوامل، تعیین شود. اگر قبل از برخورد با عوامل آلودهکننده، ایمنسازی فعال یا پیشگیری با آنتیبیوتیک صورت گرفته باشد ممکن است باعث جلوگیری از بروز بیماری شود.
برای مقابله با عوامل بیولوژیک ایمنسازی فعال خیلی مؤثر تر است و احتمالاً برای حفاظت نیروهای نظامی در مقابل عوامل بیولوژیک طیف گستردهای از واکسیناسیون انجام گردد. حتی بعد از مواجهه و قبل از بروز علایم نیز استفاده از ایمنسازی فعال یا ایمنسازی پاسیو با داروهای آنتیبیوتیک یا آنتی ویرال، میتواند به عنوان پیش درمانی منجر به کاهش علایم بیماری گردد. بعد از شروع بیماری فقط تشخیص و درمان عمومی یا اختصاصی برای آن عامل خاص میتواند مؤثر واقع شود.
واکسنهای عالی و آنتی توکسینهای خوبی در مقابل بسیاری از عوامل سلاحهای بیولوژیک وجود دارد و برای موارد باقیمانده هم تحقیقات وسیعی برای ساخت انجام میشود.
باکتریها ارگانیسمهایی تک سلولی هستند که اندازه آنها در مقایسه با هم کاملاً اندازه متغیری دارند؛ از گونه کوکسیهای کروی به قطر ۰٫۵ تا ۱ میکرون تا گونه باسیلهای استوانهای از ۱ تا ۵ میکرون. زنجیره باسیلها ممکن است گاهی تا ۵۰ میکرون هم طول داشته باشد. شکل سلولی باکتری به وسیله دیواره سلولی سخت آن مشخص میشود. در داخل سلول مواد هسته ای (DNA)، سیتو پلاسم، و غشا وجود دارد که اجزای پایهای برای حیات باکتری هستند. بسیاری از باکتریها دارای زنجیرههای گلیکو پروتئینی بر روی سطح خارجی خود هستند که نقش اساسی در بیماریزائی باکتری بازی میکنند و همچنین به منظور متصل شدن به سطح سلولهای میزبان هم به کار میروند.
برخی از باکتریها میتوانند در شرایط خاص به اسپور تبدیل شوند. اسپورها ی باکتریها در مقابل سرما، گرما، خشکی، مواد شیمیایی و اشعه خیلی مقاوم تر از خود باکتریها هستند. در واقع میتوان گفت که اسپورها حالت نهفته باکتری هستند و در مثل دانه گیاهان با به وجود آمدن شرایط مناسب دوباره به باکتری تبدیل میشوند و در اصطلاح جوانه میزنند.
باکتریها میتوانند باعث بروز بیماری در انسانها و حیوانات شوند. این کار از دو طریق صورت میگیرد:
در بسیاری از موارد باکتریهای بیماریزا از هر دو روش بهره میبرند.
بیماریهایی که ایجاد میشوند معمولاً به آنتیبیوتیک مناسب جواب میدهند. در این مبحث در مورد باکتریهایی که میتوانند به عنوان سلاح بیولوژیک به کار بروند، صحبت میکنیم که عبارتند از:
سندرم حاد تنفسی کروناویروس ۲ (SARS-CoV-2) (به انگلیسی: Severe Acute Respiratory Syndrome Coronavirus 2) با نام قبلی کرونای جدید یک آر ان ای ویروس تک رشتهای سو مثبت[۱][۲][۳] و عامل بیماری کروناویروس ۲۰۱۹ یا کووید-۱۹ (19-COVID) است. در ابتدا به این گونه ویروسها نام کلی (و موقت) 2019-ncov داده شد.[۴][۵][۶] این ویروس توسط حبابی از مولکولهای چربی لیپیدی احاطه شده است که با حضور آب و صابون فرو میریزد.[۷]
در زبان عامه به این ویروس، ویروس کرونای ووهان گفته میشود. با عبور تعداد قربانیان ویروس کرونا از مرز ۱۰۰۰ تن، سازمان جهانی بهداشت برای بیماری ناشی آن، نام رسمی انتخاب کرد - کووید ۱۹ (۱۹-COVID) که به «کرونا»، «ویروس»، «بیماری» و سال ۲۰۱۹ اشاره دارد.[۸] این ویروس عامل اصلی در همهگیری کروناویروس است.[۹] از منظر آرایهشناسی مشخص شده که این ویروس با آر اِن اِی (RNA) تک رشتهای و با سو مثبت و از نوع کروناویروس است.
مقایسهٔ توالی ژنتیکی این ویروس و سایر نمونههای ویروس، شباهتهایی با ویروس سارس[۱۰] و کرونا ویروسهای خفاش[۱۱] را نشان دادهاست و به همین دلیل احتمال دارد که منشأ اولیهٔ این ویروس در خفاشها باشد.
با سلام
پیرو نامه با ارزش جنابعالی به آقای روحانی باستحضار می رسانم اینجانب دکتر بهروز نقویان برنده استارآپ برتر استان تهران در سامانه هوشمند بازار الکترونیک سال 97 از سازمان صنایع کوچک و با داشتن تیم بسیار قوی از نخبگان بین المللی هوش مصنوعی طرحی در سال 1396 به سازمان تامین اجتماعی و مسولان بهداشتی در خصوص تشخیص و درمان زودهنگام بیماری ها دادم که بدلایل بخطر افتادن منافع شخصی پزشکان از دادن اطلاعات بالینی برای بدست آوردن الگوریتم تشخیص و درمان انواع بیماری ها داده شد که توجه نشد
با توجه به عدم اقدام موثر دولت مشکل کرونا اگر از سیستم هوش مصنوعی در تجزیه و تحلیل اطلاعات و یافتن الگوریتم تشخیص و درمان استفاده نگردد دچار فاجعه انسانی در کشور خواهیم بود .
در ایران اگرچه پژوهشهای متعددی در همین چند هفته گذشته به بررسی سناریوهای گوناگون درباره روند حرکت این ویروس در هفتهها و ماههای آینده پرداختند اما به نظر میآید معتبرین آنها «مدلسازی اپیدمی کووید ۱۹» است که ازسوی کارگروه تحلیل اپیدمیولوژی وزارت بهداشت انجام شده است.
این پژوهش که به خواست ستاد مقابله با کرونا و با هدف تنظیم سیاستهای کلی مقابله، انجام شده است، سه سناریو مختلف را بررسی میکند. نتایج این سه سناریو که به میزان شدت قرنطینه بستگی دارد، بهطور خلاصه میگوید که تا پایان اردیبهشت امسال دستکم ۸۱۱ هزار نفر و دستبالا یک میلیون و ۱۶۰هزار ایرانی کرونا میگیرند.
البته این موضوع بازهم خوشبینانه ترین حالت می باشد که در این حالت هم کنترل اوضاع از دست دولت خارج خواهد شد.
مسئله دیگر آنکه اقداماتی مانند تعطیلی نسبی یا منع آمدوشد و یا قرنطینه برای تمهید غربالگری و مسائلی از این دست است و بهرهگیری از تجربه کشورهایی مانند کره جنوبی و سنگاپور میتواند در این زمینه کمککننده باشد؛ مهمترین وجه تمایز این کشورها غیر از اجرای توصیه فاصلهگذاری اجتماعی توسط مردمشان، تدارک و توسعه یک زیرساخت اساسی برای غربالگری و تشخیص فوری است که ملزومات بهخصوصی در حوزه IT و تجهیزات پزشکی نیاز دارد، چیزی که بهنظر میرسد برای بازگرداندن حداقلی شرایط به دوره پیشاکرونا، دستکم تا زمانی که واکسن آن تولید نشده، باید مهمترین دستور کار دولت باشد، با این تذکر مجدد که وقت الآن واقعاً طلاست.
بهر حال اینجانب آماده هستم با تیم قوی که تا کنون 4 بار برنده پروژه هوش مصنوعی در جهان را دریافت کرده اند در زمینه رفع مشکل و طرح های کاربردی در مجلس باقدام نماییم
البته مجددا پیشنهاد به وزارت بهداشت ارائه ولی ظاهرا جو موجود علاقه ایی به کار علمی ندارند و جان انسانها فدای اهداف سیاسی خواهد شد
با تشکر دکتر بهروز نقویان
تلفن همراه 09126949476
از این بدیهیات که کرونا بحران عمیق و تقریباً بینظیر در تاریخ است که کل دنیا را با خود مواجه کرده است برای تفصیل ندادن بیجهت به بحث که بگذریم، در زمان حاضر عملاً سه چشمانداز کلی در جهان نسبت به کرونا وجود دارد:
الف ــ کنترل کامل: حالت اول آن است کرونا را بتوانیم بهطور کامل مهار کنیم و وارد دنیای معمول پساکرونا شویم. این حالت دستکم فعلاً محال است و شاید برای ایران محالتر هم باشد. در زمان حاضر 197 کشور به این ویروس مبتلا هستند و حتی چین که چند روز پیش، و پس از 50 روز تلاش طاقتفرسای منحصربهفرد توانسته بود مبتلایان جدید خود را به صفر برساند باز هم این ایام بهصورت روزانه نزدیک به 100 مبتلای جدید دارد و حتی احتمال داده میشود که موج دومی در چین بهراه بیفتد. ضمن اینکه درگیری 197 کشور با این ویروس و عدم امکان تعطیلی کل جهان بهمدت دستکم چند هفته و مراوداتی که بین کشورها طبیعتاً وجود دارد، امکان این که یک کشور بتواند خود را بهطور کامل به دوره پساکرونا منتقل کند دستکم تا زمانی که واکسن آن تولید یا عرضه عمومی نشده، و یا احتمالاتی مانند تأثیر گرما بر رفتار کرونا محقق نشده، تقریباً در حد محالات است.
ب ــ رهاشدگی: حالت دوم این است که "هرچه باداباد"؛ کشورها مدیریتشان را به پیشاکرونا منتقل کنند و عملاً از هر تلاشی دست بکشند؛ این را هم که ویروس با توجه به قدرت مسریبودنش و میزان کشندگیاش چه درصدی از جهان را میکشد و نهایتاً چه درصدی از کل جهان مبتلا میشوند و سپس حدی از مقاومت را در خود ایجاد میکنند، تا زمانی که انشاءالله واکسنی هم به میان بیاید، به خود خداوند بسپارند.
ج ــ بحران کنترلشده: امّا حالت سوم تبدیل بحران کرونا به یک وضعیت خطیر «کنترلشده» است. در زمان حاضر عموم کشورها 3 دست اقدام را در این زمینه با دوزها و سطوح متفاوت در دستور کار قرار دادهاند:
هرکشوری بستگی به سه عنصر 1 ــ توان عملیاتی و اجرایی دولت، 2 ــ فرهنگ اجتماعی ملت و 3 ــ وضعیت اقتصادی کل حکومت یکی از این سه حالت را بهنسبتی که توان دارد اتخاذ میکند.
و البته موفقیت هرکدام از آنها هم نسبی است؛ یعنی بستگی به نحوه اجرا و موقعیت هر کشوری دارد؛ مثلاً قرنطینه تا حد زیادی در چین جواب داد ولی اصلاً در ایتالیا موفق نبود، یا در سنگاپور قرنطینهای بهشکل چین عملیاتی نشد ولی خروجی اقدامات آنها بهمراتب بهتر از غرب بود. اساساً کشورهایی مثل سنگاپور، چین تایپه و کره جنوبی آمادگی زیرساختی بسیار خوبی را به نمایش گذاشتند که جمله آنها این تجربه را از گسترش ویروس سارس در سالهای گذشته اتخاذ کرده بودند و به همین دلیل این کشورها در مقایسه با کشورهای پیشرفته غربی بهتر عمل کردند.
مسئله اینجاست که هیچکدام از این کارها برای مهار کامل کرونا (قبل از تولید واکسن) نیست، بلکه همگی درصددند که از خسارت ناشی از این بحران بکاهند، و در مجموع تلاش میشود که اولاً از تجاوز تعداد مبتلایان به کرونا نسبت به ظرفیت درمان آن کشور جلوگیری شود و ثانیاً فرصت لازم برای غربالگری جامع و کنترل و کاهش مبتلایان به دست بیاید.
اما در ایران مهمترین مسئله این است: با توجه به توان اجرایی دولت (توجه کنید که قرنطینه یک قدرت اجرایی بسیار بالایی را میطلبد) و ثانیاً فرهنگ اجتماعی مردم ایران (که مانند بسیاری از کشورهای غربی و بهخلاف جوامع شرق آسیا چندان توصیهپذیر نیستند بلکه باید اعمال قدرت نیز صورت گیرد) و ثالثاً وضعیت اقتصادی (از اقتصاد کلان تا توان اقتصادی مشاغل خرد) کدامیک از حالتهای فوق را و در چه سطحی باید عملیاتی کرد؟
بهنظر میرسد آنچه فعلاً از امروز در ایران بهصورت رسمی اجرایی شده، چیزی شبیه گزینه یک و تا حدی گزینه 2 است (با توجه به تعطیلی برخی بخشها مانند مدارس و دانشگاهها و کنسرتها و...)؛ و البته منع آمدوشد بهنحو بسیار حداقلی و صرفاً از امروز در حد تردد بینجادهای است که آن هم باید منتظر ماند و دید که به مسافرترفتگان کی از سفر برمیگردند! درحالی که با توجه به فرصت کمنظیر تعطیلی نوروز میبایست بالاترین توان محدودکنندگی و رسیدگی و تعطیلکنندگی مقدور برای کشور را در همین ایام بهخرج میدادیم و متأسفانه بخش مهمی از فرصت را از دست دادیم؛ اما در حدود 10 روز آینده و حتی اگر نیاز شد، گسترش دادن این ایام، میتوان ویروس را تا حد قابل توجهی کنترل و غربالگری را معنادارتر کرد.
کلیدیترین مسئله آن است که شما برای تشخیص یا ترجیح اینکه کدام یک از سه گزینه فوق را و در چه سطحی، اجرایی کنید، چندان هم بسیطالید و مجاز به آزمون و خطاهای اینچنینی (که چند روز را برای ممنوع کردن سفر به همین راحتی از دست بدهیم) نیستید؛ در صورتی که جدیترین کنترلها و محدودیتها را با تصمیمات بزرگ و اجرای مقتدرانه از دست بدهید و زمان از اختیار شما خارج شود، گزینهها هم از کنترل شما خارج خواهد شد و ممکن است ناخواسته وارد حالت دوم (هرچه باداباد) شوید که در این صورت دیگر حتی اگر هم بخواهید امکان بازگشت به حالت سوم (بحران کنترلشده) را نخواهید داشت. بهقول دوستی، اگر شما هم نخواهید با واقعیت مواجه شوید، واقعیت شوربختانه با شما مواجه خواهد شد. مخاطب اصلی این مسئله هرچند دولت و حتی مجموعه حاکمیت است، اما فقط دولت هم نیست؛ چهبسا رسانهای که کرونا را بهطنز میگیرد و با آن در حد اقتضائات سرماخوردگی مواجه میشود و نیز مردمی که هرچه به آنها میگویید سفر نروند و یا فاصله اجتماعی را حفظ کنند، اما گوششان به این توصیهها بدهکار نیست هم مشمول این تخاطباند.
مسئله دیگر آنکه اقداماتی مانند تعطیلی نسبی یا منع آمدوشد و یا قرنطینه برای تمهید غربالگری و مسائلی از این دست است و بهرهگیری از تجربه کشورهایی مانند کره جنوبی و سنگاپور میتواند در این زمینه کمککننده باشد؛ مهمترین وجه تمایز این کشورها غیر از اجرای توصیه فاصلهگذاری اجتماعی توسط مردمشان، تدارک و توسعه یک زیرساخت اساسی برای غربالگری و تشخیص فوری است که ملزومات بهخصوصی در حوزه IT و تجهیزات پزشکی نیاز دارد، چیزی که بهنظر میرسد برای بازگرداندن حداقلی شرایط به دوره پیشاکرونا، دستکم تا زمانی که واکسن آن تولید نشده، باید مهمترین دستور کار دولت باشد، با این تذکر مجدد که وقت الآن واقعاً طلاست.