آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

آشنایی با بیماریهای روحی و جسمی و نحوه درمان

معرفی کامل و عوامل ایجاد کننده و روشهای جدید درمان

با افسردگى چه کنم...؟

با افسردگى چه کنم...؟

افسردگى، به معناى پژمردگى است. پژمردگى، یکى از بدترین علل رفتارى در تغییر حالات روحى، روانى ارائه مى نماید. علائم بیمارى: عدم انگیزه، عدم تحرک، انزواطلبى، عدم نشاط، خیره شدن به نقطه اى مبهم، میل به خودکشى، پریشان حالى، پرخاشگرى، عدم تعادل، فراموشى، نشنیدن و یا عدم توجه به صحبتهاى دیگران، تکرار مکررات و یا میل به شنیدن مجدد خبر و یا توضیح، خواب زیاد و یا کم، علاقه مندى به موسیقى هاى آرام و غمگین و...
مقدمه: پژمردگى، بطور معمول به دو صورت: ناگهانى و تدریجى غالب مى گردد ولى برحسب پژوهش هاى صورت گرفته بالاترین سطح آمار موجود به تدریجى بودن حاکمیت افسردگى، دلالت مى کند. این بیمارى مختص انسانها نیست و نباتات و حیوانات را هم دربرمى گیرد و لذا این بیمارى در شکل و عنوان کلى آن، بر همه موجودات زنده جهان، صدق مى کند. باید توجه داشت که: در نهاد و سرشت هرموجودى، به دلیل دورى از ذات احدیت، حالتى به نام انتظار وجوددارد که این انتظار به خاطر طولانى بودن مدت آن، نوعى افسردگى را درنهاد موجودات زنده نهادینه مى کند چرا که کل موجودات جهان به دلیل هجران و دورى از خالق و صاحب اصلى خویش یعنى پروردگار متعال از یک نوع انتظار و غم درونى رنج مى برند.
شما دقت کنید به خودتان و یا دیگرانى که دیده اید و یا حتى بارزترین نمونه متقن آن کودکى شیرخوار که در آسایش کامل به سر مى برد بازهم گاه او را درغم بخصوصى مشاهده خواهیدکرد و متعجب مى شوید چگونه این کودک شیرخوار نیز اینگونه به اندیشه فرورفته است؟!... و این همان است که بدان اشاره شد یعنى هجران.
بنابراین زمینه افسردگى در نهاد موجودات جهان وجوددارد. اما در انسانها: بیدارکردن و شدت دادن به این غم درونى به عواملى بازمى گردد که به دو دسته اولیه (نهادینه شده) و ثانویه تقسیم مى گردد. عوامل اولیه (نهادینه شده) عبارتند از:
۱ ـ اندیشه زیاد
۲ - اندیشه کم
۳ ـ بعد جسمانى
۴ ـ گناهان و عدم ارتباط با ذات احدیت

عوامل ثانویه:
۱ـ افکار منفى و مزاحم
۲ ـ داروها و غذاها و نوشیدنیها
۳ ـ مواد مخدر و مسکر و دخانیات و هواى آلوده
۴ ـ آپارتمان نشینى و عدم استفاده از طبیعت و آفتاب
۵ ـ عدم تحرک و ورزش
۶ ـ زیاد گوش دادن به موسیقى هاى غمگین و غیر متحرک
۷ ـ داشتن مشکلاتى خاص در زندگى که لاینحل مانده اند
۸ ـ استفاده زیاد از تلویزیون
۹ـ مطالعه زیاد بیمارگونه بخصوص مطالب منفى، حادثه اى و داستانهاى غمگین
۱۰ـ نداشتن مدیریت وبرنامه ریزى در امور مختلف زندگى
۱۱ـ تماشاى زیاد غروب به جاى تماشاى طلوع خورشید
۱۲ ـ دوربودن از چیزى و یا کسى و مرگ عزیزان و طلاق
۱۳ ـ نداشتن ارتباط با اجتماع و اقوام و خانواده
۱۴ ـ احساس حقارت نسبت به دیگران و نقش تربیتى خانواده
۱۵ـ نداشتن و یا کم بودن مطالعه بخصوص مطالب مثبت، شاد و آموزنده
۱۶ـ حسادت زیاد و وجود افراد منفى و افسرده در اطراف، (موقعیت زمانى و مکانى)
۱۷ـ نرسیدن به آرمانها
۱۸ ـ رنگهاى تیره
۱۹ـ بیمارى ها
۲۰ ـ تکنولوژى و موبایل و دستگاههایى که میدان مغناطیسى ایجاد مى کنند.

چه کنم؟

بهترین راه: پیشگیرى است.
چرا که افسردگى بیمارى روحى است و اگر روح گرفتار شود رهاشدن او بسیار مشکل خواهدبود. بنابراین اگر کوشش شود که هریک از عوامل ۲۰ گانه افسردگى را بشناسیم و از گرفتارشدن به آنها فرارکنیم ویا لااقل کمتر درتیررس آنها باشیم بزرگترین و اولین کمک را به خود خواهیم کرد. اما اگر گرفتار شده اید قبل از مراجعه به پزشک این موارد را رعایت کنید:
الف) کوشش درجهت شناخت دقیق و آگاهانه عامل و یا عوامل بروز بیمارى ازطریق تفکر درتاریخچه زندگى و بررسى اینکه درطول و عرض زندگى خود درمعرض کدام یک و یا چندعامل از عوامل فوق قرار گرفته اید.
ب) نیت در اهتمام جدى و پیگیر درجهت برطرف نمودن عامل یا عوامل.
پ) کوشش آگاهانه اى کنید تا هرآنچه را که در زندگى با آنها روبرو شده اید و یا حتى عواملى را که نگران بروز آنها در آینده بوده و یا هستید را بشناسید و به یاد آورید. دراین مرحله ابتدا این عوامل را پس از یادآورى، به صورت فهرست وار بنویسید تا عناوین آنها از یاد شما نروند.
ت) در پایان درباره هریک از این عوامل، بطور کامل شرح کاملى با ذکر تاریخ و مدت آن عوامل آنها بنویسید.
درمرحله بعد به تجزیه و تحلیل هریک از این عوامل بپردازید و توجه کنید اولاً درکدام مرحله خود شما مقصر بوده اید و اشتباه را مرتکب شده اید؟ دوماً: چیزها و اشخاص دیگرى را که منصفانه مى توان مقصردانست بشناسید. حال با شناخت عمیق این عوامل با خود عهد ببندید دیگر دست به دست آنها ندهید. با این پایه گذارى که درجهت مخالف این بیمارى گام برمى دارید
اینک به عوامل ۲۰گانه اى که با هم خواندیم سرى مى زنیم و درمخالف با آنها با یکدیگر گام برمى داریم یعنى:
۱- مثبت اندیش باشید: البته این به معناى از بین بردن حقیقت نیست . بلکه به این معناست که اندیشه مثبت را هم به ذهن خود راه بدهید و گرنه افکار منفى در ذهن شما رسوب خواهند کرد . تو گویى افکار منفى افکار مثبت را مى خورند . اگر مى خواهید قاضى خوبى باشید هر دو طرف دعوا را به محکمه وجدان راه بدهید .
۲- به بروشور داروهایى که پزشک تجویز خواهد کرد ، دقت کنید که چه عوارضى خواهند داشت و آنها را یادداشت کنید . بهتر است لااقل از هم اکنون یک دفترچه حاوى تاریخچه بیماریها و درمانها و مشکلات روحى و جسمى که به شما وارد شده اند و یا وارد خواهند شد تهیه کنید و این موارد را به طور منظم و پیگیر در آنها یادداشت کنید . فهرست نوشیدنى ها و غذاهاى نشاط آور و کسل کننده را از منابع و کتب علمى در رابطه با غذا و دارو شناسایى و تهیه کنید .
به عنوان مثال : زعفران نشاط آور است و برنج دشمن ویتامین ب که کسل کننده است.
۳- مواد مخدر و مسکر و دخانیات مثل سیگار و قلیان را به موزه زباله ها بفرستید . اگر معتاد هستید در پنج مرحله و طى پنج ماه ترک کنید، یعنى تدریجى ولى پیگیر و جدى : نیت در ترک، کم نمودن مصرف ، کمتر مصرف نمودن، کوشش در فراموش نمودن ، ترک نهایى آن .
۴- در صورت امکان آپارتمان نشینى را ترک کنید ، یک خانه کوچک ولى حیاط دار رو به آفتاب ، به آپارتمان ۶۰۰ مترى نیز ارجح خواهد بود . به طور منظم و به صورت هفتگى به دل طبیعت بزنید اگر این کار به همراه خانواده و اقوام و به خصوص افرادى که با آنها در تفاهم هستید صورت بگیرد بهتر است . دو رکعت نماز در طبیعت آرامش دل را دو چندان مى کند . هر روز صبح ، ظهر و عصر خود را به مدت ۵ الى ۳۰ دقیقه در معرض آفتاب قرار دهید . از طریق اتخاذ روشهاى علمى ، حقایق را چاره کنید تا بتوانید از اضطراب بپرهیزید .
۵- هر روز صبح ناشتا ۱۵ الى ۳۰ دقیقه بدوید و ورزش کنید . هر روز عصر به مدت ۳۰ الى ۶۰ دقیقه دویده، نرمش کرده و ورزش کنید و ورزشهایى که همه بدن در آن شرکت کنند مثلاً بسکتبال ، فوتبال و والیبال در اولویت خواهند بود. شنا یکى از مفرح ترین عوامل فرار از افسردگى است . کوه نوردى را هر هفته انجام دهید . استحمام بعد از ورزش بسیار مناسب و خوب است و از همه بهتر شنا است ، بنابراین اگر به فن شنا هم آشنا نیستید در هفته دو مرتبه ، در عمق کم آن ، آب تنى کنید .
۶- گوش دادن به موسیقى آرام و غمگین را به یکبار در ماه کاهش دهید البته موسیقى آرام ولى کلاسیک مثل آهنگهاى موزارت و بتهوون را اگر هر ۴۸ ساعت گوش کنید مفید هم خواهد بود چرا که برحسب تحقیقات و پژوهشهاى دانشمندان این آهنگ مغز را بیدار کرده و وادار به تحرک مى کند چون این آهنگها ، روى قاعده کلى و نظم خاصى تهیه شده اند و چون به صورت مرحله اى هستند یعنى همانند این مقاله داراى سه رکن مقدمه، متن و نتیجه گیرى هستند شما ناآگاهانه به آرامش خاصى مى رسید مغزتان با طى کردن این فرایند سه مرحله اى بیدار شده و وادار به تحرک مى شود .
در صورت امکان در کنسرت ها شرکت کنید رقص را هر ۷۲ ساعت انجام دهید . لازم نیست این رقص خیلى تند و شاد باشد هم این که انجامش دهید کافى خواهد بود . چرا که رقص هیجان آور است و در واقع هیجان رقص زندگى است . به خصوص اگر این رقص با همسر و فرزندان باشد .
۷- اگر مسأله اى در زندگى شماست که به راستى لاینحل است با آن مدارا کنید ولى با مشکلات زندگى بجنگید ولى جنگى هوشمندانه و صبورانه یادتان باشد زندگى همچون کوهى است که ما در حال بالا رفتن از آن براى رسیدن به قله آن هستیم ، مهم این است که ما به بالا رفتن ادامه دهیم وگرنه به دره اش سقوط خواهیم کرد .

۸- تماشاى تلویزیون را به میزانى که باید استفاده کرد محدود کنید . (تماشاى خبرها، مباحث علمى و مثبت و برنامه هاى آموزشى و طنز و مفرح) را جایگزین کنید به طبیعت بروید. ورزش کنید شنا کنید قایقرانى کنید . تیراندازى و ...
۹- مطالعه مطالب حادثه اى را فقط تا به آن اندازه که در جریان شناخت و چگونگى مبارزه خلافکاریهاى جارى جامعه باشید مطالعه کنید و نه به صورت علاقه مندانه.
۱۰ـ داشتن مدیریت علمى در برنامه ریزى هاى ریز و درشت مسائل زندگى علاوه بر اعتماد نفس به شما باعث جلوگیرى از شکست و سرخوردگى هاى شخصى و در نزد جامعه مى شود .
۱۱ـ به جاى تماشاى زیاد غروب ، طلوع خورشید را زیاد ببینید . حکایت، حکایت همان دیدن نیمه پر لیوان است.
۱۲- او که رفته رفته داشته ها را داشته باش. زندگى همچون دایره است با خود بگو به او خواهى رسید گردش روزگار در این دنیا و یا آن دنیا این مهم را ثابت مى کند .
۱۳- دیدار و مباحثت و همنشینى با اجتماع بخصوص قشر نمونه و فهمیده آن و نیز اقوام و خانواده به خصوص آنان که هدفمند و مثبت اندیش هستند را قدر بدانید .
۱۴- خود باشید و پیروزیهاى دیگران را معلم شکستهاى خود کنید تا بیش از این شکست نخورید، شما هم آن سربالایى هایى را که دیگران رفته اند طى کنید . سربالایى هاى زندگى را نه با سرعت که با قدرت طى کنید .
۱۵- مطالب مثبت ، شاد و آموزنده را جزو وظایف روزانه خود کنید، تا آموزش ببینید و لذا از قبل این فراگیریها شاد هم خواهید شد . چون مسائل مهمى را که تاکنون نمى دانسته اید یاد مى گیرید و توأم با آن به خاطر بالا رفتن ظرف داشته هایتان به خود مى بالید و شادمان خواهید بود . (غرور مثبت شادى آور است )
۱۶- با رعایت بند ۱۵ از این به بعد به دیگران نیز حسادت نخواهید کرد بلکه سعى مى کنید از آنها مسائل جدیدى یاد بگیرید و از مباحث و جلوس با آنان لذت خواهید برد و با جایگزینى غرور مثبت به جاى غرور منفى ، شادمان تر خواهید شد .
مسائل را بهتر و متواضعانه تر درک خواهید کرد. حرف هاى افراد منفى را از این گوش به آن گوش به در کنید و طرف خالى نیمکت خود را به افراد مثبت دهید .
۱۷- لازم نیست حتماً به آرمانهایتان برسید حتى اگر مثبت بوده باشند، همین که شما تلاش خود را کرده باشید و یا تلاش کنید که از رسیدن به هدف مهم تر است . شنیده اید که مى گویند ورزش وسیله است نه هدف.
۱۸- رنگهاى تیره مثل مشکى ، قهوه اى را از لباس و کفش و شلوار تن خود و دکوراسیون محل کار و منزل و حتى رنگ خودرو و رنگ قلم خود دور کنید.
رنگهاى آبى ، زرد، صورتى را جایگزین کنید. رنگ قرمز اگر چه شاد است ولى باید به صورت تلفیقى با سایر رنگها باشد و به تنهایى به کار نرود چون در غیر این صورت زیادى و تندى رنگ آن محرک بد اعصاب خواهد بود . رنگ سبز آرامبخش است ولى همنشینى زیاد با آن افسردگى مى آورد و لذا باید آنرا با رنگهاى شاد تلفیق نمود .
۱۹ـ سعى کنید با اتخاذ روشهاى مدیریتى و مدبرانه، بر اعصاب خود مسلط شوید و مواردى را که تاکنون به آن پرداخته شد را به صورت جدى پیگیر باشید تا کمتر در معرض بیمارى ها باشید . چراکه: روح که بیمار شود جسم را هم گرفتار خواهد شد . بله البته اگر بیمارى دارید که صعب العلاج است باید به افکار مثبت روى آورید و مدارا را سرلوحه قرار دهید و سعى کنید وجود آن را به فراموشى بسپارید و یا لااقل افکار حاشیه آن را پرورش ندهید و بزرگنمایى نکنید .
۲۰ ـ سعى کنید زیاد در معرض دستگاه هایى همچون لوازم برقى: دلر، ماشین لباسشویى، آبمیوه گیرى ، چرخ گوشت، جارو برقى و لوازم صوتى و تصویرى و موبایل قرار نگیرد .
مثلاً: براى موبایل خود از گوشى هاى سیم دار استفاده کنید و یا به هنگام کار کردن ماشین لباسشویى به اتاق دیگرى بروید و یا فاصله ۲ ، ۳ مترى خود را از لوازم صوتى و تصویرى حفظ کنید و مدت زیادى را با آنها به سر نبرید . افسردگى قابل درمان است. مگر ندیده اید درخت یا گیاهى خشکیده را که پس از مبارزه دوباره شکوفا مى شود بنابراین با شناخت عوامل ۲۰گانه اى که شما به دلیل یک یا چند عامل آن به این بیمارى گرفتار شده اید به جنگ علمى و پیگیر آن بروید مراجعه پیگیر نزد روانپزشک را فراموش نکنید .
هیچ انسان عاقل و مثبتى به شخصى که در حال سقوط به دره اى است و این در حالى است که او فقط گیاهى را در دستانش محکم گرفته و ادامه زندگى اش به آن گیاه کوهى است ، هرگز توصیه به رها کردن آن ناجى نمى کند ، چرا که او مى تواند به جاى سقوط به دره ، به بالا رفتن و نجات خود ادامه دهد ، به خود مشاوره هاى مثبت و منطقى بدهید. هیچ کس بهتر از خود شما ، ناجى شما نخواهد بود ، چون در این صورت شما همچون بیننده اى خواهید بود که فقط خارها را نخواهد دید و گل قرمز را نیز خواهد دید ، حتى اگر خارها، گل را احاطه کرده باشند ، اما شما وظیفه دارید خارها را به کنارى بزنید ، چون شما گل را دوست دارید و باید او را نجات دهید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد